خبرورزشی | آیا کاپیتان سابق یوونتوس میتواند سرمربی آینده این تیم باشد؟ فابیو کاپلو، کسی که در یکی از حساسترین مقاطع دوران فوتبالی دلپیرو روی نیمکت بیانکونری نشسته بود، حالا با دیدی واقعگرایانه و البته تحسینآمیز، درباره آینده مربیگری «پینتوریکیو» سخن میگوید.
از دید کاپلو، دلپیرو ذهنی درخشان، وقار حرفهای و ارتباطات بینالمللی دارد؛ اما اینها کافی نیست. مربی شدن، برخلاف بازیکن بودن، مسیریست پیچیده و پرفشار؛ مسیری که نیازمند زمان، تجربه و گذر از مراحل تدریجیست – همان چیزی که پیرلو از آن صرفنظر کرد و به سرعت به نیمکت یووه رسید.
دلپیرو بهتازگی مدرک یوفا پرو را دریافت کرده و بسیاری از هواداران یوونتوس رؤیای نشستن او بر نیمکت تیم محبوبشان را در سر میپرورانند. اما کاپلو هشدار میدهد: وسوسهها زیاد است؛ اما موفقیت، تنها با صبر، صداقت و همراهی افراد حرفهای در پشتصحنه به دست میآید.
دلپیرو همه ویژگیهای لازم برای مربی شدن را دارد، اما کافی نیست تنها اینها را داشت؛ به پیرلو نگاه کنید…
فابیو کاپلو، که دو سال هدایت «پینتوریکیو» را در یوونتوس بر عهده داشت، چنین میگوید:
«دلپیرو باهوش است، انگلیسی را روان صحبت میکند، اما نباید از مراحل رشد حرفهای بگذرد؛ همان اشتباهی که همتیمی سابقش مرتکب شد.»
آلساندرو دلپیرو شاید آخرین حلقه از زنجیرهای بلند باشد؛ زنجیرهای از بازیکنانی که پس از خداحافظی، راه مربیگری را برگزیدهاند. او، کاپیتان پیشین یووه، بهتازگی مدرک حرفهای یوفا پرو را دریافت کرده است. فابیو کاپلو، سرمربی او در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، با نگاهی ویژه به آینده این ستاره قدیمی مینگرد. از آن تیم، پانزده بازیکن تاکنون وارد عرصه مربیگری شدهاند؛ برخی ماندگار شدهاند، برخی نه. از ایگور تودور گرفته تا پاتریک ویرا، چهرههای امروزی نیمکتهای سری آ.
از دلپیرو انتظار دارید چیزهایی از شما آموخته باشد؟
«راستش، روزهایی بود که او کمتر در ترکیب من قرار میگرفت. اما همیشه مانند یک حرفهای واقعی تمرین میکرد، حتی اگر با تصمیمم موافق نبود. مثل هر فوتبالیستی، اگر روزی مربی شود، خواهد فهمید که گاهی باید تصمیمهایی گرفت که خوشایند دیگران نیست!» (با خنده)
تصویر دلپیرو روی نیمکت، تصوری جالب و تاثیرگذار است…
«در آن زمان، خط حمله فوقالعادهای داشتیم: زلاتان، ترزگه، حتی آدریان موتو… و احیای استعداد فراموششده رومانیایی، شاید یکی از مهمترین دستاوردهای من بود. شش ماه تمرین نکرده بود، انگار فراموش کرده بود چگونه به توپ ضربه بزند.»
آیا بیست سال پیش دلپیرو را مربی آینده میدانستید؟
«بله، چرا که همیشه باهوش و اندیشمند بود. شخصیت داشت، زبان انگلیسی را روان صحبت میکرد و هیچگاه عجول نبود. پس از پایان دوران بازیاش، بیدرنگ وارد مربیگری نشد. مدتی به کار رسانهای پرداخت، به عنوان تحلیلگر ظاهر شد – همواره با وقار و حرفهایگری. دلپیرو همیشه چنین بوده است.»
چه توصیهای برای آغاز مسیر مربیگری به او دارید؟
«عجله نکند. گامبهگام پیش برود، از تیمهای پایه شروع کند. همان برنامهای که ابتدا برای پیرلو تدارک دیده بودند – هدایت یوونتوس زیر ۲۳ سال – کاملاً منطقی بود. اما ناگهان به تیم اصلی پرتاب شد. با اینکه دو جام به دست آورد، اما اخراج شد. مربیگری در سطح حرفهای دنیای دیگریست. باید به خود فرصت داد، تجربه اندوخت. بازیکنان با منطق “من” فکر میکنند، اما مربیان باید با منطق “ما” تصمیم بگیرند.»
آیا این حرفها را مستقیماً به خودش گفتهاید؟
«در واقع، دو روز پیش از آزمون کوورچانو، او را در قطار دیدم! (با خنده) کمی گفتوگو کردیم…»
هواداران یوونتوس از همین حالا رؤیای حضور دلپیرو روی نیمکت تیمشان را در سر میپرورانند…
«میدانم چرا چنین احساسی دارند، اما وقتی میگویم عجله نکند، منظورم دقیقاً همین وسوسههای زودهنگام است. یک مربی باید با گذر زمان، با ساختن تدریجی تیمی از همکاران حرفهای و قابل اعتماد، رشد کند. و یک توصیه دیگر: اطرافت را با افراد مطیع و بینظر پر نکن. باید با کسانی کار کنی که باهوش، خلاق و اندیشهورزند.»
عدهای معتقدند برای مربی خوب بودن، باید در گذشته هافبک بوده باشی – مثل گواردیولا یا کونته. اما دلپیرو یک «شماره ۱۰» یا مهاجم دوم بود…
«این جمله را اول من گفتم – حالا همه از آن استفاده میکنند! (با خنده) بله، بازی در میانه میدان به درک تاکتیکی بیشتری نیاز دارد. اما دلپیرو باهوش است. وقتی روی نیمکت بنشیند، خودش را وفق خواهد داد. فقط شاید نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. اما مطمئنم که موفق میشود.»