اینتر، تیمی که فصل جاری را با فراز و فرودهای سینمایی پشت سر گذاشته، حالا در آستانه مهمترین سکانس خود قرار گرفته است؛ نبرد با پاریسنژرمن در لیگ قهرمانان اروپا. لاوتارو مارتینز، کاپیتان و ستاره اول نراتزوری، با وجود مصدومیت، در حال بازگشت به ترکیب اصلی است و همزمان، سیمونه اینزاگی باید با دقتی وسواسگونه مهرههای کلیدی خط دفاعی خود از جمله پاوار و باستونی را برای این دوئل بزرگ مدیریت کند.
در این میان، اینتر نهتنها در زمین بلکه در ساختار مدیریتیاش نیز در حال گذار است؛ یک سال از آغاز رسمی مالکیت اوکتری، سرمایهگذار آمریکایی با ذهنیتی هالیوودی، میگذرد و حالا تیم او آماده است تا رؤیایی قهرمانانه را به حقیقت بدل کند. این فصل برای نراتزوری تنها یک رقابت فوتبالی نبوده؛ روایتی پرتعلیق و پیچیده، درست مانند فیلمی از کریستوفر نولان، با فینالی که میتواند همهچیز را تغییر دهد.
لائوتارو در گرما، اینتر در اوج برای لیگ قهرمانان
کاپیتان در بهترین وضعیت ممکن مقابل پاریسنژرمن خواهد ایستاد؛ و از پاوار تا باستونی، سیمونه اینزاگی باید با وسواس مدافعان میانیاش را مدیریت کند. در همین حال، اوکتری چشم به یک انفجار اروپایی دوخته و امروز، نخستین سال حضورش در رأس اینتر را جشن میگیرد.
این فصل برای اینتر، بیش از یک رقابت ورزشی است. فیلمیست پرکشش و بیپیرایه؛ نه یک داستان ساده، بلکه روایتی پرپیچوخم با فرازهایی چون بارسلونا و نشیبهایی چون لاتزیو. تیمی با ذهنیتی همیشه در نوسان، گاه در مرز گمگشتگی، اما با امکان پایانی درخشان. اگر این فصل فیلمی بود، باید ساخته کریستوفر نولان میبود. یک کلوسال پیچیده، همانطور که تنها او میتواند بسازد؛ فیلمی که در ۹ روز آینده در آلیانتس آرنا به برداشت پایانی خود میرسد، در انتظار نوری پنهان. آخرین صحنه، همان فینال لیگ قهرمانان است: مقصد نهایی سیمونه اینزاگی، تنها کارگردان شایسته این روایت پرتعلیق.
با توجه به وضعیت اینتر در سری آ – که با غرور ساردینی در جدال خارج از خانه با ناپولی به چالش کشیده شده – طبیعیست که ذهن اینزاگی گاه از لیگ ایتالیا منحرف و به پاریسنژرمن معطوف شود. نه به معنای چشمپوشی از دوگانه ایتالیا-اروپا، بلکه نشانهای از اشتیاق نراتزوری برای ورود به میدان با کاملترین ترکیب، بهویژه در شب سیویکم. لیگ همچنان جایگاه خود را دارد و باید تا واپسین لحظه با احترام و امید به معجزه دنبال شود؛ میتواند سکوی پرتاب باشد.
ترکیب روی کاغذ
برخی از مهرههای اصلی اینزاگی هنوز برای شروع دیدار فردا برابر کومو مهیا نیستند. آنان سخت در تلاشاند، اما ذهنشان بیشتر درگیر لوئیس انریکه است تا فابرگاس. لاوتارو، کاپیتان و ستاره بیبدیل، نماد روشن این وضعیت است. از همان لحظهای که با یک پای مصدوم دیدار برابر بارسا را به پایان رساند، مأموریت مونیخ برای او آغاز شد. دیروز تمریناتش را بهصورت نسبی و در کنار داویده فراتسی – مرد نیمهنهایی – پی گرفت. پیروزی برابر بارسا همچنان نقطه اوج این فیلم است. دعوت لاوتارو طبیعی است، اما حضورش در میدان بستگی به تمرینات شب آخر دارد. در هر صورت، از ابتدا به میدان نخواهد رفت؛ حدود نیم ساعت بازی، برای بازگشت جادوییاش به زمین کافی خواهد بود تا برای جدال با مدافعان پاریس، در اوج باشد.
لائوتارو و پاوار
در مونیخ، لاوتارو رهبری اینتر رؤیایی را بر عهده خواهد داشت؛ تیمی با همان ترکیب ایدهآل آغاز فصل که اینزاگی در آپیانو طراحی کرده بود – ترکیبی که با آن دومین ستاره را فتح کردند، اما امسال بهندرت کنار هم قرار گرفتند. حالا که مونیخ نزدیک است، چشمها به وضعیت مچ آسیبدیده بنژامن پاوار دوخته شده؛ او دیروز بار دیگر بهتنهایی تمرین کرد، چون هنگام تغییر جهت و تکیه بر پای مصدوم، احساس امنیت نمیکند. فشار آوردن در لیگ با فینال در پیشرو، منطقی نیست. خوشبختانه، هنوز زمان برای بهبودی وجود دارد تا بتواند مقابل هموطنانش در ترکیب اصلی بایستد.
باستونی در شرایط خوبیست، اما بیش از دیگران زیر فشار بوده؛ حتی پس از دیدار لیگ قهرمانان هم در تورین استراحت نکرد. اینزاگی امروز درباره او تصمیم میگیرد. اگر برابر کومو از نیمکت کار را آغاز کند، جای تعجب نیست. کارلوس آگوستو، مرد دوازدهم تأثیرگذار، باید آماده باشد؛ در حالی که مدافع چپ آتزوری، باید زنگارها را بتکاند تا در برابر پاریزی دوئه، یکی دیگر از اعجوبههای مهارنشدنی، بدرخشد. اولیسه و لامین یامال کافی نبودند – فیلم آنقدر بلندپرواز است که به جلوههای ویژه، چالشهای عظیم و سفرهای کهکشانی نیاز دارد.
چیزی که اوکتری، مالک آمریکایی اینتر با دفتر مرکزیاش در هالیوود، دستکم بهاندازه مدیران فوتبال ایتالیایی درک میکند. اینتر از مالکیت کالیفرنیاییاش راهی لیگ قهرمانان شده و امروز، نخستین سالگرد آن است: توقیف رسمی سهام از سونینگ، درست در تاریخ ۲۲ مه ۲۰۲۴ ثبت شد. فتح لیگ قهرمانان در اولین سال شاید حتی برای اوکتری هم باورنکردنی باشد – رؤیایی که شاید تنها نولان و اینزاگی میتوانستند آن را تصور کنند.