در شرایطی که سایپا بهعنوان دومین خودروساز بزرگ ایران باید یکی از محورهای اصلی صادرات و ارزآوری در اقتصاد کشور باشد، عملکرد این شرکت در سال ۱۴۰۳ بیشتر رنگ واردات گرفته تا صادرات. طبق آمار رسمی، سایپا در این سال بیش از ۱۲ هزار دستگاه خودرو وارد کرده اما فقط ۱۷۰۰ دستگاه را صادر کرده است؛ عددی که با در نظر گرفتن صادرات خودروهای کامل، حتی کوچکتر میشود: فقط ۵۱۲ دستگاه خودرو کامل صادر شده، در حالیکه واردات خودرو کامل ۲۳ برابر آن بوده است.
این عدم توازن فقط در تعداد خودروها نیست، بلکه در درآمد نیز کاملاً مشهود است؛ سایپا در سال گذشته حدود ۱۰۸ هزار میلیارد تومان از فروش داخلی درآمد داشته، اما درآمد صادراتیاش تنها ۴۷۷ میلیارد تومان بوده است؛ یعنی سهم صادرات کمتر از نیم درصد کل فروش شرکت.
این تصویر، پرسش مهمی را پیش میکشد: چرا شرکتی که باید در خط مقدم رقابت منطقهای باشد، به یک واردکنندهی پررنگتر از صادرکننده تبدیل شده است؟ بخشی از پاسخ را باید در ضعف زیرساختهای صادراتی، نبود برند قابل اتکا در بازارهای جهانی، کیفیت پایین برخی محصولات و تحریمها جستوجو کرد. همچنین نبود شبکه توزیع بینالمللی و استراتژی روشن در بازارهای خارجی، سایپا را در رقابت منطقهای عقب نگه داشته است.
این در حالیست که کشورهایی مثل ترکیه، با وجود نبود منابع نفتی و جمعیت کمتر، در چند سال گذشته به صادرکننده جدی خودرو در منطقه تبدیل شدهاند. فاصله فزاینده میان پتانسیلهای صنعتی سایپا و واقعیت عملکرد آن، نهتنها یک زنگ خطر اقتصادی، بلکه هشداری جدی برای سیاستگذاران صنعت خودرو ایران است.