سینا ولیمیرزا: در دنیای امروز، میزان انتشار دیاکسیدکربن و تغییرات اقلیمی نه تنها یک دغدغه زیستمحیطی، بلکه ابزاری حیاتی برای ارزیابی و اندازهگیری توان اقتصادی کشورهای مختلف محسوب میشود. در این میان، ایران در مسیری قرار گرفته که همچنان بر پایه منابع انرژی آلاینده و تکنولوژی صنعتی فرسوده پیش میرود و از آنجا که هنوز به الگوهای بهرهوری سبز در تولید ناخالص داخلی و کاهش انتشار کربن توجه چندانی نشده، نسبت به بسیاری از کشورهای همسایه و رقبای خود در منطقه، جایگاه مناسبی ندارد. این مساله، هم از نظر محیطزیستی و هم اقتصادی، میتواند چالشهای جدی را در زمینه توسعه پایدار در آینده به وجود آورد.
در این گزارش، با بهرهگیری از دادههای انتشار دیاکسیدکربن ۲۰ کشور منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی در سال ۲۰۲۲ که از سوی آژانس بینالمللی انرژی منتشر شدهاند و همچنین آمار تولید ناخالص داخلی این کشورها بر اساس دادههای بانک جهانی در همان سال، میتوان بهروشنی جایگاه نامطلوب ایران را از منظر بهرهوری اقتصادی نسبت به انتشار کربن مشاهده کرد. بر اساس این دادهها، ایران با انتشار ۶۹۶ میلیون تن دیاکسیدکربن و تولید ناخالص داخلی معادل ۳۹۴ میلیارد دلار، در میان تمام کشورهای منطقه که مورد بررسی قرار گرفتهاند در رتبه پایینتری قرار دارد. بهعبارتی، در ازای هر تن دیاکسیدکربن منتشرشده، تنها ۵۶۶ دلار تولید ناخالص داخلی در کشور ایجاد شده است.
این نسبت در مقایسه با بسیاری از کشورهای همسایه که توانستهاند بازده اقتصادی بالاتری به ازای هر واحد آلایندگی کربن داشته باشند، بهروشنی یک زنگ خطر برای اقتصاد ایران و سیاستهای زیستمحیطی آن محسوب میشود. همانطور که در نمودار مشخص است، ایران جدای از روند کشورهای منطقه در صدر تولیدکنندگان دیاکسید کربن قرار دارد.همچنین در شرایطی که ایران با رشد اقتصادی پایین و افزایش همزمان آلودگی مواجه است، نگرانیها درباره پایداری محیطزیست شدت گرفته است. با توجه به رابطه معنادار میان رشد اقتصادی و افزایش انتشار دیاکسیدکربن، در صورت تحقق رشد اقتصادی در سالهای آینده، بدتر شدن شرایط زیستمحیطی دور از انتظار نخواهد بود؛ مگر آنکه سیاستهای موثری برای بهبود بهرهوری انرژی و کاهش شدت انتشار اجرا شود.
شاخص «بهرهوری کربن» نشان میدهد هر کشور بهازای انتشار یک واحد دیاکسیدکربن، چه میزان تولید ناخالص داخلی GDP))ایجاد میکند. این شاخص علاوهبر بازتاب کارآیی اقتصادی، تا حدی نمایانگر سطح فناوری و کیفیت مصرف انرژی نیز هست. کشورهایی مانند قطر، امارات و ترکیه در این زمینه عملکرد قابلتوجهی داشتهاند؛ برای مثال، قطر بهازای هر تن دیاکسیدکربن تولیدی بیش از 2.5 میلیارد دلار و امارات حدود 2.9 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی ایجاد کردهاند. این دستاورد عمدتا نتیجه سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، بهویژه انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی مصرف سوختهای فسیلی است.
در مقابل، ایران همچنان به مصرف بالای سوختهای فسیلی و تداوم استفاده از فناوریهای قدیمی صنعتی متکی است. بر اساس دادهها، ۲۰ کشور مورد بررسی در مجموع بهازای هر میلیون تن انتشار دیاکسیدکربن، بهطور متوسط 1.7میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی خود افزودهاند؛ رقمی حدود سه برابر بهرهوری کربن ایران. همچنین، یافتهها نشان میدهد میزان بالای انتشار کربن در ایران لزوما به تولید اقتصادی بیشتر منجر نشده است؛ زیرا کشور با وجود جایگاه چهارم در تولید ناخالص داخلی میان این کشورها، پایینترین رتبه را در بهرهوری کربن دارد . همچنین اندازه کوچک حباب ایران در نمودار نشاندهنده آلایندگی بالای تولید در مقایسه با اقتصاد کشورهای منطقه است.
چند عامل کلیدی موجب شدهاند که ایران در دستیابی به بهرهوری کربن مشابه با کشورهای همسایه عملکرد ضعیفتری داشته باشد. مهمترین عامل، وابستگی شدید به سوختهای فسیلی است. ایران بهعنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز جهان، بخش عمدهای از اقتصاد خود را بر پایه این منابع بنا نهاده و این وابستگی باعث شده صنعت انرژی کشور همچنان متکی بر فناوریهای قدیمی و کمبازده باقی بماند. نیروگاههای برق نیز عمدتا از سوختهای فسیلی استفاده میکنند و از نظر کارآیی در سطح پایینی قرار دارند؛ در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه در مسیر جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر و ارتقای بهرهوری منابع موجود گام برداشتهاند. سرمایهگذاری محدود در فناوریهای روز دنیا نیز چالش مهم دیگری برای ایران است.
کشورهایی مانند امارات و قطر سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در حوزه انرژیهای پاک و بهینهسازی مصرف انرژی انجام دادهاند، اما ایران به دلیل محدودیت منابع مالی و دسترسی محدود به فناوریهای نوین، از این روند عقب مانده است. در نتیجه، نسبت انتشار دیاکسید کربن به تولید ناخالص داخلی در کشور همچنان بالا باقی مانده است. همچنین، نبود انسجام در سیاستگذاری و کمتوجهی به الزامات زیستمحیطی در برنامههای توسعه اقتصادی، از دیگر عوامل موثر در این زمینه به شمار میآیند. در حالی که بسیاری از کشورها تلاش کردهاند تا رشد اقتصادی را با کاهش آلایندگی هماهنگ سازند، در ایران این دو مسیر اغلب از یکدیگر جدا بودهاند. بررسی دادهها نشان میدهد حتی برخی همسایگان شمالی ایران که از نظر صنعتی در جایگاه پایینتری قرار دارند، بهرهوری کربن بالاتری دارند. بهطورمثال، گرجستان و ارمنستان بیش از ۲ میلیارد دلار، قرقیزستان و تاجیکستان بیش از یکمیلیارد دلار و کشورهای قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان نیز با وجود اقتصادهای کوچکتر، به ازای هر میلیون تن انتشار کربن، ارزش اقتصادی بیشتری ایجاد کردهاند.
وضعیت کنونی ایران پیامدهای منفی متعددی دارد. نخست، وابستگی به منابع انرژی آلاینده و فناوریهای قدیمی ممکن است ایران را از بازارهای جهانی انرژیهای تجدیدپذیر محروم کند؛ زیرا بازارها به توانمندی زیستمحیطی کشورها توجه دارند. از سوی دیگر افزایش هزینههای ناشی از بحرانهای اقلیمی، مانند نوسازی زیرساختها و ارتقای فناوریهای انرژی، فشار اقتصادی سنگینی وارد خواهد کرد. همچنین آلودگی ناشی از سوختهای فسیلی سلامت عمومی را تهدید کرده و هزینههای بالایی به سیستم بهداشتی تحمیل میکند. ایران در مقایسه با ۲۰ کشور منطقه جایگاه مناسبی ندارد؛ در حالی که ترکیه با تولید 6.5میلیارد دلار به ازای هر میلیون تن دیاکسید کربن، عملکرد موفقی داشته و عربستان نیز با وجود وابستگی به سوختهای فسیلی، آلایندگی کمتری نسبت به ایران دارد.
برای بهبود وضعیت اقتصادی و زیستمحیطی ایران، لازم است که گامهایی در جهت اصلاح و تحول اساسی در سیاستها و ساختارهای موجود برداشته شود. در این مسیر، اولین گام را میتوان بهبود بهرهوری انرژی از طریق سرمایهگذاری در صنایع انرژیبر و احیای زیرساختهای فرسوده دانست. ایران با برخورداری از ذخایر عظیم گاز، قادر است با جذب سرمایههای خارجی، ظرفیتهای موجود را بهبود بخشد و تکنولوژیهای جدیدتری را وارد چرخه تولید کشور کند. گام دوم در این راستا، اصلاح و واقعیسازی قیمتهای انرژی در کشور است. قیمتهای انرژی در حال حاضر بهدلیل یارانههای گسترده، بهطور مصنوعی پایین نگهداشته شدهاند و این مساله باعث اتلاف انرژی و عدمبهرهوری بهینه میشود.
گام سوم که بهطور خاص مورد توجه قرار میگیرد، این است که نباید تنها به مدیریت مصرف و اصلاح الگوی مصرف بهعنوان راهحل اساسی نگریست. با توجه به رشد جمعیت و نیاز به توسعه اقتصادی کشور، مصرف انرژی بهطور طبیعی در آینده افزایش خواهد یافت. بنابراین، تمرکز صرف بر مدیریت تقاضا نمیتواند بهعنوان یک راهحل جامع و بلندمدت در نظر گرفته شود.در غیراین صورت، با رشد جمعیت و تقاضای روزافزون، مشکلات بهصورت افزایشی ادامه خواهد یافت و اثرات منفی زیستمحیطی همچنان پابرجا خواهند ماند.
در نهایت، ایران با چالشی اساسی روبه رو است؛ چگونه میتوان رشد اقتصادی خود را در مسیر توسعه پایدار پیش برد و همزمان از افزایش آلایندگیها جلوگیری کرد؟ برای رسیدن به این هدف، کشور باید تغییرات بنیادین در سیاستهای اقتصادی خود ایجاد کند. ایران به شدت به منابع انرژی فسیلی وابسته است و بهرهوری پایین در مصرف انرژی باعث افزایش انتشار گازهای گلخانهای شده است. مقایسه ایران با کشورهای منطقه مانند ترکیه، عربستان، امارت و حتی عراق نشان میدهد که ایران در زمینه بهرهوری انرژی و کاهش آلایندگی جامانده است. با توجه به دشواری در دسترسی به منابع مالی، فرسودگی صنایع و تجهیزات، راهکارهای ابتدایی مانند مدیریت تقاضا بهتنهایی کافی نیستند.
در هر صورت در یک افق بلندمدت رشد جمعیت و نیاز به توسعه اقتصادی، مصرف انرژی را افزایش خواهد یافت. در نتیجه به جای تمرکز روی مدیریت مصرف بهتر است که سیاستگذاران به سمت بهرهوری بیشتر، نوآوری در صنایع انرژیبر و استفاده از فناوریهای جدید حرکت کنند. همچنین نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، توسعه منابع تجدیدپذیر و بهرهبرداری از فناوریهای نوین بیشاز پیش احساس میشود.