نفت آبادان در حالی باید در نیمهنهایی جام حذفی به مصاف استقلال برود که موفقیت در ادامه مسیر و قهرمانی احتمالی، میتواند مرهمی بر زخم عمیق آبادانی باشد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، آبادانیها یکشنبه بسیار تلخی را سپری کردند. یک اتفاق معمول و پرتکرار در فوتبال اما بسیار نابههنگام و شوکهکننده؛ از دست رفتن پنالتی و به دنبال آن رویای صعود که تنها چند سانتیمتر و چند دقیقه با آن فاصله وجود داشت.
هلهله نافرجام در آبادان
هفته پایانی لیگ دسته یک در شرایطی برگزار شد که شاهد دیدارهایی مهم و حساس بودیم. در حالی که صعود فجرسپاسی به لیگ برتر از دو هفته قبل قطعی شده بود، تیمهای صنعت نفت آبادان، پیکان، سایپا و آریو اسلامشهر همچنان برای کسب دومین سهمیه لیگ برتر شانس داشتند و در این بین نفت آبادان میتوانست با پیروزی برابر آریو، بدون توجه به نتایج سایر دیدارها، جشن صعود بگیرد. آبادانیها که هفته ماقبل پایانی دست به کار بزرگی رده و پیکان را با نتیجه دو بر صفر شکست داده بودند، برای انجام آخرین دیدار و هلهله در آبادان لحظه شماری میکرند، اما در گام آخر، همه چیز را از دست دادند و پیکان با برتری برابر مس کرمان، از آنها سبقت گرفت.
فرو ریختن کاخ آرزوها با پنالتی طالب
در این بین همه نگاهها به یک اسم معطوف شد؛ طالب ریکانی. کاپیتانی وفادار که میتوانست برای همیشه لباس قهرمان را به تن کند اما کاخ آرزوها و رویاهای او و تمام شیفتگان فوتبال که لقب برزیلیهای ایران را یدک میکشند، همزمان با هم فرو ریخت. اگر پنالتی دقیقه ۸۸ گل میشد، آبادانیها برای ساعتها و شاید هم روزها، تمام غم و غصههای خود را فراموش میکردند، اما طالب تمام زور و انرژیاش را در ساق پای چپش جمع کرد و ضربه محکم او به تیر افقی سایید و راهی آسمان شد!
بیتردید طالب ریکانی در میان انبوهی از مردم جنوب کشور بهخصوص آبادان، غمگینترین فرد بود. کاپیتانی که بعد از به صدا در آمدن سوت پایان بازی، درون زمین گریست و در رختکن خودزنی کرد و راهی بیمارستان شد!
بردهای جنونآمیز و باختهای دیوانهکننده
مطمئناً تصور آنچه بر طالب ریکانی گذشته، بسیار سخت است اما گریزی از فراز و فرودهای فوتبال نیست. تمام اتفاقاتی که دست به دست هم داده تا فوتبال پرطرفدارترین ورزش دنیا شود. از سویی فوتبال حرفهای پر است از صحنهها و شرایط مشابه؛ بردهای جنونآمیز و باختهای دیوانهکننده. طبیعتاً در هر دو این موارد احساسات به شکل وصفناپذیری غلیان میکند، اما همیشه شرایط بهگونهای نیست که بتوان اتفاقات را با همین یک کلمه توجیه کرد و پذیرفت.
زندگی با فوتبال در آبادان
بعد از شکست تیم صنعت نفت آبادان و عدم راهیابی این تیم به لیگبرتر، اتفاقاتی افتاده که شوک دیگری به هواداران دوستداشتنی آبادانی که به معنای واقعی با فوتبال زندگی میکنند، محسوب میشود. همان یکشنبه شب، فراز کمالوند سرمربی نفت گفتوگویی تلفنی با یکی از برنامههای تلویزیون داشت. او پس از بیان جملاتی که نشان از عمق ناراحتیاش داشت، به سؤال مجری برنامه درباره بازی حساس این تیم در جام حذفی برابر استقلال، گفت: «فعلاً که واقعا حالمان خوب نیست. باید یکی دو روز بگذرد تا بتوانیم خودمان را از لحاظ روحی جمعوجور کنیم.» اما در عین ناباوری هواداران آبادان، خبری از جمع و جور کردن تیم، برای مصاف پیشرو مقابل استقلال تهران در نیمهنهایی جامحذفی نشد.
حرکت غیرمنتظره کمالوند
سرمربی نفت آبادان اعلام کرد که استعفا داده تا موجی از سردرگمی میان هواداران و البته بازیکنان به وجود آید. او گفت: «بیشتر ناراحتیام برای این است که نتوانستم دینم را به مردم آبادان ادا کنم، لطفشان را جبران کنم و متأسفانه پایان دوره کاری من در تیم نفت اینجوری شکل گرفت. این پایان دوره کاری من در تیمی است که واقعاً به آن علاقه دارم و بخشی از وجود من است. استعفا دادم و حتی اگر با آن موافقت هم نکنند، حاضر به همکاری نخواهم بود.» گرچه در ادامه خبرهایی منتشر شد مبنی براینکه مدیران باشگاه صنعت نفت با استعفا مخالف هستند و همچنان با فراز کمالوند ادامه همکاری خواهند داد.
تصمیم فراز برای فرود صنعت نفت؟
پرسش اما این است که وقتی هنوز فصل فوتبالی برای صنعت نفت به پایان نرسیده، چطور کمالوند تصمیم گرفته که تیم را در آستانه دیداری مهم رها کند؟ نفت آبادان در شرایطی باید شنبه هفته آینده به مصاف استقلال بروند که موفقیت در ادامه مسیر جامحذفی و قهرمانی احتمالی، میتواند مرهمی بر زخم عمیق آبادانی باشد. به خصوص که قهرمان جامحذفی صاحب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا ۲ میشود و نیاز به توضیح و تفسیر ندارد که این موفقیت (احتمالی)، چقدر میتواند برای شهر آبادان و نه صرفاً تیم نفت، مهم و حیاتی باشد و در صورت وجود مدیرانی کارآمد و دلسوز در استان، آسیایی شدن سرآغاز و منشأ اتفاقاتی زیبا و مهم در شهر شود.
نقش کاپیتان و خامی یک تصمیم
از سوی دیگر طالب ریکانی به عنوان کاپیتان تیم هم مسیر عجیب و نادرستی را در پیش گرفته است. او که بازیکنی باتجربه محسوب میشود و سالها در بالاترین سطح فوتبال کشورمان بازی کرده، حالا به مثال و نمونهای برای اثبات اینکه فوتبالمان آماتور است، تبدیل شده. او شرایط بسیار سختی را سپری میکند و در این موضوع هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، اما بهتر بود به عنوان کاپیتان تیم و به سهم خود، مقدمات شادی و جشن آبادانیها را با قهرمانی در جامحذفی مهیا کند تا مجموعه تیم صنعت نفت و مردم آبادان، سال دیگر با انگیزه و روحیه مضاعفی برای صعود به لیگبرتر تلاش کنند.
حکم علیه نفت پس از خداحافظی از فوتبال
طالب ریکانی دوشنبه شب پستی در اینستاگرام منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: «فوتبال، صحنه بیرحم خودنمایی همین ۵ سانتیمترهاست که اینبار با همه توان بر سر طالب ریکانیاش آوار شد. هیچ صحبتی غیر از شرمندگی نمیماند، یک شرمندگی مادام و تا همیشه، هر چند که ایمان دارم صنعت نفت عزیز ما خیلی زود دوباره آنجایی خواهد بود که لایق است. برای ابراز خالصانه این شرمندگی تنها اسلحه من «خداحافظی از فوتبال» است.» امروز هم کمیته تعیین وضعیت، رأیی را صادر کرد که بدیهی است تشکیل پرونده آن به مدتها قبل مربوط میشود، اما همزمانی آن با شرایط فعلی تیم صنعت نفت و وضعیت روحی طالب ریکانی، کمی عجیب و نابههنگام است. ماجرا از این قرار است که در پی شکایت طالب ریکانی از باشگاه صنعت نفت، کمیته تعیین وضعیت رأی به محکومیت باشگاه آبادانی داد و این تیم را به پرداخت مبلغ ۴ میلیارد تومان محکوم کرد.
نجومی بگیران در فوتبال غیرحرفهای
فراموش نکنیم که «لیگبرتر» فوتبال ایران دوره بیستوچهارم خود را پشت سرگذاشت و در واقع حدود دو دهه و نیم از آنچه حرفهای شدن فوتبال ایران بود، سپری شده اما بهزعم بسیاری از کارشناسان هیچ نشانی از فوتبال حرفهای در ایران وجود ندارد، جز همان ماجرای دستمزد بازیکنان و قراردادهایی که هرسال ارقام آن شکل نجومیتری به خود میگیرد.