پرسپولیس در فصلی که گذشت نتوانست انتظارات هوادارانش را برآورده کند و جدا از اینکه خیلی زود از کورس قهرمانی خارج شد درنهایت در کسب سهمیه آسیایی هم ناکام ماند تا ناراحتی هواداران این تیم به اوج خود برسد. بدبینترین تماشاگر پرسپولیس هم فکرش را نمیکرد که تیم محبوبش بعد از قهرمانی در لیگ چنین فصل بدی را پشت سر بگذارد. در این بین تیم رسانهای مدیران باشگاه پرسپولیس در 24 ساعت گذشته به این موضوع پرداختهاند که وقتی امتیازهای این تیم با سپاهان برابر است و تیم اصفهانی با تفاضل بهتر و برتری در بازی مستقیم نیم سهمیه لیگ نخبگان را کسب کرده یعنی اینکه پرسپولیس خیلی هم بد نتیجه نگرفته است. این در شرایطی است که اگر این فاصله به حداقل رسید به خاطر نتایج بد سپاهان و تساویهای متعدد این تیم در نیمفصل دوم بود. چه بسا اگر پرسپولیس در بازی با مس رفسنجان، نساجی، شمشآذر قزوین و دو دیدار رفت و برگشت با سپاهان حداقل یک مساوی کسب کرده بود الان بهعنوان تیم دوم راهی مرحله پلیآف لیگ نخبگان میشد. اما به هر جهت پرسپولیس نه در سوپر جام، نه لیگ نخبگان، نه جام حذفی و نه لیگ تیم باب میل هوادارانش بود و بدون شک اشتباهات رضا درویش در این ناکامی بیشترین نقش را داشت که در این گزارش به بخشی از آنها اشاره میکنیم.
ناکام در حفظ اوسمار
باشگاه پرسپولیس در اواخر فصل قبل قرارداد اوسمار ویرا را تمدید نکرد و تعلل بیش از حد در این زمینه باعث شد او ترجیح دهد راهی تیم بوریرام تایلند شود. در همان مقطع اشاره داشتیم به اینکه باشگاه پرسپولیس همه توافقهای لازم را با اوسمار و ایجنتش انجام داده بود اما شکست سرخپوشان در ضربات پنالتی بعد از کسب تساوی 4 بر 4 با آلومینیوم در جام حذفی باعث شد که باشگاه پرسپولیس در این مورد از مواضع خود عقبنشینی کند و بهنوعی از تمدید قرارداد با اوسمار منصرف شود. اما در ادامه راه پرسپولیس به مسیر خوبش در بازیهای لیگ ادامه داد تا اینکه مجدد درویش علاقهمند به حفظ اوسمار شد؛ اما این بار این مربی ترجیح داد با باشگاه دیگری همکاری کند. باشگاه پرسپولیس زمان زیادی را از دست داد تا سرمربی خود را انتخاب کند و نوع مذاکرات نشان میداد که این باشگاه برنامه و هدف مشخصی از استخدام سرمربی ندارد. از این جهت که یک روز یکی از بازیکنان باتجربه باشگاه با دراگان اسکوچیچ مذاکره میکرد، در سوی دیگر ایجنتهای نزدیک باشگاه مربیانی از برزیل و پرتغال را به باشگاه لینک میکردند، روز دیگر خبر از مذاکره با مربی هلندی بود و... در نهایت گاریدو با ملیت اسپانیایی از لیگ مراکش به پرسپولیس آمد. مهمترین دلیل انتخاب او این بود که دستمزدش به همراه دستیارانش حدود 700 هزار دلار میشد و بهنوعی مربی ارزانی بود!
تیمی که خوب بسته نشد
باشگاه پرسپولیس هم در انتخاب جانشین اوسمار تعلل داشت و هم اینکه در حفظ ستارههای زمان زیادی را از دست داد. دراینبین تا زمان انتخاب سرمربی جدید تکلیف بازیکنان جدا شده و تازهوارد این تیم تا حدی مشخص شد. علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی و دانیال اسماعیلیفر به هر دلیلی راهی تراکتور شدند. در این میان با نظر برخی از بازیکنان پرسپولیس، هوادار متمول و عوامل باشگاه نفراتی مثل فرشاد احمدزاده و علی علیپور، عرفان شیروانی، عرفان ملاپور و.... با باشگاه پرسپولیس قرارداد بستند. در سوی دیگر مدیریت این باشگاه و مشاورانش اعتقاد داشتند که با وجود احمدزاده و یاسین سلمانی در کنار اوستون اورونوف خلأ ترابی به چشم نخواهد آمد. در ادامه با شروع لیگ نیز با نظر مشاوران درویش، سعید مهری جایگزین سینا اسدبیگی شد. در مورد جذب بازیکنان خارجی هم گاریدو برای جذب دروازهبان، مدافع چپ و راست خارجی و مهاجم خیلی منتظر ماند تا گزینههای مدنظرش جذب شوند. درنهایت فقط گندوز و ایوب از لیست او جذب شدند و در اردوی آمادهسازی تیم در ترکیه شرکت کردند. در پست دفاع چپ میلاد محمدی با نظر باشگاه جذب شد و در خط حمله هم لوکاس ژوائو در فاصله 4 روز مانده به بازی پرسپولیس و الاهلی در لیگ نخبگان با کلی اضافهوزن در تمرین سرخپوشان حاضر شد. او مدتها زمان برد تا به مرز آمادگی برسد و درنهایت هم با دریافت 95 درصد پول قراردادش در نیمفصل جدا شد.
هواداری که یک سرمربی را عاصی کرد
رضا درویش با شروع لیگ مدعی شد بهترین تیم ممکن را بسته است و 20 بازیکن از بهترینهای لیگ را در اختیار دارند. او در همان مقطع وعده تکرار قهرمانی و کسب نتایج خود در لیگ نخبگان را به هوادارانش داد و هیچ اشارهای به رعایت سقف قرارداد باشگاه و مسائل اینچنینی نکرد. اگرچه او اخیراً روی این مسائل مانور داد و دلیل اصلی ناکامی تیمش و تنها اشتباهش در پرسپولیس را همین مورد دانست. دقیقاً از زمانی که گاریدو تصمیم گرفت مهرداد خانبان آنالیزورش را کنار بگذارد و راضی به بازگشت او نشد، حواشی در این تیم استارت خورد. جالب اینکه حتی برد پرسپولیس در دربی هم باعث نشد یکسری مسائل در پرسپولیس فراموش شود. عدهای در این تیم با موضعگیری علیه گاریدو شرایط را برای ادامه کار او سخت کردند. در این بین هوادار متمول توسط دوستانش در داخل تیم و باشگاه هر مسیری را رفت تا به دوران گاریدو در پرسپولیس پایان دهد و درنهایت هم به هدف خود رسید. اما در این راه این پرسپولیس بود که متضرر شد؛ چراکه امتیازهای باارزشی را مقابل مس رفسنجان، نساجی و... از دست داد.
زمانی که مدیریت باشگاه تصمیم به برکناری خوان گاریدو گرفت همه منتظر بودند که یک سرمربی بهتر و بزرگتر از او جانشین این مربی شود. اما باز هم درویش مسیری را در پیش گرفت که باعث شد زمان زیادی از دست برود. یک روز مذاکره با مربیان داخلی، روز دیگر اصرار به کریم باقری برای قبول سرمربیگری، روز دیگر اصرار به ماتزاری برای حضور در فوتبال ایران و... همه این بیبرنامگیها باعث شد پرسپولیس یک ماه مهم و سرنوشتساز را از دست بدهد. درحالیکه از قبل مشخص بود که پرسپولیس یک بهمنماه سخت را در رقابتهای لیگ، لیگ نخبگان و جام حذفی در پیش دارد؛ اما در فاصله یک روز مانده به دیدار پرسپولیس و تراکتور اسماعیل کارتال بهعنوان سرمربی این تیم انتخاب شد و از بازی با فولاد روی نیمکت این تیم نشست. درویش بدون اینکه بپذیرد در انتخاب سرمربی تعلل زیادی به خرج داده در مصاحبههای مختلف مدعی شد بهترین مربی تاریخ فوتبال ایران را به پرسپولیس آورده و وعدههای آنچنانی به هواداران تیمش داد. او حتی بعد از حذف از رقابتهای جام حذفی و لیگ نخبگان به هواداران تیم قول قهرمانی در لیگ با کارتال را داد که نهتنها این اتفاق رخ نداد؛ بلکه سرخپوشان در کسب سهمیه آسیایی هم ناکام ماندند. همه این ناکامیها در شرایطی رخ داد که پرسپولیس در چهارمین فصل مدیریت رضا درویش بیشترین هزینهها را داشت و همه چیز مهیا بود تا با تدابیر درست و انتخابهای بهتر پرسپولیس بتواند در لیگ نخبگان خودی نشان دهد که در نهایت در جمع 8 تیم منطقه غرب آسیا هم قرار نگرفت. با همه این سوءمدیریتها در پرسپولیس، درویش همچنان اعتقاد داشته و دارد که فقط یک اشتباه داشت و آن هم رعایت سقف بودجه بود.
سیر نزولی با درویش
در چند سال اخیر استقلال و پرسپولیس و همچنین سپاهان نتوانستند در رقابتهای بینالمللی نمایندگان شایستهای برای فوتبال ایران باشند و در لیگ نخبگان امسال هم ثابت کردند که تبدیل به یک تیم و باشگاه معمولی در سطح آسیا شدهاند. به طور مثال پرسپولیس در سال اول مدیریت درویش نتوانست مجوز حرفهای برای حضور در رقابتهای آسیایی را بگیرد. در فصل بعد که هم مجوز گرفت و هم سهمیه حضور در این مسابقات را، در مرحله گروهی لیگ قهرمانان از صعود بازماند. در دوره بعد که پرسپولیس با قهرمانی در لیگ راهی لیگ نخبگان شد در این مسابقات در بین 12 تیم منطقه غرب آسیا در رده نهم قرار گرفت. بدون شک این روند نزولی پرسپولیس در بازیهای آسیایی اصلاً برای شان این باشگاه خوب نبود درحالیکه این باشگاه در یک دهه اخیر و قبل از آمدن درویش به این باشگاه دو بار فینالیست آسیا و یکبار به مرحله نیمهنهایی و یکبار هم راهی مرحله یکچهارم شده بود.
ماندن درویش به سود پرسپولیس است؟
هواداران پرسپولیس که سرمایه اصلی این باشگاهند چند ماهی است که در فضای مجازی و سکوهای ورزشگاه آزادی خواهان برکناری رضا درویشند و عجیب است که کنسرسیوم بانکها و بانک شهر عمده سهامدار این باشگاه صدای آنها را نمیشنوند. در این میان رضا درویش بعد از شکست اخیر پرسپولیس مقابل سپاهان که برای چهارمین بار متوالی اتفاق افتاد، تصمیم به استعفا گرفت؛ اما در فاصله 48 ساعت پشیمان شد و با وعده و وعید در هیئتمدیره خواهان ماندن در این باشگاه شد. بماند که در این بین حمید استیلی با لابیهایش نقش مهمی در ماندن درویش در پرسپولیس ایفا کرد. آنها فکر میکردند که میتوانند با کسب سهمیه لیگ نخبگان و بازیکنان مدنظر کارتال در پایان فصل جو سکوها را تغییر دهند که باز هم این اتفاق رخ نداد و این بار هواداران پرسپولیس بعد از سومی تیمشان در لیگ با فریاد بیشتری خواهان کنار رفتن درویش شدند. در مورد جذب بازیکنان مدنظر کارتال هم تا الان فقط خرید تیوی بیفوما رسمی شده و اردوی مدنظر این مربی در کمپ فنرباغچه هم نهایی نشد. در این میان کنسرسیوم بانکها منتظر بوده و هستند تا درویش به خواسته هواداران احترام گذاشته و خودش استعفا دهد اما او با صدور یک بیانیه از هواداران تیمش خواست همچنان صبور باشند و به او فرصت دوباره بدهند. شاید او دوباره امیدوار است که با کمک دوستانش بتواند با لابی در پرسپولیس ماندنی شود اما آیا این ماندن او به سود پرسپولیس است؟ آیا حامیان مالی پرسپولیس که این روزها سخت مورد اعتراض هواداران این تیم قرار دارند با ماندن اجباری درویش حاضر به حمایت مالی او خواهند شد؟ تجربه ثابت کرده مدیران و مربیانی که به هر شکلی میخواهند به کارشان در تیمهای بزرگ ادامه داده و مقابل هواداران تیمشان بایستند جز اینکه به تیم خود و اعتبارشان ضربه زده باشند، اقدامشان حسن دیگری نداشته است.