به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فرهسختگان، ایران از همان روزهای ابتدایی شروع مذاکرات اعلام کرد تنها در ازای رفع تحریمها حاضر به محدود کردن برنامه هستهای خود است. علی شمخانی در میانه سفر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس، در مصاحبه با رسانه آمریکایی انبیسی این موضع را شفافتر مطرح کرد و گفت: «در صورت لغو تمام تحریمها، تهران آمادگی دارد، غنیسازی با «غلظت بالا» را متوقف کند و ذخایر اورانیومی خود را تحویل دهد.»
در شرایطی که ترامپ و تیم ترامپ، صراحتاً خواستههای حداکثری خود در مورد فعالیت هستهای ایران، یعنی تعطیلی کامل غنیسازی را مطرح میکنند و تهدید حمله نظامی را روی میز میگذارند، صحبتهای علی شمخانی هم متقابلاً خواسته حداکثری ایران را در تریبون رسانههای آمریکایی مطرح کرد.
این صحبتها علاوه برآنکه نشان میداد ایران برای حفظ حق غنیسازی خود محکم ایستاده است، همزمان نشان میداد که برای به نتیجه رسیدن یک توافق برد- برد، گارد بستهای ندارد. بازنشر این مصاحبه در صفحه اجتماعی دونالد ترامپ و اظهارنظر رسانهای او در دیدار با امیر قطر در این مورد که «به توافق با ایران نزدیکیم»، نشان میداد ترامپ پیام این صحبتها را دریافت کرده و فعلاً در موضع رسانهای به اینکه همهچیز خوب است، اکتفا کرده است.
وزیر امور خارجه هم در حاشیه حضورش در نمایشگاه کتاب، در واکنش به این مصاحبه گفت: «مطمئن نیستم که رسانه آمریکایی دیدگاههای آقای شمخانی را به دقت منتقل کرده باشد، اما در برابر رفع تحریم، آمادهایم برنامه هستهای خود را شفاف کنیم.» اگر انبیسی در بازنشر صحبتهای علیشمخانی شیطنت نکرده باشد، آنچه او در مصاحبه با رسانه آمریکایی مطرح کرده، تأکید ضمنی بر اصل مسلمی بود که ترامپ و تیم امنیت ملی او به دنبال تضعیف و تعطیل کردن آن است؛ حق غنیسازی ایران.
موضعی رسانهای که ترامپ را هم به واکنش واداشت
مصاحبه شمخانی با رسانه آمریکایی، درست زمانی اتفاق افتاد که ترامپ برای امضای قراردادها و دریافت هدایای میلیون دلاری، راهی حاشیه خلیج فارس شده بود و بخشی از پروژه جنگ روانیاش علیه ایران را در سخنرانیاش در عربستان پیاده کرد. او در بخشی از این مصاحبه به تهدیدهای ترامپ در مورد مذاکرات ایران اشاره کرد و گفت: «ترامپ از شاخه زیتون صحبت میکند، اما آنچه ایران میبیند فقط سیم خاردار است.» شمخانی به تناقضگوییهای ترامپ هم اشارهای کرد و گفت: «اگر آمریکا مطابق آنچه میگوید رفتار کند، یقیناً میتوانیم روابط بهتری داشته باشیم.» اما مهمترین بخش صحبتهای او که هم در آمریکا واکنشبرانگیز شد هم در فضای سیاسی داخلی ایران، اشاره او به شروط ایران در مذاکره با آمریکا بود. شمخانی به این موضوع اشاره کرد که در صورت «لغو فوری» همه تحریمها از سوی آمریکا، تهران حاضر است غنیسازی با «غلظت بالا» را متوقف کند و ذخایر اورانیومی را تحویل دهد.
موقعیت زمانی گفتوگو و نکات مطرح شده، پیامهای قابل توجهی دارد. نکته اول، بعد رسانهای این گفتوگوست. صحبتهای شمخانی در مصاحبه با انبیسی که در روایت این رسانه، او را به عنوان یکی از چهرههای مطلع از مذاکرات معرفی میکند، پاسخی به مواضع رسانهای آمریکاییها در مورد ایران است. تیم امنیت ملی آمریکا در چهار دوری که مذاکره با ایران در حال برگزاری بود از ابزار رسانه برای ایجاد جنگ روانی علیه افکارعمومی یا فشار به تیم مذاکرهکننده استفاده کرد. تناقض رفتاری آنها در میز مذاکره با آنچه در رسانهها اعلام میکردند، استفاده ابزاری آنها برای اعمال جنگ روانی علیه ایران را اثبات میکرد. گفتوگوی یک مقام مطلع ایرانی با رسانه آمریکایی، واکنش هوشمندانه رسانهای در جریان مذاکرات به شمار میرود. بازنشر این مصاحبه توسط ترامپ هم اگرچه یک رفتار رسانهای و نمایشی بود، اما نشان میداد این مصاحبه کار خود را کرده است.
ترامپ بازی رسانهای را خوب بلد است به همین خاطر برای بازی قدرتمند با او باید از این ابزار استفاده هوشمندانهای کرد. این موضع نشان داد ایران در این دور مذاکرات برای استفاده از بازوی قوی و اثرگذار در میز مذاکره یعنی رسانه، برنامهریزی دارد. یکی از اثرات این مصاحبه رسانهای، شفافسازی موضع ایران در مورد حق غنیسازی و بازی رسانهای در زمین آمریکاییها بود. از آنجا که ترامپ در گفتوگو با رسانهها مدام بر خواستههای حداکثری خود تأکید دارد و سعی میکند حسننیت خود در مورد مذاکرات را اثبات کند، تأکید ایران بر حقوق اصلی خود -یعنی حق غنیسازی و مطرح کردن خواسته لغو فوری همه تحریمها در ازای متوقف کردن غنیسازی با غلظت بالا- در نقطه مقابل خواستههای حداکثری و همراه با حسننیت با حفظ عزت ملی است که آن را در فضای رسانهای شفاف میکند. علاوه بر آن اثبات میکند ایران نرمش قابل ملاحظهای در میز مذاکرات دارد، اما از موضع ضعف مذاکره نخواهد کرد.
حق غنیسازی قابل مذاکره نیست
سقف خواستههای آمریکاییها در مذاکره با ایران، متوقف شدن غنیسازی اورانیوم در خاک ایران است. موضوعی که ویتکاف یک روز پیش از شروع مذاکرات صراحتاً به آن اشاره کرد و هر توافقی را به معنی پذیرش ایران برای حذف و تعطیلی غنیسازیاش معرفی کرد. شمخانی اما در این گفتوگو موضعی گرفت که پاسخی قاطع و البته قابل پذیرش به این ادعاها بود. تأکید او بر اینکه ایران حاضر است غنیسازی با «غلظت بالا» را محدود کند، نکته دوم این گفتوگو بود. موضعی سازنده و حاوی پیامی روشن؛ ایران از حق غنیسازی در خاک خود کوتاه نخواهد آمد و تنها حاضر است برای رفع نگرانی آمریکاییها، غلظت آن را به سطح غیرنظامی محدود کند.
شمخانی در بخش دیگری از این گفتوگو صراحتاً اشاره کرد: «غنیسازی موضوعی نیست که ایران از آن دست بکشد اما سطح، مقدار یا شکل آن میتواند تنها برای «مدتی» تغییر کند تا اعتمادسازی صورت گیرد.» برخلاف آنچه به نظر میرسد، این موضعگیری با ادبیات نرم دیپلماتیک اما از موضعی قاطع مطرح شد. شمخانی محل دعوا را از داشتن یا نداشتن غنیسازی به محدود کردن غلظت غنیسازی هستهای ایران برد و حتی محدود کردن این غنیسازی را مشروط و در بازه زمانی مشخص تعیین کرد. موضعی که اگرچه محکم و قاطع بود، اما طرف آمریکایی نمیتواند با اتکا به آن، ایران را به زیادهخواهی و زدن زیر میز توافق محکوم کند.
حالا توپ در زمین آمریکاییهاست
شرط «غنیسازی ایران در سطح غیرنظامی» و «دادن اجازه نظارت به بازرسان آژانس»، در ازای رفع فوری همه تحریمها، به روشنی نشان میداد که فعالیت هستهای برای ایران درجه بالایی از اهمیت را دارد که تنها در ازای رفع «فوری» همه تحریمهای اقتصادی، حاضر به محدود کردن مشروط غنیسازی آن هم تحت شرایط خاصی است.
نکته سوم که پیام این شرط است را میتوان این طور تحلیل کرد که علاوه بر آنکه اثر رسانهای خود در فضای سیاسی آمریکا را میگذارد، اثبات میکند فعالیت هستهای برای ایران یک موضوع حیاتی و مهم است که در پیشرفت و ادامه آن قاطعیت دارد و تعطیل شدنی نیست و تنها در ازای رفع تحریمهای اقتصادی که به بهبود معیشت و وضعیت اقتصادی مردم کمک خواهد کرد، حاضر خواهد شد کمی از شدت آن کم کند. این موضع زمانی اهمیت پیدا میکند که به این گزاره توجه کنیم که آمریکاییها در روزهای مذاکرات، تلاش رسانهای و تمرکز ویژهای بر کاهش اهمیت و کارا بودن برنامه هستهای ایران گذاشته بودند که افکار عمومی ایران را به سمت کماهمیت و بلاموضوع دیدن برنامه هستهای سوق دهند.
موضوعی که با توجه به روشن شدن اهمیت غنیسازی هستهای ایران، اثرگذاری قابل توجهی نداشت. نکته مهم چهارم آنکه شمخانی عملاً توپ را به زمین آمریکاییها انداخت. اعلام اینکه ایران حاضر است، غنیسازی خود را در سطح غیرنظامی ادامه دهد و این کار را تحت نظارت آژانس انجام دهد که نگرانی ساخت سلاح هستهای توسط ایران رفع شود، در ازای این خواسته مطرح شد که آمریکا باید تمام تحریمهای اقتصادی را فوراً و با هم لغو کند. بعد از این اظهارنظر رسانهای و چراغ سبز ایران البته با موضعی هوشمندانه، حالا فشار رسانهای روی آمریکاییهاست و هرموضع زیادهخواهانهای مثل تعطیل کردن برنامه هستهای ایران، این گزاره را در افکار عمومی و فضای رسانهای اثبات میکند که آمریکا مثل همیشه و برخلاف حسننیت ایران، بر مدار بدعهدی حرکت میکند.
مذاکره برای رفع تحریم است نه رفع تهدید
حتی اگر آنچه در مواضع رسانهای توسط علی شمخانی مطرح شد اجرای بازی به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن آمریکاییها باشد، خطوط قرمز و البته میزان انعطافپذیری ایران را در فضای رسانهای آمریکا به نمایش گذاشت. تیم ترامپ در اظهارات رسانهای دوگانه توافق_تهدید را پیش میبرد. دوگانهای که ایران را در موضع ضعف قرار میداد؛ چراکه این ایران بود که برای رفع تهدید جنگ باید تن به مذاکره و توافق میداد. آنچه شمخانی در مصاحبه با انبیسی مطرح کرد، موضع ایران در مورد مذاکره با آمریکا را که دستگاه وزارت خارجه بارها به آن تأکید داشته است، شفاف کرد؛ ایران برای «رفع تحریمها» با آمریکا مذاکره میکند و در ازای رفع و کاهش تحریمها حاضر به محدود کردن برنامه هستهای خود خواهد بود.
این موضع علاوه بر آنکه در فضای رسانهای و افکار عمومی جا میاندازد که دوگانه مذاکره، دوگانه تحریم_توافق است، ایران را در موضع ضعف قرار نمیدهد و نشان میدهد ایران بدون گرفتن امتیاز، امتیازی نخواهد داد و نه برای رفع تهدید که برای رفع تحریم مذاکره میکند. واقعیتی که مقامات دستگاه سیاست خارجی ایران نیز بر آن تأکید داشتند آن است که عملی کردن تهدید نظامی علیه ایران در موقعیت فعلی امکانپذیر نیست و طرف آمریکایی مجبور است مسیر دیپلماسی را با ایران پی بگیرد، اما برای دستاوردسازی از مذاکرات تلاش میکند تا تهدید نظامی علیه ایران را برجسته کند. در این موقعیت موضع رسانهای شمخانی در مصاحبه با انبیسی اثبات میکند که ایران با هدف و برنامهریزی مشخص و برای معاملهای برد- برد پای میز مذاکره آمده است.