به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت: وزیر دولت قبل فقط وعده داد و از همان گزارشهای پوچ و مهمل چیزی به مردم عرضه نکرد و عاقبت نفهمیدیم در زمینه مسکن و شهرسازی چه گلی بر سر کشور و مردم زد.
مشکلات مسکن و راه و ترابری چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. معضلات مسکن، بهخصوص در شهرهای بزرگ و تهران، جمعیت انبوهی از ایرانیان را عاصی کرده است. هر روز با جوانانی مواجه میشوی که حتی کار خوب نیز دارند ولی به علت گرانی ودیعه و خرید مسکن، از ازدواج منصرف میشوند یا ترجیح میدهند به شهرستان اولیه خود مهاجرت کنند یا زندگی در سوئیتهای کوچک و اشتراکی را جایگزین زندگی مستقل با تشکیل خانواده کردهاند.
اما این مشکلات ساختاری و بنیادی با جایگزینی وزیر و افراد در مناصب حاکمیتی قابل حل است؟ واقعیتی که هرازگاهی هویدا میشود و سپس بهراحتی به بوته فراموشی سپرده میشود. تهران، این کلانشهر بیدروپیکر، دیگر گنجایش زندگی را ندارد؛ مشکل کمبود زمین، فرونشست و فرسایش خاک، کمبود آب، ترافیک سنگین، آلودگی هوا، ساختمانهای بیقواره و آسمانخراش که در دل کوه و دامنه صخرهها ساخته شدهاند، جایی برای ساختوساز جدید نمیدهد. ساختوساز در بافتهای فرسوده نیز احتیاج به هزینههای بالایی دارد و نیازمند سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی است که در حال حاضر مهیا نیست. در نگاه کلان، حق با کسانی است که میگویند باید پایتخت را جابهجا کرد؛ اما پس از مدتی که منابع را میبینند، متوجه اصل مسئله میشوند. با تمام این تفاصیل، سؤال این است: اکنون یک وزیر، چه زن و چه مرد، چه معمار و چه مدیر و مدبر، چه کاری میتواند بکند؟
شاید با چانهزنی از بالا بتوان البته باز با این منابع اندک، وام بانکی را با بهره کم افزایش داد؛ با یک وام بانکی دو میلیاردی برای یک زوج جوان یا کسی که فاقد مسکن است، او چند متر خانه در تهران میتواند بخرد؟ منظور در خودِ تهران است نه شهرستانهای اطراف آن. اگر قرار است یک کارمند، کارگر و... در روز چندین ساعت را طی کند تا به محل کار خود برسد، پس به زندگیاش کی باید برسد؟ در تأمین وسایل ایاب و ذهاب هم مشکل داشته و نیاز به تأمین مالی داریم. تا زمانی که این تحریمهای ظالمانه و فلجکننده برداشته نشود، انبوه مشکلات ما بیشتر خواهد شد.
این مشکل در ترابری هم هست؛ هواپیماهای چندین نسل پیش و زمینگیر، سرسامشدن قیمت پروازهای هوایی و... . چرا نمیخواهیم بپذیریم این مشکلات ساختاری است و مشکل فرد نیست. مگر وضعیت ما در دیگر بخشها مانند، آب، برق، گاز، اینترنت، کشاورزی، صنعت خودرو و... بهتر از مسکن است؟ با انجام یک ارزیابی ساده میتوانیم به عمق عقبماندگیها پی ببریم. من معتقدم دولتمردان اصل قضیه و عمق بحرانها را بیشتر از همه میدانند، ولی مصلحت در بروز آن نیست. اکنون زمان آن است تا با اتحاد ملی، در این شرایط خطیر، برای یک بار هم که شده افرادی را که مناصبی گرفتهاند و تلاش میکنند، به خاطر تعصبات جناحی و تصاحب قدرت نکوبیم و هر ابزاری را برای رسیدن به قدرت توجیه نکنیم. بخشی از جامعه که تعدادشان هم کم نیست، همین انتخاب خانم را در منصب وزارت امیدوارکننده میدانند، پس آنان را ناامید نکنیم.