وضعیت قرمز میدری
روزنامه وطنامروز نوشت:
به اعتقاد برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کارشناسان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت چهاردهم به عرصه انتصابهای سیاسی بدل شده است. نمایندگان مجلس تنها چند ماه پس از آغاز به کار دولت چهاردهم با انتقاد از جابهجاییها و انتصابات سیاسی در این وزارتخانه، احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را به مجلس فراخواندند. در جلسه علنی اسفند 1403، توضیحات میدری درباره علت این تغییرات سیاسی نتوانست نمایندگان را قانع کند و با رای اکثریت مجلس به او کارت زرد داده شد.
پیش از این برخی گروهها، از رئیسجمهور درخواست کرده بودند در انتصاب وزرا و مدیران، مراقب افراد زاویهدار با انقلاب و محکومان امنیتی باشد و زیر بار فشار سهمخواهی افراطیون اصلاحطلب نرود اما اکنون بسیاری از همان افراد در پستهای کلیدی اقتصادی و اجتماعی وزارت کار مسؤولیت گرفتهاند.
مجلس مشخصا درباره علت این انتصابهای مشکوک به وزیر کار تذکر داده و عدم اقناع نمایندگان نشان میدهد توضیحات وزیر درباره رعایت ملاحظات قانونی در این انتصابها کافی نبوده است. این وضعیت نشان میدهد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی عملا به محلی برای چینش نیروهای سیاسی یک جناح خاص با سوابق جنجالی بدل شده است.
در همین حال، روز گذشته احمد میدری برای پاسخ به سوال نمایندگان مجلس مجدداً به صحن بهارستان رفت. هر چند او دیروز به مدد لابی فراوان توانست با یک رای شکننده از کارت زرد دوم مجلس بگریزد اما فضای مجلس کماکان نسبت به عملکردش منفی است به طوری که همچنان از مطرحترین گزینههای استیضاح توسط مجلس است.
محمد سراج، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره عملکرد وزیر کار و رفاه اجتماعی در دولت چهاردهم گفت: «به نظرم وزیری که مستقر شده توان اداره وزارت کار را ندارد. با توجه به گستردگی این وزارتخانه ناهماهنگی آن عیان است و اینها نشاندهنده ناتوانی میدری در وزارتخانه است».
سراج افزود: «میدری با عملکرد خود در چند ماه گذشته نشان داد مسؤول تدارکات است و ماموریتی برای وزارتخانه ندارد. در واقع او میخواهد همه آدمهایی که به کار میگیرد از حزب منحله مشارکت باشند. البته بخشی از مسؤولان به کار گرفته شده در این وزارتخانه مربوط به آقای ربیعی، وزیر اسبق هستند و گویا تعهد خاصی به او دارد. به طور کلی میتوان گفت عمده کسانی که در وزارت کار منصوب شدهاند اپوزیسیون نظام هستند. وزیر قبلا کارت زرد گرفت که این مساله را حل کند اما نه تنها این موضوع را حل نکرد، بلکه همچنان به کار خود ادامه میدهد. به همین دلیل او کاری به وفاق ندارد و افرادی را که با نظام زاویه دارند، در پستهای مدیریتی وزارت کار گمارده است».
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی درباره واکنش مجلس به اقدام میدری گفت: «با این روند یا باید استعفا کند یا اینکه بزودی استیضاح شود. میدری روند را به گونهای سوق داده که چارهای جز این باقی نگذاشته است».
******
توصیه ای به جناب آقای روحانی!
روزنامه خراسان نوشت:
در عرصه سیاسی ایران ، آنچه بیش از مسئولیتپذیری متداول است، میل به روایتسازی پسینی است؛ روایتهایی که کمتر در پی تبیین حقیقتاند و بیشتر کارکرد تطهیر چهره دارند. سخنان اخیر حسن روحانی در جمع اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران، که هر چند روز یکبار بخش هایی از آن منتشر می شود، نه یک تحلیل تاریخی بلکه تلاشی برای بازتعریف گذشته از منظر خود و شانه خالیکردن از بار پاسخگویی است.
ادعای «آمادگی توافق در بهار ۱۴۰۰» با تعبیر «نگذاشتند»، تلاشی است برای مصادره روایت مذاکرات به نفع شخص خود، در عین آنکه با خلق سه انگاره منفی (همراهی آمریکاییها، مقصر بودن عوامل داخلی و ترس از جنگ)، فضای ذهنی جامعه را نسبت به روند جاری مذاکرات مخدوش میسازد. روحانی که در هشت سال زمامداریاش با چالشهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک روبهرو بود، اکنون میکوشد با تولید انگارههای خنثیکننده مسئولیت، خود را از ورطه داوری تاریخی برهاند. استفاده مکرر از عباراتی نظیر «نگذاشتند»، دقیقاً از جنس همان تکنیکهای ارتباطی است که در آن، مسئولیت در خلأیی از فاعلهای نامعلوم معلق میشود.
در نقطه مقابل، دولت مستقر با اتخاذ رویکردی متین و دور از هیجان، تلاش کرده است فضای گفتوگو با جهان را از هیاهوی سیاسی داخلی مصون نگاه دارد. شخصیتهایی چون رئیسجمهور پزشکیان، با پرهیز از گزارههای تند و پرهزینه، توانستهاند انسجام نسبی را در سطح حاکمیت دربرابر غرب حفظ کنند؛ انسجامی که در دوران ریاستجمهوری روحانی، بارها و بارها به دلیل دوگانگیهای گفتمانی و تقابلهای جناحی، تضعیف شد. روحانی اما همچنان در پی آن است که تصویری «قهرمانمحور» از خود خلق کند؛ مصلحی که گویا اگر بود، همه مشکلات حل میشد. این تصویرسازی خودبنیاد، همواره با رازآلودگی، ابهامگویی و تقلیل مسئله به «تقصیر دیگران است» همراه بوده است. فراموش نمیکنیم که بخش مهمی از گرههای سیاست خارجی در سالهای پایانی دولت وی، محصول همین ذهنیت و ناکارآمدی در مدیریت تعارضهای قدرت بود. به نظر میرسد اکنون، بهترین توصیه به جناب روحانی، بازگشت به عقلانیتی است که خود مدعی آن بود؛ سکوتی که میتوانست در راستای منافع ملی و اعتبار خودش مفیدتر از هر سخن گفتنی باشد.
*******
تشدید فشار حداکثری در آستانه مذاکرات هستهای
روزنامه شرق نوشت:
وزارت خارجه ایالات متحده در ادامه سیاست «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ، تحریمهای جدیدی را علیه شبکه کشتیرانی مرتبط با ایران و نهادها و افراد مرتبط با برنامه هستهای این کشور اعمال کرد. این اقدامات، که به موازات دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط انجام شد، با هدف قطع منابع مالی ایران و محدود کردن فعالیتهای هستهای و منطقهای آن صورت گرفته است.
تحریمهای جدید در شرایطی اعمال شدهاند که دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط (۱۱ می ۲۰۲۵) برگزار شد. تحلیلگران معتقدند که تحریمهای جدید، پاسخی به پیشرفتهای هستهای ایران و تلاش برای فشار بر تهران پیش از دور بعدی مذاکرات است. چرا که ایران به مرحلهای غیرقابلبازگشت در غنیسازی رسیده است. واشنگتن با هدف تضعیف اقتصاد ایران و محدود کردن صادرات نفت، که ۹۰ درصد آن به چین ارسال میشود، این تحریمها را تشدید کرده است. با این حال، چین، که تحریمهای یکجانبه را به رسمیت نمیشناسد، از تجارت خود با ایران دفاع کرده و از شبکهای مبتنی بر یوان برای دور زدن دلار استفاده میکند.
تحریمهای جدید آمریکا، اگرچه فشار اقتصادی بر ایران را افزایش داده، اما به باور ناظران حوزه انرژی بعید است صادرات نفت کشور را به صفر برساند. چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، با تکیه بر شبکه «ناوگان سایه» و روشهای دور زدن تحریمها، همچنان شریک کلیدی تهران باقی خواهد ماند. در حوزه هستهای، حفظ غنیسازی بومی و رفع تحریمها اولویتهای غیرقابلتغییر ایران هستند. تجربه مذاکرات گذشته نشان میدهد که فشار حداکثری بدون انعطاف دیپلماتیک به بنبست میرسد. در صورت تداوم رویکرد تقابلی آمریکا، خطر تشدید تنشهای منطقهای و تضعیف دیپلماسی افزایش خواهد یافت. تهران، با تکیه بر تابآوری اقتصادی و دیپلماسی فعال، میتواند از این چالش بهعنوان فرصتی برای تقویت جایگاه خود در منطقه استفاده کند.
******
دور جدید جدال قالیباف و میرسلیم
سایت خبرآنلاین نوشت:
اظهارات اخیر سیدمصطفی میرسلیم، نماینده سابق مجلس و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام و طرح اتهامی مبنی بر دریافت رشوه توسط نمایندگان در حوزه تحقیق و تفحص ها با واکنش نمایندگان مجلس دوازدهم و البته رییس مجلس همراه شده است.
میرسلیم در ویدئویی که از او منتشر شده، می گوید که «حقوق نماینده مجلس در طول ۴ سال ۱ میلیارد تومان است، چگونه برای تبلیغات ورود به مجلس ۱۰ میلیارد هزینه میکنند؟ این پولها را از کجا میآورند؟ در ماجرای رشوه و هدیه در مجلس اتفاقاتی میافتد که اصلا باور نمیکنید».
بعد از این اظهارات صحن علنی مجلس محل تذکراتی در اینباره شد. تذکراتی که البته با همراهی محمدباقر قالیباف به عنوان رییس مجلس همراه شد و او خبر از شکایت نهاد مجلس از مصطفی میرسلیم به خاطر این اظهارات را داد.
این نخستن بار نیست که کار اظهارات مصطفی میرسلیم و مجلس و مهمتر از آن محمد باقر قالیباف به شکایت رسیده است. داستان تنش های بین قالیباف و میرسلیم بیش از عمر یک دوره مجلس است. ریشه این اختلافات در ظاهر در یک معادله کلی قابل ترسیم بود؛ انتقاد میرسلیم از دوره مدیریت شهرداری قالیباف در شهرداری تهران بود.
مصطفی میرسلیم نخستین بار در سال ۱۳۹۶ و در زمانی که محمدباقر قالیباف به عنوان کاندیدای اصولگرایان وارد میدان رقابت شد زبان به نقد او و تیم مدیریتی اش در شهرداری گشود. با آغاز به کار مجلس یازدهم، میرسلیم دوباره اظهارات خود علیه قالیباف را تکرار کرد و مشخص بود میرسلیم در رویه درگیری با قالیباف حمایت هم حزبی هایش را ندارد.
جنجال های قالیباف و میرسلیم در مجلس یازدهم تا چند ماه ادامه داشت. حتی کار به جایی رسید که قالیباف در یک سخنرانی به کنایه به میرسلیم به او گفت که نه در جنگ بوده نه در هیچ رخداد دیگری نقش مهمی داشته اما حالا با ژست سوپرانقلابی دیگران را متهم می کند.
میرسلیم دوباره در فاز سکوت قرار گرفت و حالا در آستانه دومین انتخابات هیات رییسه مجلس مساله رشوه در مجلس را مطرح کرده و انگشت اتهام را مستقیم به سمت قالیباف گرفته است. این پایان منازعه قالیباف و میرسلیم نیست و بدون شک به مجلس دوازدهم محدود نخواهد بود.
******
ترامپ از تهدید نظامی ایران به جنگ روانی رسید
خبرگزاری فارس نوشت:
سفر «دونالد ترامپ» رییسجمهور آمریکا به عربستان سعودی بیشتر شبیه به یک بازاریابی سیاسی بود تا حضور یک قدرت بین المللی در خاورمیانه. ترامپ سعی کرد با مباحثی چون تغییر نام خلیج فارس و تعریف از زیرساختهای عربستان و در برابر آن تقبیح سیاستهای ایران این روند بازاریابی را تکمیل کند.
رییسجمهور آمریکا در عربستان بیشتر از ایران صحبت کرد و با رویافروشی خاصی از سیاست جدید آمریکا در قبال ایران که در واقع عقبنشینی از مواضع گذشته بود، رونمایی کرد. همین امر نشان دهنده میزان قدرت و اهمیت ایران است.
وی سطح تهدیدات خود در قبال کشورمان را تا صفر کردن صادرات نفت ایران کاهش داد و در ریاض حرفی از تهدیدات نظامی نزد. ترامپ به جای آن با اعمال رویافروشی و ستایش عربستان به عنوان الگوی پیشرفت همراهی با غرب سعی کرد خود مرکز عملیات جنگ روانی علیه کشورمان را با یک دوقطبی آماتوری در دست گیرد. در همین راستا، سیاست «جنگ یا صلح» به «توسعه یا عقب ماندگی» در سخنان وی تغییر فاز داد.
با این حال عربستان که ترامپ آن را الگوی پیشرفت معرفی میکند در بسیاری از سیاستهای توسعهای به سمت پکن گردش کرده است. تغییر خط تهدیدات آمریکا از موارد نظامی نهایت به رویه همیشگی تشدید تحریمها و دوقطبیسازی داخلی در ایران توسط شخص ترامپ پیام آشکار سفر به عربستان بود. ترامپ خود را تا حد اپوزیسیون پایین آورد و نقش ضدانقلاب خارجنشین را با این طرح دودستگیسازی ایفا کرد.
کارنامه ترامپ طی دومین دوره حضور وی در کاخ سفید پر شده از شلوغ کاریهایی که در انتها مثل یک ترقهبازی کودکانه فقط سر و صدا داشته است. نمونه آخر آن جنگ تعرفهای با چین بوده که وی از آن عقبنشینی کرد. یمن در میانه حضور ترامپ در ریاض دوباره حمله موشکی را به سرزمینهای اشغالی انجام داد تا پیام مشخصی را ارسال کند. کشوری که آمریکا به طور مستقیم حمله به آن را صورت داد اما برای زمینهسازی حضور ترامپ در خاورمیانه این حملات طی توافقی متوقف شد.
مذاکرات با ایران نیز با همه تهدیدات و زیادهخواهیهای پشت تریبونی مقامات آمریکایی همچون ویتکاف، بدون کوتاه آمدن ایران از حق داشتن برنامه هستهای ادامه یافت؛ چراکه ترامپ برای سفر به خاورمیانه نیازمند ثبات و امنیت و عدم شکست در سیاستهای خود بود. با این شرایط وی به شدت نیازمند یک موفقیت ولو کوچک در کارنامه کاری خود است.
بر اساس گزارش سی ان ان ترامپ در سیاست تغییر نام خلیج فارس نیز به مانند یک شکست خورده رفتار کرد. بر مبنای همین گزارش همگرایی ایرانیان و همچنین هشدار مقامات کشورمان نسبت به چنین تحرکاتی، برنامه رییس کاخ سفید را تغییر داد. رفتار ضد و نقیض آمریکا تحت رهبری ترامپ با لیستی از شکستهای متعدد سیاست خارجی موید زوال جایگاه این کشور در جهان بین الملل است و کارشناسان این تحرکات را تقلای نزدیک به افول آمریکا مینامند.
******
استعلام منفی وزیر پیشنهادی اقتصاد به دلیل تولد فرزند در آمریکا
سایت تابناک نوشت:
با گذشت بیش از دو ماه از برکناری عبدالناصر همتی، از وزارت امور اقتصادی و دارایی، هنوز خبری از معرفی گزینه نهایی دولت برای این وزارتخانه کلیدی نیست؛ موضوعی که حالا با واکنش برخی نمایندگان مجلس نیز همراه شده است.
در حالی که ۱۲ اسفندماه سال گذشته، مجلس به ادامه کار عبدالناصر همتی رأی نداد، گمانهزنیها درباره جانشین او شدت گرفته و در هفتههای اخیر، نام سیدعلی مدنیزاده، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، بیش از سایرین مطرح شده است. حتی معاون پارلمانی رئیسجمهور هفته گذشته وعده داده بود که «تا روز یکشنبه» گزینه نهایی وزارت اقتصاد معرفی خواهد شد اما این وعده نیز عملی نشد.
یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با تابناک اظهار داشت: «طبق اطلاعاتی که به کمیسیون اقتصادی مجلس رسیده است، استعلام آقای مدنیزاده به دلیل تولد فرزندشان در آمریکا، پاسخ منفی گرفته است. به همین دلیل، به نظر میرسد دولت فعلاً از معرفی ایشان منصرف شده است».
این نماینده مجلس همچنین از رایزنی برخی نزدیکان مدنیزاده با اعضای پارلمان خبر داد و افزود: «بازخورد برخی نمایندگان نسبت به معرفی مدنیزاده به دلایلی مانند تابعیت فرزند، ابهامات درباره مقطع دکتری در آمریکا و نداشتن تجربه اجرایی کافی در دولت، منفی است. این بازخوردها نیز به اطلاع دوستان و اطرافیان مدنی زاده و دولت رسیده و ظاهراً همین موضوع باعث تعلل رئیس جمهور در معرفی رسمی مدنی زاده شده است».
در فضای ابهام موجود، حالا برخی تحلیلها به سمت نامی آشنا متمایل شدهاند؛ علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت روحانی. در روزهای اخیر تصویری از او در کنار عبدالناصر همتی و محمدجواد آذریجهرمی، در شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ تصویری که گمانهزنیها درباره احتمال بازگشت طیبنیا را تقویت کرد. برخی منابع حتی از احتمال توافق میان طیبنیا و رئیسجمهور بر سر برخی شروط برای پذیرش این مسئولیت خبر دادهاند. اکنون باید دید در روزهای آینده، مسعود پزشکیان کدام چهره اقتصادی یا حتی سیاسی را بهعنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس معرفی می کند.
آیا دولت، نظر مساعد مجلس به مدنیزاده را محتمل میداند یا ترجیح میدهد قید معرفی او را بزند و به سراغ چهرهای شناختهشده همچون علی طیبنیا برود؟ هرچند، برخی گزارشها از حمید پاداش، معاون هماهنگی و نظارت اقتصادی عارف، معاون اول رئیسجمهور، نیز بهعنوان یکی دیگر از گزینههای احتمالی دولت یاد میکنند.
******
در جلسه سردار حاجیزاده با کمیسیون امنیت ملی مجلس چه گذشت؟
رئیس کمیته دفاعی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به تشریح جلسه این کمیسیون با فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت.
سالار ولایتمدار آبنوش، رئیس کمیته دفاعی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تسنیم با اشاره به حضور سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جلسه این کمیسیون گفت: «ما وقتی رهبر معظم انقلاب را داریم، فرماندهان برجسته، لایق و کمنظیری همچون سردار حاجیزاده داریم که جلوهای از نعمت بزرگ ولایت است و نمایندگان مردم، قدر چنین نعمتی را میدانند».
ولایتمدار آبنوش افزود: «در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با فرمانده نیروی هوافضای سپاه، سردار حاجیزاده گزارشی دقیق و جامع از اقدامات و برنامههای نیروی هوافضای سپاه ارائه داد و بهویژه درباره عملیاتهای وعده صادق 1 و 2 سخن گفت. وی تصریح کرد که عملیات وعده صادق 2، بزرگترین عملیات موشکی جهان بوده که در آن بیش از 75 درصد موشکها به هدف اصابت کرد و دشمن صهیونیستی هیچ توانایی در برابر آن نداشته است».
وی ادامه داد: «سردار حاجیزاده به روشنی توضیح دادند که تهدیدات اخیر دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران پایه و اساسی ندارد و آسیبپذیری دشمن بیش از گذشته شده است. به تعبیر وی، دشمن توان ضربه زدن به ساختار آفندی ما را ندارد و تبلیغات درباره تضعیف ایران، صرفاً دروغپردازی رسانههای عبری و غربی است».
نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «سردار حاجیزاده این اطمینان را به اعضای کمیسیون امنیت مجلس داد که در برابر هرگونه تهدید و تجاوزی آمادگی دفاع و مقابله داریم».
******
انتقاد رسایی از عدم اجرای برخی قوانین؛ ما این پایین چکارهایم؟!
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «وقتی مردم در فشار هستند برای چه برق و آب گران شود؟»
حمید رسایی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز مجلس در تذکری گفت: «من مصاحبه وزیر نیرو را دیدم که گفت میخواهم برق و آب را گران کنم. وقتی مردم در فشار هستند برای چه باید این کار را انجام دهند؟ در جواب میگویند این موضوع طبق قانون است و قانون گفته است انرژی باید برای کسایی که پرمصرف هستند، گران شود. این درحالی است که اگر یک لامپ پر مصرف هم روشن شود، میگویند شما از محدوده صرفه جویی خارج شدهاید و باید هزینههای انرژی را برای اشخاص گران کنند و این درست نیست».
وی ادامه داد: «حرف من این است که مگر ما فقط همین یک قانون را تصویب کردهایم؟ آیا قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس قانون مجلس هست یا نیست؟ چرا کسانی که شرایط این قانون را ندارند همچنان مسئولیت دارند؟ کسانی که طبق این قانون نمیتوانند مسئولیت داشته باشند باید کنار گذاشته شوند. من برای این موضوع درخواست ماده ۲۳۴ کردهام تا این قانون همان طور که درباره آقای ظریف به سرانجام رسید، برای بقیه نیز اجرا شود. بر چه اساسی هیئت رئیسه جلوی اجرای ماده ۲۳۴ را گرفته و اجازه نمیدهد اجرا شود؟ چرا هیئت رئیسه شفاف نیست؟ اگر ما قانون را پاس نداریم از بقیه چه انتظاری هست؟»
رسایی تأکید کرد: «این تناقضات مردم را دچار مشکل کرده است. بانک مرکزی نامه مینویسد که فلان بانک غیرقانونی است و باید جلوی آن گرفته شود، اما از سوی دیگر تلویزیون و شهرداری بانک آینده را تبلیغ میکند. مردم گیج شدهاند و میگویند تمامی بانکهای خصوصی مانند بانک آینده دچار مشکل هستند».