به گزارش مشرق،کانال تلگرامی اندیشکده تهران در مطلبی با عنوانترامپ و شیخنشینها؛ تغییر آونگ خلیج فارس نوشت:
پویاییهای منطقهای، دستورکار سفر رئیسجمهور آمریکا به خلیج فارس را متفاوت از مقطع ۲۰۱۷ نموده است. ترامپ در شرایطی امروز سهشنبه ۱۳ مه راهی سه پایتخت خلیج فارس شده است که تجارت و سرمایهگذاری بعد اصلی سفر را تشکیل میدهد. در شرایطی که موضوع ائتلاف علیه ایران و عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل از چارچوب سفر رئیسجمهور آمریکا خارج شده، اقتصاد وزن تعیینکنندهتری در این تور منطقهای ایفا خواهد کرد. این سفر را میتوان از چند منظرِ در حال تغییر مورد بررسی قرار داد:
تغییر اولویتهای GCC
تعریف و اجرایی کردن چشماندازهای اقتصادی از سوی بازیگران شورای همکاری بازتاب تغییر پویاییهای منطقهای و داخلی این کشورها در گذار به اقتصاد پسانفت و جایابی و جایگاهیابی در مناسبات اقتصاد سیاسی بین المللی است. ولیعهد عربستان، پیشتر متعهد شده بود که ریاض طی چهار سال ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند؛ امارات متحده عربی وعده ۱.۴ تریلیون دلار طی ۱۰ سال داده است و انتظار میرود قطر نیز در این سفر، تعهد سرمایهگذاری به ارزش صدها میلیارد دلار را اعلام کند. تبدیل بازیگران شورای همکاری به هاب سرمایهگذاری، تجارت، مالیه بینالمللی، گردشگری و اخیراً ورزش و هوش مصنوعی نشان میدهد که اولویتهای این مجموعه به خوبی در راستای چشمانداز معاملهگرایانه ترامپ هدفگذاری شده است.
مدیریت ایران
در مقطع ۲۰۱۷ تشکیل ائتلاف علیه ایران در چارچوب کمپین فشار حداکثری یکی از سه دستورکار اصلی ترامپ در سفر به عربستان بود که پس از ۸ سال جای خود را به مذاکره تهران و واشنگتن از یک سو و توافقات دوجانبه کاهش تنش آمریکا با حماس و حوثیها داده است. این تغییر شیفت هم متاثر از کژکارکردی پروژه فشار حداکثری بوده است و هم معادله نوظهور خروج ایران و اسرائیل از جنگ سایهها که استراتژی ترامپ برای پیگیری فشار حداکثری ۲ و به جان خریدن هزینههای نظامی و ماجراجویی بر سر آن بیمیل کرده است.
عادیسازی
امیدهای ترامپ برای گسترش توافقات ابراهیم؛ که در دوره اول با میانجیگری او به نتیجه رسید و منجر به عادیسازی روابط امارات و سه کشور عربی دیگر با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ شد، در این سفر عقیم خواهد ماند. عربستان از یک سو با تنشزدایی و احیای روابط با ایران و از سوی دیگر توافقات دوجانبه هستهای و تسلیحاتی با آمریکا تا حد زیادی از اضطرار عادیسازی خود را خارج کرده و آن را منوط به تشکیل کشور مستقل فلسطینی کرده است. اگر زمانی ما به ازا این بود که با عادیسازی به دو هدف مهار ایران و تکنولوژی آمریکایی دست پیدا کند، اکنون با محقق شدن این دو به دنبال کسب امتیاز بر سر دولت فلسطینی است.
موازنه چین
فاکتور مهم دیگری که سفر ترامپ به خلیج فارس را به کلان رقابت چین و آمریکا پیوند میزند، بالانس چین در خاورمیانه بویژه در ارتباط با شرکا و متحدان نزدیک آمریکا است. فراتر از چارچوب سنتی نفت در برابر امنیت، یک همکاری جدید با محوریت هوش مصنوعی (AI) و زیرساختهای دیجیتال میتواند روابط ایالات متحده و عربستان سعودی را تثبیت کند. جغرافیای بازیگران خلیج فارس آن را به یک گره حیاتی در شبکه جهانی نوظهور زیرساختهای هوش مصنوعی و اتصال دیجیتال تبدیل میکند. محتمل است با توجه به تمایل و برنامههای عربستان و امارات برای تبدیل شدن به هاب هوش مصنوعی، شاهد تغییر ساختار کنترلهای صادرات ایالات متحده به ویژه آنچه در مورد تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی اعمال میشود، باشیم.
انعطافپذیری چین در این مولفه و برخی همکاریهای شورای همکاری با پکن باعث شده تا مقامات آمریکا نسبت به خطرات حضور پررنگ چین بویژه با امضای مشارکتهای جامع استراتژیک با عربستان و امارات و مشارکتهای جامع با قطر و بحرین و از همه مهمتر امضای تجارت آزاد چین با این بلوک، هوشیار شوند و نسبت به رفع ملاحظات دولتهای عربی اقدام کنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.