به گزارش "ورزش سه"، سرمربی ایتالیایی، بدون اینکه هنوز بیانیه رسمی از سوی رئال مادرید منتشر شده باشد، اعتراف کرد که دوران حضورش در این تیم در تاریخ ۲۵ می به پایان خواهد رسید. و وابستگیاش به این باشگاه بود که باعث شد روز سهشنبه زبانش را گاز بگیرد.
پس از آخرین حضور عمومی کارلو آنچلوتی، دقیقاً در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی مقابل مایورکا، یک واقعیت روشن شد: اگرچه هیچکس از سوی باشگاه این موضوع را اعلام نکرده، اما او از ۲۶ می دیگر بخشی از رئال مادرید نخواهد بود.
عجیب بودن این موقعیت در نحوه مدیریت خروج موفقترین سرمربی تاریخ رئال مادرید نهفته است، جایی که زمانبندیها و پیامهای متناقض، فضایی را ایجاد کردهاند که حداقل، غیرعادی به نظر میرسد. همهچیز از یک هفته پیش شتاب گرفت، زمانی که روز جمعه ژابی آلونسو خروج خود از بایر لورکوزن را تأیید کرد؛ گامی که به نظر میرسید اولین قدم برای نشستن روی نیمکت رئال مادرید باشد. هنوز بازی الکلاسیکو باقی مانده بود، جایی که رئال میتوانست خود را به کورس قهرمانی لالیگا نزدیک کند، اما پس از شکست مقابل بارسلونا (۴-۳)، مشخص شد که زمان تغییر چرخه فرا رسیده است: آنچلوتی محکوم به رفتن بود. با این حال، هیچکس قدمی برای توضیح وضعیت این مربی ایتالیایی برنداشت.
حرکت دوم این بازی شطرنج روز دوشنبه رخ داد، زمانی که فدراسیون فوتبال برزیل آنچلوتی را بهعنوان سرمربی بعدی خود معرفی کرد، در حالی که کارلتو هنوز یک سال از قراردادش با رئال مادرید باقی مانده بود.
در این زمینه بود که به کنفرانس مطبوعاتی روز سهشنبه رسیدیم، کنفرانسی که بهخودیخود عجیب بود. آنچلوتی خیلی زود رازی را که همه از آن باخبر بودند تأیید کرد: «از ۲۶ می، من سرمربی تیم ملی برزیل خواهم بود.» بدون بیانیه، بدون اطلاعیه رسمی، بدون اینکه باشگاه به آینده این مربی اشارهای کند، این خود مربی ایتالیایی بود که بهنوعی، در نبود رسمیسازی از سوی باشگاه مادریدی، خداحافظیاش را بهصورت ضمنی تأیید کرد.
آنچلوتی که جدیتر از همیشه، کمی مردد و با سرفههای عصبی بود، پیامی مرموز بر جای گذاشت.
او گفت: «من خیلی خوشحالم، اما اگر امروز این کنفرانس مطبوعاتی نبود، روز فوقالعادهای میشد، چون اینجا باید چیزهایی را توضیح دهم که نمیخواهم توضیح دهم و چون تا ۲۵ می پیراهن رئال مادرید را بر تن دارم. نمیخواهم کسی درباره چیزهای دیگر از من سؤال کند، چون به این پیراهن خیلی احترام میگذارم و میخواهم تا آخرین روز به آن احترام بگذارم، اما از همه اتفاقاتی که اطرافم در جریان است، خیلی خوشحالم. میخواستم لالیگا و لیگ قهرمانان را دوباره ببرم، اما خیلی خوشحالم.»
اما منظور او از «توضیح چیزهایی که نمیخواهم توضیح بدهم» چه بود؟
اولین و واضحترین دلیل به نظر ساده میآید: برزیل. شاید آنچلوتی سعی داشت تا پایان قراردادش با رئال مادرید، درباره مقصد بعدیاش صحبت نکند و فقط درباره این تیم صحبت کند. این روش او برای احترام به باشگاهی است که همه چیز به او داده، باشگاهی که در آن به موفقترین مربی تاریخش تبدیل شده و جایی که در آن بسیار خوشحال بوده است. اما حس میشود که این کلمات فراتر از این بودند.
به نظر میرسد آنچلوتی مجبور شده چهره اول موقعیتی غیرقابلتوضیح باشد. شاید آنچه آنچلوتی بهصورت غیرمستقیم نمیخواست دربارهاش صحبت کند، این بود که چرا رئال مادرید خروج او را رسماً اعلام نکرده، در حالی که همه میدانند ژابی جانشین او خواهد بود؟ چرا برخی بازیکنان مثل رودریگو کاملاً از داینامیک تیمی جدا شدهاند؟ چرا برخی دیگر مثل وینیسیوس یا بلینگام خاموش شدهاند؟ یا چرا باشگاه در پستهای با بازیکنان غایب و مصدوم، مثل خط دفاع، بازیکنی جذب نکرد؟
جبهههای باز آنچلوتی
واقعیت این است که این فصل برای آنچلوتی آسان نبوده است. در کارنامه او، مدیریت دقایق بازیکنان و عدم اعتماد به آکادمی ثبت خواهد شد، اما این هم حقیقت دارد که باشگاه کار را برای او آسان نکرده است. با وجود مصدومیتهای طولانیمدت و ترکیب نامتوازن تیم، رئال مادرید در پستهایی که این مربی درخواست کرده بود، بازیکنی جذب نکرد و او مجبور شد با شرایط موجود کنار بیاید. شاید او همچنین نمیخواست درباره این صحبت کند که چگونه باشگاه به او پشت کرده است.
یا شاید، کسی چه میداند، آنچه آنچلوتی نمیخواست بگوید این بود که چرا رئال مادرید او را روز سهشنبه تنها گذاشت، چرا هنوز بیانیهای منتشر نشده و چرا به نظر میرسد او نقش منفی یک داستان بد روایتشده را بازی میکند؟ این حس وجود دارد که با وجود قدردانیهای آشکار آنچلوتی برای شش سال فوقالعاده در دو دوره حضورش در مادرید، حالا او مجبور شده جام زهر را سر بکشد و آنچه درباره وضعیتش فکر میکند را نگوید.
یک نتیجهگیری واضح وجود دارد: برای اینکه برزیل روز دوشنبه استخدام آنچلوتی را تأیید کند، این مربی ایتالیایی باید خیلی پیشتر از خروجش از باشگاه مطلع بوده باشد، وگرنه مربی فعلی رئال باید از مونتجوئیک با فدراسیون برزیل تماس میگرفت تا اجازه اعلام را بدهد. و چنین سناریویی به نظر نمیآید.
شاید یکی از چیزهایی که او نمیخواست بگوید این بود: چرا مجبور شد در موقعیتی ناخوشایند چهره اصلی باشد، در حالی که یک بیانیه قبلی میتوانست همهچیز را آسانتر کند؟