کلارنس سیدورف، ستاره سالهای نه چندان دور فوتبال دنیا، این روزها بیش از هر زمان دیگری به فوتبال ایران مرتبط شده است؛ او اخیرا از سوی باشگاه استقلال به عنوان مشاور مدیرعامل منصوب شده و قرار است قرارداد یک سالهای امضا کند. سیدورف قبل از آنکه به عنوان مشاور در باشگاه استقلال معرفی شود، قرار بود مدیر ورزشی این تیم باشد ولی قوانین مدیریتی در ایران که اجازه نمیدهد اتباع خارجی چنین پستهایی را در اختیار بگیرند، او را از عنوان مدیر ورزشی به مشاور مدیرعاملی رساند. البته که به قرار، در اصلِ وظایفی که برای او تعریف شده، خللی وارد نمیشود. سیدورف در نقش مدیر ورزشی ولی با عنوانی متفاوت قرار است کارش را در باشگاه استقلال شروع کند.
کلارنس مجوز میگیرد یا خیر
مطابق با انتظار، این چهره بینالمللی هلندی هنوز کارش را در ایران شروع نکرده با اماواگرهایی روبرو شده که ممکن است روی سرنوشتش اثر بگذارد. بخشی از این اماواگرها مربوط به اظهارات شروین اسبقیان، معاون وزارت ورزش، است که روز گذشته گفته کسی از باشگاه با او هماهنگی در این مورد صورت نداده و نمیداند آیا مسئولان باشگاه مجوز لازم برای همکاری با سیدورف را گرفتهاند یا خیر. البته او ابراز امیدواری کرده که چنین شده باشد. اینکه برای در اختیار داشتن پستی مثل مشاور که اصولا کار اجرایی ندارد نیاز به فیلترهای ریزودرشت هست یا خیر، موضوعی است که مسئولان امر باید دربارهاش توضیح دهند ولی اینکه در بدو ورود چنین ستارههایی به فوتبال ایران، قبل از پرداختن به کارایی و برآورد نتایج احتمالی، داستان فیلترهای رایج مطرح میشود از آن دست موضوعاتی است که نیاز به تامل بیشتر دارد.
سیدورف نیامده، خارجیها به سراغش رفتند
جالب است که هنوز کارهای حضور سیدورف در استقلال نهایی نشده و او قرار است به زودی به تهران سفر کند. این سفر هنوز نهایی نشده، بسیاری از رسانههای مطرح در سراسر دنیا، به بازتاب حضور کلارنس سیدورف در باشگاه استقلال پرداخته و از کار جدید بازیکن سابق میلان نوشته و در کنارش نیمنگاهی به اوضاع فوتبال ایران و باشگاه استقلال داشتهاند. به عبارتی، همین تک خبر کافی بوده تا فوتبال ایران در چند ساعت، بُعدی بینالمللی به خود بگیرد
ماکت کوچک شده عربستانیها
مسئولان ایرانی، به ویژه آنهایی که دستی بر آتش مدیریت ورزشی دارند، چند صباحی است که با حیرت مشغول تماشای پیشرفت فوتبال در عربستان و بالارفتن وجهه این کشور در مجامع بینالمللی از طریق فوتبال هستند. جالب است که در کنار همین موضوع، صنعت گردشگری عربستانیها رشد درخوری داشته و سرمایهگذاری خارجیها در امور تجاری در این کشور هم میل به فزونی دارد. این موارد فقط بخشی از تحولاتی است که تغییر نگرش در فوتبال، باعث و بانیاش در این کشور شده است.
حتی با مرور سطحی همین داستان هم میتوان پی برد که حضور چهرههای سرشناس فوتبالی در ایران، تا چه اندازه میتواند به رشد این ورزش در ایران کمک کند. طبیعی است که این موضوع نیاز به بررسیهای بیشتر و کارشناسی مدونتر دارد ولی همین که کسی مثل سیدورف باعث شده تا این قدر رسانههای خارجی به فوتبال ایران در این بازه زمانی اهمیت دهند، بخشی از اثرگذاری همین جریان است.
بدیهی است که در چنین فضایی باید از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برد. درست است که باشگاههای ایرانی به واسطه مشکلات مالی متعدد، توانایی به کارگیری ستارههای مطرح دنیا به عنوان بازیکن را ندارند و از سوی دیگر شرایط سیاسی-اجتماعی منطقه هم اجازه نمیدهد تا چنین چهرههایی با فراغبال فوتبال ایران را انتخاب کنند ولی میشود از همین مسیر، رفتهرفته مشکلاتی که در این راه ایجاد شده را برطرف کرد. شاید قانون اجازه مدیریت ورزشی به این چهرهها را ندهد ولی همین پستهای تشریفاتی و غیراجرایی مثل مشاور هم میتواند شروعی برای ساخت ماکت کوچکتری از اقدام عربستانیها در فوتبال باشد.
گشایش مسیر برای کشاندن چهرههای مطرح فوتبالی برای حضور در ایران و شرح وظایف دقیقتر برای آنها به همراه پرداختهای منصفانه، میتواند اولین گام برای ترمیم چهره فوتبال ایران در سطح بینالمللی باشد. ضمن اینکه کارایی این چهرهها هم در اموراتی که مربوط به روابط بینالملل و مذاکرات این چنینی است، به مراتب بیشتر است. گسترش سطح روابط با تیمهای خارجی، تجربه سطح بالا و از همه مهمتر، خط بطلان کشیدن بر تصاویر غلطی که از ایران در رسانههای خارجی وجود دارد، دیگر فواید حضور افرادی همچون سیدورف در فوتبال ایران است.