فیلم سینمایی «لاله» بر خلاف تولیدات مرسوم این سالهای سینمای ایران ساخته شده است. ساخته اسدالله نیکنژاد، افتتاحیه خیلی خوبی دارد، مثل فیلم های هالیوودی در پنج دقیقه اول موتور محرکه قصه، استارت میخورد و فیلم جلو میرود. شروع فیلم، خوب طراحی شده و فیلمبرداری تورج منصوری هم کمک زیادی به فیلم و این سکانس کرده است. انتخاب پلانها و اجرای خوب در سکانس های نخستین در کل فیلم ادامه می یابد، فیلم با ضرباهنگی درست پیش میرود و از نفس نمیافتد.
«لاله» در ابعاد فنی، فیلمی موفق است. موسیقی حماسی خوبی دارد، فیلمبرداری و اجرای سکانسها و پلان ها شکیل و مرتب است و در بعد فنی، امتیاز بالایی دارد. فیلمی که در ژانر اکشن ساخته میشود، باید واجد چنین ارزشهایی باشد و «لاله» از این منظر هم، استاندارد است.
جدا از بحث فنی، در بخش ملودرام و محتوا هم «لاله» فیلمی موفق است. قهرمانی دارد که عنصر جذاب فیلم است. شور، حرارت و انگیزهای که در چنین قهرمانی لازم است در بازیگر نقش لاله صدیق وجود دارد. قهرمان فیلم «لاله» دوست داشتنی است و تلاش و مبارزه او برای رسیدن به هدفش، تماشاگر را با فیلم همراه می کند.
«لاله» میتواند سرآغاز ساخت تولید آثاری با این سبک و سیاق در سینمای ایران باشد، یک اکشن خوب و پرهیجان، که آدرنالین خوب تماشاگر را بالا میبرد. در این سالها در سینمای ایران، فیلمی از جنس «لاله» نداشتهایم. فیلمی که پایه و اساس آن اکشن باشد، امیدوارم مدیران سینمایی و سینماگران به این موضوع توجه کنند و بستر ساخت چنین فیلمهایی که مخاطب بالایی هم دارد، فراهم شود.
برای من یکی از جنبه های غرورآمیز فیلم، تصویری است که از ایران ارائه میدهد. در «لاله» با تصویری عقب مانده، چرک و مزخرف از ایران مواجه نیستیم. در جامعه فیلم «لاله» همه درگیر مناسبات غلط نیستند، مشکلاتی وجود دارد اما اراده قهرمان فیلم، فراتر از همه مشکلات است.
با انتخاب لوکیشنهای مناسب و نماهای درست، تهران و ایرانی زیبا در فیلم میبینیم. تهران و ایرانی که وجود دارد و میتواند برای تماشاگر غیرایرانی جذاب باشد. ایرانیهای خارج از کشور با دیدن «لاله» احساس غرور می کنند و غیرایرانی ها، تصویری مخالف با تصویر تحریف شده رسانهها از جامعه ایران و زنان آن در «لاله» میبینند.