سفر وی در خلیج فارس از بندر معشور(ماهشهر) در منتهیالیه شمال غربی خلیج آغاز شد و از آنجا به بنادر دیلم، ریگ و بوشهر ادامه یافت. سپس به جزیره خارک سفر کرد و از آنجا به دشتستان و کنگان و جزیره لنگه و قشم حرکت کرد. بنادر هرمز، عباس، میناب و جاسک از دیگر مقاصد وی در این سفر بود. از آنجا به کرانه مکران، گوادر، مسقط، جزایر بحرین، کویت و در نهایت به فاو در مرز ایران و عثمانی رفت.
کرزن پس از بازگشت از سفر شش ماهه، گزارش خود را درباره ایران و خلیج فارس در کتاب «ایران و قضیه ایران» منتشر کرد.
تا اواخر قرن نوزدهم قدرت انگلیسیها در خلیج فارس به حدی رسید که خلیج فارس به صورت دریاچه بریتانیایی درآمد. رفتار انگلیسیها در منطقه خلیج فارس بیش از آنکه تجاری و اقتصادی باشد، ماهیتی سیاسی داشت و هدف عمده آن کنترل خلیج فارس و تنگه هرمز از حیث نقش و تاثیری بود که بر امنیت هندوستان داشت و نیز گسترش نفوذ سیاسی انگلیس در کشورهای منطقه و کنترل راهها و معابر دریایی و خشکی مابین متصرفات و مستعمرات انگلستان در جنوب آسیا و خاورمیانه از اهداف دیگر به شمار میرفت. بنابراین انگلستان با سیاستها و اقدامات نظامی و سیاسی خود مانع از نزدیک شدن قدرتهای رقیب اروپایی به این منطقه شد و با دریافت امتیاز گمرکات جنوب ایران از ناصرالدینشاه و نیز اعلامیه تجاری مشترک با ایران در سال ۱۹۰۳ میلادی به تحکیم موقعیت خود در این منطقه پرداخت.
قضیه احداث خط راهآهن آلمان به خلیج فارس که دولت انگلستان به علت نگرانی از حضور یک کشور دیگر در این منطقه و کاهش نفوذ انگلیس در خلیج فارس و تهدید امنیت هندوستان با آن به مخالفت پرداخت، یکی دیگر از تلاشهای این کشور در جهت جلوگیری از نفوذ دول اروپایی در این منطقه است. کرزن نخستین شخصی بود که با حضور آلمان در خلیج فارس مخالفت و در نامهای، دولت انگلستان را متوجه این خطر کرد. در بخشی از این نامه چنین آمده است: «در پشت پرده این خط مقاصدی پنهان است که منجر به این خواهد شد که دولت عثمانی به صورت یک دولت تحتالحمایه درآید.» در سال ۱۸۹۹م کلنل مید، وزیر مقیم انگلیس در خلیج فارس به دستور کرزن به کویت رفت و پس از مذاکرات مبسوط با شیخ کویت او را قانع به قبول حمایت انگلیس کرد و از او قول گرفت که هیچ نوع قرارداد بینالمللی با هیچ دولتی قبل از مشورت با وزیر مقیم انگلیس در خلیج فارس منعقد نکند.
در سال ۱۹۰۳ میلادی کرزن لقب لرد دریافت کرد و به عنوان نایبالسلطنه و فرمانفرمای هندوستان انتخاب شد. در این زمان روابط روسیه با ایران گسترش یافت. نفوذ روسیه در ایران پس از قرضههای مظفرالدینشاه گسترش زیادی پیدا کرد و به دنبال آن چند ناو جنگی و بازرگانی روس در بندرعباس استقرار یافت و فعالیت کنسولگری روس در بوشهر آغاز شد. همچنین اخذ امتیاز راهآهن جلفا تا تبریز و تبریز تا قزوین به بانک استقراضی روس و شایعه احتمال واگذاری ساختن راهآهن سراسری ایران تا خلیج فارس به روسها باعث نگرانی محافل سیاسی انگلستان از کاهش نفوذ آن کشور در خلیج فارس شده بود. از این رو پارلمان انگلستان بیانیهای مبنی بر اهمیت منافع سیاسی و بازرگانی انگلستان و هندوستان در خلیج فارس منتشر کرد و از خلیج فارس با عنوان کلید بازرگانی هندوستان نام برد.