1- فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ 
پس (شما اى اهل ايمان در كار دين) سستى روا مداريد و (از ترس جنگ، كافران را) دعوت به صلح مكنيد، كه شما غالب و بلند مقام‌تر خواهيد بود و خدا با شماست و از (ثواب) اعمال شما هيچ نمى‌كاهد. (محمد آيه 35)
خدا در قرآن مي‌فرمايد (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها)- ( انفال آيه 61 ) اگر دشمن آغوش خود را براي صلح بازكرد شما هم بال خود را برآن بگشاييد، اما قرآن جايي هم از سازش انتقاد مي‌كند و سازش براساس ترس، سستي و رعب‌زدگي را نمی پسندد.اما مدارا از موضع قدرت را خدا پسنديده مي‌داند، مداراي مبتني بر ترس پسنديده نيست. تيم ترامپ براساس چند تكنيك در درون و بيرون از مذاكرات ظاهر مي‌شود اگر اين تكنيك‌ها را نشناسيم آسيب مي‌بينيم.
تكنيك اول فشار و تهديد است. اين فشار از گسترش تحريم‌ها شروع مي‌شود تا ترساندن از حمله نظامي، وقتي به در بسته مقاومت ملت ايران مي‌خورند شروع مي‌كنند به عقب‌نشيني بعد متر مي‌كنند ببينند چند چند با حريف هستند روي يك نقطه براي امتيازگيري مي‌ايستند. اگر اين ترفند جواب نداد پيشنهادات وسوسه‌انگيز مي‌دهند تا دل حريف را از مقاومت خالي كنند تا چرتكه بيندازد. چرتكه‌اندازي را طوري در ذهن حريف رديف مي‌كنند كه ذهن به سمت توافق،تسليم و مدارا برود!
خداوند براي خنثي كردن اين ترفندها به مؤمنين فرموده است :
الف- سستي نكنيد.
ب- شما برتريد.
ج- خداوند با شماست.
د- از كثرت نفرات و تجهيزات دشمن دچار ترديد نشويد.
2- عراقچي وزير محترم خارجه و سر تيم مذاكره‌كننده و اتاق فكر مديريت ديپلماسي خارجي نظام با اين تكنيك‌ها آشنا هستند.
ترامپ و ويتكاف در آستانه دور چهارم گفت‌وگوها چند كلمه به زبان راندند.
كه با قول و قرارها در زير سقف گفت‌وگو متفاوت بود :
الف: ايران بايد غني‌سازي اورانيوم را متوقف كند.
ب- سايت فردو ، اصفهان و نطنز را تعطيل كند.
ج- ايران گزينه‌اي جز پذيرش شروط ما ندارد.
د- فشار بيشتري در آینده نزديك به ايران وارد مي‌كنيم.
هـ - و ...
براي اين‌كه به ساخت سالاد فوق سسي اضافه كنند بحث تغيير نام خيلج‌فارس به خليج عربي را مطرح كردند.
واقعا بلاهت و حماقت از طراحان اين مواضع مي‌بارد.
اين مواضع جز افزودن به خشم و نفرت ملت ايران از مواضع تجاوزكارانه آمريكا خاصيت ديگري ندارد. اين مواضع جز به افزودن هوشياري تيم مذاكره كننده و درباره كم و كيف مذاكره كاركرد ديگري ندارد.
اين مواضع نهايت استيصال طرف صهيونيستي كه پشت تيم مذاكره‌كننده آمريكا ادا و اطوار در مي‌آورد را فاش مي‌كند.
3- يك سؤال كليدي وجود دارد و آن اين‌كه علي‌رغم اين مواضع موهن و زورگويانه چرا تيم مذاكره‌كننده ما به گفت‌وگوها ادامه مي‌دهند.
اين رويكرد دو دليل مي‌تواند داشته باشد. اول آنكه آنچه در زير سقف گفت‌وگوها مي‌گذرد با اظهارات بيرون اين جماعت تفاوت دارد.
دوم آنكه ، افكار عمومي در ايران و جهان با ماهيت پست تجاوزكارانه، رياكارانه و فريبكارانه آمريكايي‌ها آشنا شوند.
سوم اين‌كه ، فاش شود آمريكايي‌ها در مذاكرات جدي نيستند. آن‌ها ميمون وار داخل سيرك مذاكرات پشتك و وارو مي‌زنند تا به صهيونيست‌ها به عنوان معركه‌گردان اين سيرك بگويند دشمن كيست دوست کدام است؟
4- جوزف ناي، نظريه‌پرداز آمريكايي چند روز پيش مُرد. با مردن او تمام نظريه‌پردازي او در حوزه قدرت نرم آمريكا هم به زير خاك رفت. آخرين گفته‌هاي او اين است كه ؛ «ترامپ قدرت نرم را درك نمي‌كند» او رويش نمي‌شد بگويد قدرت سخت آمريكا هم در باب المندب زير لگد مجاهدان يمني له شده است. جبهه مقاومت در منطقه با طوفان الاقصي رمقي براي عربده‌كشي صهيونيست‌ها باقي نگذاشته است.
ترامپ در حال به باد دادن قدرت نرم و سخت آمريكا در مرعي و منظر جهانيان است. اگر تيم او متوجه اين رسوايي و ورشكستگي نيست افرادي چون جوزف ناي آن را خوب فهميده بودند.
ترامپ و ويتكاف با مواضع بلندپروازانه اكنون در حال پاره كردن معاهده ان پي تي هستند. اين معاهده اولين معاهده‌اي نيست كه آن‌ها پاره مي‌كنند و آخرين آن هم نخواهد بود.
آن‌ها با دستكاري در نظم بين‌الملل و حقوق بين‌الملل مشغول كاري هستند كه از آن مي‌توان به عنوان پاره كردن اندازه‌هاي قدرت سخت و نرم آمريكا ياد كرد.
جوزف ناي به خوبي مي‌دانست كه «خدا با ماست» لذا هيچ وقت حمله نظامي به ايران را در زماني كه مسئوليت‌هاي كليدي در كاخ سفيد و وزارت جنگ آمريكا داشت را توصيه نكرد.