خبرگزاری مهر، گروه دانشگاه، سعدانه طباطبائینیا: آبان ماه سال ۱۳۸۲، سند «چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴» توسط مقام معظم رهبری به سران سه قوه ابلاغ شد. این سند وعده میداد که ایران تا سال ۱۴۰۴ به کشوری توسعهیافته و قدرت اول اقتصادی، علمی و فناوری منطقه تبدیل شود. جایگاهی که باید با تکیه بر علم، سرمایه انسانی، جنبش نرمافزاری و تولید علم به دست میآمد.
سند چشمانداز، رویای ایران آینده را به تصویر میکشید؛ رویای آرمانگرایانهای که قرار بود نقشه راه ایران برای رسیدن به توسعه باشد. اکنون ما به ۱۴۰۴ رسیدهایم؛ همان آینده موعودی که بیش از دو دهه پیش بر پایه آن برنامهریزی کردیم. اما امروز به جای آنکه با تحقق وعدهها و اهداف سند چشمانداز روبهرو باشیم با مجموعهای از پرسشها و تردیدها درباره مسیر طیشده در این سالها مواجه شدهایم: آیا تصویر ما از توسعه علمی دقیق بود؟ آیا ما به «اول بودن» در حوزه علم و فناوری در منطقه نزدیک شدهایم؟ آیا مسیر طیشده با هدفگذاریهای سند همراستا بوده است؟
برای پاسخ به این سوال به سراغ دکتر بهروز رسولی؛ استادیار پژوهشکده جامعه و اطلاعات و گروه پژوهشی سیاست اطلاعات پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) رفتیم. رسولی؛ پژوهشگر حوزه علمسنجی و علم اطلاعات و دانششناسی است. کسی که سالهاست دادهها و روندهای علم در ایران را پیگیری میکند و برای سیاستگذارارن گزارشهایی در مورد جایگاه علم، فناوری و نوآوری ایران در جهان تدوین میکند.
دکتر بهروز رسولی در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد ضرورت برنامهریزی و هدف سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ گفت: اگر با نگاه سیستمی به موضوع توسعه و پیشرفت نگاه کنیم، ما به برنامههایی نیاز داریم که بتوانیم در راستای آن برنامهها و خط مشیهای منسجم حرکت کنیم تا نهایتاً به جایگاهی که مد نظر داریم، برسیم.
وی با بیان اینکه برنامه داشتن لازمه هر نظام پیشرفتی است؛ افزود: میتوان گفت که اتفاقاً بسیاری از آسیبهایی که در بخشهای مختلف کشور وجود داشته، ناشی از بیبرنامگی بوده است؛ پس طبیعی است که هر کشوری برای دستیابی به اهداف خود برنامه مشخصی داشته باشد.
عضو هیئتعلمی ایرانداک با اشاره به اینکه با وجود فوایدی که سند چشمانداز دارد، این سند دارای چالشها و نواقصی نیز هست، گفت: از همان زمان ابتدا که سند تدوین شد، باید به این چالشها پرداخته میشد؛ ولی توجهی به آنها نشده است.
تدوین سند چشمانداز ۱۴۰۴ نیازمند رویکرد فرارشتهای بود
وی در مورد این چالشها و نواقص توضیح داد: این سند نیازمند تخصص بیشتری بود و باید در تدوین آن از جمعی از متخصصان استفاده میشد. نگارش و تدوین چنین اسنادی نیاز به یک رویکرد فرارشتهای دارد و چون در سطح ملی اجرا میشود، باید از تمامی زمینههای علمی کمک گرفته شود. این درحالی است که به نظر میرسد از همه متخصصان کمک لازم گرفته نشده تا به صورت دقیق و کارشناسانه به آن بپردازند و این یک نقد کلی است که به سند وارد است.
رسولی با بیان اینکه شاخصهای سند چشمانداز ایران در ۱۴۰۴، از وضوح لازم برخوردار نیستند، گفت: این سند به شکل جزئی وارد شاخصهای علم و فناوری نشده است. برای مثال عنوان شده «دستیابی به جایگاه اول علمی و فناوری در سطح منطقه» ولی به طور مشخص عنوان نشده است که ایران در چه شاخصی باید از نظر علمی در منطقه اول باشد.
وی افزود: به دلیل همین چالش شاید امروز خیلی دقیق و اصطلاحاً آبجکتیو و عینی نتوانیم بگوییم که آیا ایران واقعاً در منطقه در این جایگاه قرار دارد یا خیر.
این استاد علمسنجی خاطر نشان کرد: برای مثال من در حال حاضر میتوانم بر اساس برخی شاخصها بگویم که بله ایران در جایگاه اول منطقه قرار دارد و بر اساس شاخصهای دیگری عنوان کنم که ایران اتفاقاً در جایگاه بیست و پنجم منطقه است؛ از همین رو؛ نمیتوان الان به طور واضح به این سوال پاسخ داد که آیا ایران به اهدافی که سند مشخص کرده، دستیافته است یا خیر.
نباید علم را در سطح شمار انتشارات علمی پایین بیاوریم
وی خاطر نشان کرد: با این وجود؛ در این سالها چیزی که در کشور در مورد رتبه علمی رایج شده است، تعداد مقالات علمی است.
رسولی با انتقاد از فروکاستن علم در سطح شمار انتشارات بینالمللی گفت: این کار درستی نیست؛ چرا که لزوماً تعداد انتشارات نمیتواند نشاندهنده توان علمی کشور باشد.
به گفته وی؛ یک پژوهشگر ممکن است با تعداد اندکی انتشارات، نفوذ بسیار زیادی در زمینههای علمی داشته باشد و با نوشتن دو مقاله پارادایم و انقلاب جدیدی در حوزههای علمی ایجاد کنند؛ مانند اتفاقی که برای مقاله مشهور اینشتین افتاد. از طرف دیگر؛ ممکن است یک پژوهشگر سالانه ۱۲۰ مقاله بنویسد و همه این مقالات در وب آو ساینس منتشر شود ولی تأثیرگذاری آنچنانی نداشته باشد و تنها به درد این بخورند که امتیازهای ارتقا و ترفیع او را بالا ببرد.
وی با تاکید بر اینکه شمار انتشارات لزوماً نشان دهنده توان علمی کشور نیست، گفت: فاکتورهای زیاد دیگری نیز اهمیت دارد و همه آنها باید در کنار هم تحلیل شوند؛ آن زمان است که ما میتوانیم به یک دید درستی در مورد جایگاه کشور برسیم.
وضعیت ایران از نظر تعداد انتشارات علمی
این متخصص علمسنجی در مورد جایگاه علمی ایران از نظر تعداد انتشارات بینالمللی گفت: ما تا چند سال پیش از نظر شمار انتشارات اتفاقاً در جایگاه اول منطقه بودیم و بالاتر از ترکیه و عربستان قرار داشتیم. تعداد انتشارات ما هم در «وب آف ساینس» و هم در «اسکوپوس» بیشتر بود. ما در اسکوپوس حتی به جایگاه پانزدهم دنیا هم رسیدیم؛ ولی در دو، سه سال اخیر متاسفانه این جایگاه را از دست دادیم و جای خودمان را به ترکیه دادیم.
ترکیه بازهم از ما پیشی می گیرد
وی در مورد روند انتشارات علمی ایران در اسکوپوس گفت: ما سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۸۰ هزار انتشارات داشتیم و در سال ۲۰۲۳ به حدود ۷۵ هزار انتشارات رسیدیم و سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۷۸ رسیدیم؛ یعنی در سال ۲۰۲۴ هنوز به آمار سال ۲۰۲۲ خودمان نرسیدیم. بنابراین سال آینده نیز احتمالاً ترکیه در جایگاه بالاتری از ما قرار داشته باشد و شاید سالهای بعد وضعیت تغییر کند.
رسولی با تاکید بر اینکه کاهش انتشارات کشور معادل افت علمی نیست، خاطر نشان کرد: من به این کاهش تعداد انتشارات کشور، افت علمی نمیگویم؛ چرا که برای اینکه بگوییم کشوری در زمینه علمی افت کرده است یا خیر باید شاخصهای مختلفی را در نظر بگیریم.
وی با اشاره به اینکه اگر نمایه کردن نشریات ایرانی در اسکوپوس و ... در سالهای اخیر اتفاق نمیافتاد، افت انتشارات علمی کشور ما سریعتر بود؛ گفت: بخشی از افت تعداد انتشارات ایران را نشریات نمایهشده جبران کردهاند. از این جهت میتوان گفت به لطف افزایش نشریات ایران، این افت کمتر شده است. البته این جای افتخار ندارد چرا که در واقعیت وضعیت تعداد انتشارات ما بدتر از رتبه فعلی است.
وضعیت ایران از نظر شاخص اچ؛ در نفوذ علمی نیز چالش جدی داریم
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران با بیان اینکه «چالش ما تنها در زمینه تعداد انتشارات نیست» گفت: ما در زمینههای دیگر علمی مثل نفوذ علمی و شاخصهای مربوط به تاثیرگذاری نیز چالشهای جدی داریم.
وی به بررسی وضعیت کشورهای منطقه در «شاخص اچ» یا «اچ ایندکس» پرداخت و گفت: در منطقه ما رژیم اشغالگر قدس از نظر شاخص اچ جایگاه هفدهم را در دنیا و رتبه اول منطقه دارد. بعد از آن کشور ترکیه رتبه دوم منطقه است که جایگاه ۳۴ را در دنیا به خود اختصاص داده است و چند پله پایینتر از آن عربستان سعودی در رتبه ۳۷ دنیا قرار گرفته است. بعد از عربستان سعودی نیز ایران با رتبه ۴۱ در جایگاه چهارم منطقه قرار گرفته است.
عضو هیئتعلمی ایرانداک در مورد شاخص اچ توضیح داد: شاخص اچ ترکیبی از کمیت و کیفیت است. البته این شاخص به تنهایی ابزار خوبی برای مقایسه نیست و بسیار چالش برانگیز است.
وی خاطر نشان کرد: در کشورهای پیشرفته دیگر به شاخص اچ توجه نمیشود و برای مثال انگلیس شاخص اچ را از ارزیابیهای رسمی حذف کرده و آن را شاخص مسئولانهای نمیشناسد. به طور کل؛ شاخصهایی مثل اچ، تعداد استنادات به تنهایی، تعداد انتشارات به تنهایی و شاخصهایی از این قبیل، شاخصهای responsible و مسئولانهای نیستند.
چقدر به مقالات ایران استناد میشود؟
رسولی به بررسی وضعیت استنادات یا citation انتشارات کشورهای منطقه پرداخت و گفت: با وجود اینکه تعداد انتشارات ما از عربستان بیشتر است؛ ولی در این شاخص عربستان با رتبه ۱۲ جهانی در جایگاه اول منطقه ایستاده است و پس از آن ایران در جایگاه ۱۵ دنیا و ترکیه در جایگاه ۱۶ قرار گرفتهاند.
به گفته وی؛ رتبه دوم ما در شاخص استنادات به لطف تعداد انتشارات پژوهشگران کشور اتفاق افتاده است.
این متخصص علمسنجی در مورد شاخص استناد به ازای هر مقاله گفت: این شاخص نشاندهنده این است که هر کدام از مقالات ما به طور میانگین چقدر مورد استناد قرار گرفته است.
وی با اشاره به جایگاه ایران در این شاخص گفت: سرانه استناد به انتشارات ایران نزدیک ۱۶ است، در حالی که سرانه استناد به انتشارات رژیم اشغالگر قدس نزدیک به ۳۱ است. این اختلاف جایگاه خیلی معنادار است و به صورت میانگین دو برابر ایران استناد دارد و میتوان گفت کیفیت مقالات آنها بالاتر است. اگر جایگاه کشورها اختلاف کمی داشت، نمیتوانستیم بگوییم خیلی معنادار است ولی وقتی یک کشور ۳۱ و یک کشور ۱۶ است، میتوان گفت که از نظر کیفیت اختلاف وجود دارد.
رسولی اظهار کرد: از طرف دیگر، از نظر تعداد اسناد که بررسی کنیم میبینیم که تعداد کل اسناد ایران خیلی بالاتر از اسرائیل است. ایران در جایگاه حدود ۱۹، ۲۰ قرار دارد و جایگاه اسرائیل ۲۵، ۲۶ دنیا است.
وی افزود: اگرچه از این نظر باز هم به ترکیه از ما بالاتر است و این به اتفاقات دو، سه سال اخیر برمیگردد که از همان سال ترکیه حدود ۳،۴ هزار سند بیشتر از ما منتشر کرده است.
افزایش دانشگاهها در نظامهای رتبهبندی به معنای پیشرفت نیست
این متخصص علمسنجی به بررسی جایگاه ایران در نظامهای رتبهبندی پرداخت و گفت: در نظامهای رتبهبندی، تعداد دانشگاههای ایران در حال افزایش است؛ برای مثال در رتبهبندی تایمز ۲۰۲۵، بیش از ۸۰ دانشگاه از ایران حضور داشتند ولی بازههای مختلف را که بررسی کنیم، میبینیم رتبه دانشگاههایی در کشور که از ابتدا زیر ۵۰۰ یا زیر ۱۰۰۰ بودهاند، در این سالها هیچ تغییری نکرده است.
وی افزود: دانشگاههایی که در سالهای اخیر وارد این رتبهبندی شدهاند، در انتهای لیست قرار دارند و در رتبههای برای مثال ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ هستند؛ بنابراین این اعداد نیز نباید ما را گول بزند.
به گفته وی؛ وضعیت کشورهایی مثل ترکیه، اسرائیل و ... از نظر تعداد دانشگاههای دارای رتبه زیر ۵۰۰ از ما بهتر است.
رسولی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت که افزایش تعداد دانشگاههای ایران در نظامهای رتبهبندی مختلف به علت بزرگتر شدن فهرستهای رتبهبندی بوده است؟ گفت: دقیقاً به همین دلیل است. برای مثال رتبهبندی تایمز اوایل شکلگیری تنها ۴۰۰ دانشگاه را اعلام میکرد؛ اگر امروز نیز همان تعداد دانشگاه را اعلام میکرد شرایط ما مثل همان سالها بود چون ما فقط چند دانشگاه با رتبه زیر ۵۰۰ در رتبهبندی تایمز داریم؛ بنابراین در این شاخص نیز در چند سال اخیر ما عقب افتادیم.
از سال ۲۰۲۲ برنامه سیاستگذاران برای افزایش تعداد مقالات متوقف شده است
عضو هیئتعلمی ایرانداک با اشاره به نمودار انتشارات علمی ایران در سالهای مختلف گفت: الان نمودار ما نشان میدهد که ما تا سال ۲۰۲۲ برنامههایی برای افزایش انتشارات علمی داشتیم ولی برای ادامه کار برنامهای نداشتهایم و از یک زمان به بعد برنامه ما متوقف شده است.
ما تا اواسط بازه زمانی تعیینشده برای سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴، خوب پیش رفتیم اما ولی متاسفانه در دو سه سال اخیر جایگاهمان را تا حدودی از دست دادهایم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا روند نزولی انتشارات علمی ایران در سالهای اخیر به دلیل تبلیغات منفی علیه مقالهنویسی اتفاق افتاده است؟، گفت: این عذر بدتر از گناه است. چون تا دیروز پژوهشگران را تشویق میکردیم که مقاله بنویسند ولی امروز سیاست خود را تغییر دادیم.
رسولی افزود: یک پژوهشگر تا دیروز تصور میکرد مقاله نوشتن در این کشور ارزش است و سالها مهارت مقالهنویسی، پژوهشگری، نگارش به زبان انگلیسی کسب کردهاست، بعد این همه سال ناگهان عنوان میشود که مقالهنویسی به درد نمیخورد.
این متخصص علمسنجی در جمعبندی جایگاه علم و فناوری ایران در سال ۱۴۰۴ گفت: ما تا اواسط بازه زمانی تعیینشده برای سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴، خوب پیش رفتیم. برای مثال اگر بازه زمانی سند در سال ۱۴۰۰ تمام میشد، شرایط ما خوب بود ولی متاسفانه در دو سه سال اخیر جایگاهمان را تا حدودی از دست دادهایم و این یک چالش جدی برای ماست.
وی تاکید کرد: این وضعیت نشان میدهد که ما باید برنامههایمان را بهروزرسانی کنیم و تصمیماتی بگیریم که قبلاً نمیگرفتیم؛ چرا که شرایط واقعاً تغییر کرده و هیچکس تصور نمیکرد که ما به این روز بیفتیم.
کاهش انگیزه پژوهشگران به خاطر افت ارزش پول ملی و حقوق پایین
رسولی در مورد دلایل افت رتبههای کشور در برخی شاخصهای نظام علم و فناوری گفت: یکی از دلایل این اتفاق این بوده که ما ناگهان با افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی مواجه شدیم و همین باعث میشود که افراد انگیزهای برای کار نداشته باشند.
وی اظهار کرد: وقتی یک نفر با داشتن مشاغل سادهای در ماه ۴۰ میلیون حقوق میگیرد و ما به استادیاری که جذب میکنیم در حدود ۲۰ میلیون تومان حقوق ماهانه میدهیم؛ آن فرد هیچ انگیزهای برای کار کردن ندارد.
عضو هیئتعلمی ایرانداک با اشاره به مبالغی که در گذشته برای تشویق اعضای هیئتعلمی به مقالهنویسی پرداخت میشد، گفت: در حدود دهه ۷۰ که جو مقالات ISI در ایران آغاز شد به استاد برای انتشار یک مقاله وب آو ساینس به اندازه حقوق ماهیانه او پرداخت میکردند. بنابراین برای یک استاد ارزش داشت که هیچ کار دیگری نکند و تنها مقاله بنویسد. ولی الان در خیلی از دانشگاهها برای انتشار مقاله در یک نشریه کیو وان تنها ۵ میلیون تا ۱۰ میلیون پرداخت میکنند.
چین در ازای انتشار یک مقاله نیچر یا ساینس ۴۰ هزار دلار به پژوهشگر پاداش میدهند؛ در حالی که در ایران ۴، ۵ میلیون تومان پرداخت میکنند
وی خاطر نشان کرد: استاد ما اهل سرچ و جستجو است، میداند که در چین یا ترکیه مشوقهای انتشار مقاله چقدر است. برای مثال چین در ازای انتشار یک مقاله نیچر یا ساینس ۴۰ هزار دلار به پژوهشگر پاداش میدهند. برای انتشار مقاله در یک نشریه متوسط علم اطلاعات ۲ هزار ۵۰۰ دلار به پژوهشگر پرداخت میکنند؛ ۲ هزار و ۵۰۰ دلار شاید به اندازه درآمد یک سال من در ایران باشد. در حالی که در ایران برای انتشار مقاله در یک نشریه بهتر، ۴، ۵ میلیون تومان پرداخت میکنند؛ نوشتن چنین مقالهای یک سال وقت پژوهشگر را میگیرد.
رسولی با تاکید بر اینکه امروز در ایران کار علمی به صرفه نیست؛ گفت: بسیاری از افرادی که امروز کار میکنند، عاشق این کار هستند، برخی کار دیگری جز این بلد نیستند، بسیاری از افراد در حال جنگیدن برای سیستم ارتقا هستند تا دانشیاری خود را بگیرند.
وی با بیان اینکه ورودیهای ما به دانشگاه نیز به شدت ضعیف شده است، به اثرات مخرب مهاجرت اشاره کرد و گفت: دانشجویان باکیفیت ما در حال خروج از کشور هستند. حتی برای دوران کارشناسی مهاجرت میکنند. اگر مدرک کارشناسی را بگیرند، برای ارشد میروند؛ اگر ارشد را تمام کنند، برای دکتری میروند. امروز بسیاری از اساتید میگویند که دانشجوی دکتری به اندازه دانشجوی کارشناسی بلد نیست و ما باید پایان نامه یا رساله او را بنویسیم. نمیتوان دانشجوی کم تلاش و ضعیف وارد کنی و اینشتین تحویل بگیری و انتظار داشته باشی به اندازه اینشتین کار کند.
وقتی پژوهشگران تبدیل به وزیر اقتصاد و وزیر امور خارجه میشوند!
این عضو هیئتعلمی ایرانداک با اشاره به مهاجرت پژوهشگران با کیفیت و دست به قلم گفت: بخشی از مشکل به خاطر مهاجرت پژوهشگران با کیفیت است. همه افراد قلبشان برای این کشور میتپد؛ حتی افرادی که خارج از کشور هستند نیز باز قلبشان برای اینجا میتپد ولی دیگر برای آنها به صرفه نیست؛ دخل و خرجشان با هم نمیخواند. راه دیگری ندارند، کار دیگری بلد نیستند. به همین دلیل است که تا فرصتی پیدا میکند، به کشور دیگری میروند و به کار علمی خودش میپردارند.
وی اظهار کرد: با هزینههایی که وجود دارد، فرد آرامش ذهنی ندارد که کار علمی انجام دهد. وقتی حقوق فرد ۲۰ میلیون است، پایان ماه ۲ میلیون برایش باقی میماند؛ با این دو میلیون تومان چه کند؟ سکه بخرد، طلا بخرد، چه کند؟ این پژوهشگر باید برای حفظ ارزش پول خود باید تبدیل به وزیر اقتصاد شود! در این شرایط است که بخشی از این پژوهشگران با کیفیت و دست به قلم تصمیم به مهاجرت میگیرند.
رسولی با اشاره به مشکل زیرساختهای آزمایشگاهی گفت: در حوزههای علوم طبیعی و مهندسی که بیشتر مقالات ما در این حوزهها منتشر میشود، ما به زیرساخت آزمایشگاهی، تجهیزات و مواد احتیاج داریم. پژوهشگر برخی مواد را نمیتواند تامین کند و یا به سختی و با هزینه زیاد آنها را تامین میکند. بنابراین مجبور است کار نکند. برای مثال برای یک ماده به خاطر تحریم باید ۱۰ کشور را بگردد و حالا این پژوهشگر باید وزیر امور خارجه هم باشد! و با واسطه دوستی و چند واسطه و هزینههای اضافی یک ماده را تامین کند.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین بخشی از قضیه به دلیل این است که زیرساختهای ما در چند سال گذشته به طور کافی توسعه پیدا نکرده است.
آشفتگی سیاستگذاری و تعدد سیاستگذاران پژوهشگران را گیج میکند
عضو هیئتعلمی ایرانداک با اشاره به آشفتگی سیاستگذاری در کشور گفت: بخشی از مشکل نیز به سیاستگذاریهای آشفته در کشور برمیگردد. در سند چشمانداز عنوان شده توسعه علمی انجام گیرد. در برنامه توسعه شاخص تعداد مقاله مطرح میشود ولی بعد یک نفر میگوید مقاله به چه درد میخورد! اتفاقی که میافتد این است که ۱۰۰ مسیر در مقابل قرار میگیرد که از هر یک از آنها باید بخشی را طی کرد. تا دیروز به مقاله اعتبار میدادند، امروز مقاله اهمیت ندارد؛ تا دیروز کرسی اهمیت نداشت، امروز کرسی اهمیت پیدا میکند؛ با این شیوه پژوهشگر ما گیج میشود.
وی با تاکید بر اینکه ما به برنامه منسجم نیاز داریم؛ اظهار کرد: برنامه منسجم یعنی اینکه اگر نقشه جامع علمی کشور تدوین میکنیم، باید تمام برنامهها در راستای آن نقشه باشد. اگر این برنامه اشتباه است، باید اصلاح شود. با شیوه فعلی همگرایی اتفاق نمیافتد و نوک پیکان همه نیزهها در یک سمت نیست. ما با پدیده آشفتگی سیاستگذاری و آشفتگی اسناد سیاستی مواجه هستیم.
رسولی خاطر نشان کرد: علاوه بر این؛ در برخی بخشها نیز اصلاً هیچ برنامهای نداریم. برای مثال ما برای ارزیابی تاثیر پژوهشها هیچ برنامه و سیاست کلان و راهبردی نداریم؛ در این بخش خلا سیاستگذاری داریم؛ ولی در برخی بخشها تعدد اسناد سیاستی داریم.
وی با بیان اینکه ما با تعدد سیاستگذار نیز مواجه هستیم، گفت: یکی دیگر از مشکلات این است که ما علاوه بر تعدد اسناد سیاستی، با تعدد سیاستگذار هم مواجهیم. امروز نهادی یک سیاستی تدوین میکند، فردا نهاد دیگری یک سیاست دیگری تدوین میکند و روز بعد یک نهاد دیگر میگوید هیچ کدام درست نیست و از امروز چیزی که من میگویم باید انجام شود. بنابراین همه این مسائل سبب شده که ما با مشکل مواجه شویم.
آینده علم ایران به کجا میرود؟
به گزارش مهر، زمانی که سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ ابلاغ شد، تصویری از یک جهش علمی ترسیم میکرد؛ آیندهای که قرار بود با تکیه بر علم و فناوری رقم بخورد. اما امروز پس از ۲۰ سال با رسیدن به افق ۱۴۰۴، ارزیابی وضعیت علم و فناوری کشور، به جای آنکه پاسخ روشنی به تحقق یا عدم تحقق اهداف این سند چشمانداز بدهد، پرسشهای بیشتر و عمیقتری درباره شیوه سیاستگذاری علمی در ایران مطرح میکند.
دادههای کمّی از جمله رشد تعداد انتشارات ایران و افزایش تعداد دانشگاههای ایرانی در نظامهای رتبهبندی جهانی، اگرچه نشانههایی از تحرکاتی مثبت در نیمههای مسیر ایران در چشمانداز ۱۴۰۴ بودهاند، اما در سالهای اخیر نشانههایی از رکود و حتی افول در برخی شاخصها بیش از پیش خود را نشان داده است. تجربه سالهای اخیر به ما نشان داد که حقیقت چیز دیگری است و ما از آن غافل بودیم: دستاوردسازی از تنها «یک شاخص»، نمیتواند توسعه علمی به همراه داشته باشد.
سیاستگذاریهای ناهماهنگ، کاهش انگیزه دانشگاهیان به واسطه بیتوجهیها، مهاجرت پژوهشگران و مشکلات زیرساختی پژوهش؛ از جمله عواملی بودند که مسیر توسعه علمی ایران را ناهموار کردند. زمانی که مسئولان سرخوش از دستاوردسازی و رسانهها سرگرم بزرگنمایی عددها بودند، فرصت پیشرفت پایدار و توسعه زیرساختهای علمی در کشور از دست رفت.
دستیابی به جایگاه اول در منطقه بیش از هر چیز نیازمند هدفگذاری شفاف و مبتنی بر شاخصهای قابل سنجش است. اما تداوم مسیر پیشرفت به بازتعریف نگاه حاکمیت و جامعه به علم، پشتیبانی موثر و پایدار از دانشگاهیان و پژوهشگران، توسعه زیرساختهای علمی و همراستایی میان نهادهای سیاستگذار نیاز دارد.
مسیر آینده علم در ایران، نه با وعدهها و آمار؛ بلکه با تصمیماتی تعیین خواهد شد که سیاستگذاران پژوهشی و آموزش عالی امروز اتخاذ میکنند؛ اینکه کشور به مسیر رکود سالهای اخیر ادامه دهد یا مسئولان با اصلاحات بنیادین و تصمیمات شجاعانه جهش علمی جدیدی رقم بزنند.