لباس روحانیت به تن دارند اما فعالیتهایشان در اینستاگرام زیاد است. ورزش میکنند و فیگورهای ورزشی خود را در صفحات مجازیشان به نمایش میگذارند، گاهی هم گرداننده صفحات مجازی همسرشان است اما زندگی شخصیشان در این شبکه فیلتر شده به تصویر کشیده شده است. صحبت از روحانیون جوانی است که این روزها در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعالیت دارند و فالوور هم جذب میکنند. موضوعی که درپی آن با آیتالله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم به گفت و گو نشستهایم.
آیتالله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم درباره بلاگر شدن روحانیون به خبرگزاری خبرآنلاین بیان کرد: «طلبههای جوان در دوران مدرنیته، عصر جدید و عصر تکنولوژی طلبه شدند و متناسب با مقتضیات زمان و مکان سبک زندگیشان شکل میگیرد»
وی البته این را هم می گوید که «اساتید اخلاق به ما میگفتند که زشت است طلبه با لباس روحانیت کنار خیابان ساندویچ بخورد. در واقع، ساندویچ خوردن مشکلی ندارد اما در ملأعام نباید این کارها را بکنند و خلاف شئونات زیطلبگی است.»
این استاد حوزه درباره واکنش حوزه علمیه به بلاگر شدن روحانیون گفت: «این موضوع بستگی به نوع رفتار طلبهها و موضوعاتی که به نمایش می گذارند دارد. این مسئله قاعده مشخصی ندارد و یک سری توصیههای اخلاقی به طلبهها میکنند که شأن روحانیت و شأن زیطلبگی را از نظر نوع لباس، حرکتشان در خیابان و نوع خودرویی که سوار میشوند رعایت کنند.»
مشروح گفت و گوی آیتالله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم را در ادامه می خوانید؛
*********
* آقای غرویان! برخی از روحانیون جوان سبک زندگی متفاوتی را نسبت به نسل های قبلی روحانیون دارند و به نوعی به سمت زندگی بلاگری رفته اند. نظر شما درباره بلاگر شدن روحانیون چیست و آیا آن ها را می توان نسل z روحانیون دانست؟
به نظر من، چند نکته را باید در نظر گرفت. طلبههای جوان در دوران مدرنیته، عصر جدید و عصر تکنولوژی طلبه شدند و متناسب با مقتضیات زمان و مکان سبک زندگیشان شکل میگیرد. مانند بقیه جوانان تحت تاثیر عصر رسانه و ارتباطات هستند. در واقع، دست خودشان نیست و بیاختیار تحت تاثیر شرایط زمان و مکان هستند. این جوانان هم سعی میکنند از این طریق نقش اجتماعی خود را ایفا کرده و در جامعه تاثیرگذار باشند. تکنولوژی تبلیغ و رسانه حرف اول را میزند و فضای مخاطبین در فضایمجازی وسعت پیدا کرده و در سطح جهانی هم است.
اساتید اخلاق به ما میگفتند که زشت است طلبه با لباس روحانیت کنار خیابان ساندویچ بخورد
در حال حاضر یک طلبه، میتواند از طریق موبایل خودش مخاطب داشته باشد. از این جهت طلبههای جدید تلاش میکنند تا از این تکنولوژی روز استفاده کنند اما این تکنولوژی در گذشته برای پخش افکار نبوده است. نکته بعدی این است که طلبههای جدید میخواهند مرید و پیرو، داشته باشند. به هر حال، دوست دارند که یک عده را به عنوان پیروان فکری خودشان داشته باشند و در آنان تاثیر بگذارند. اما باید توجه کنند که حفظ سنتهای حوزوی و علمای سابق هم مدنظر داشته باشند. لباس پوشیدن، نوع حرکات و سبک زندگی نباید به گونهای زننده باشد که برخلاف انتظار و توقع مردم باشد.
اساتید اخلاق به ما میگفتند که زشت است طلبه با لباس روحانیت کنار خیابان ساندویچ بخورد. در واقع، ساندویچ خوردن مشکلی ندارد اما در ملأعام نباید این کارها را بکنند و خلاف شئونات زیطلبگی است. مردم هم از این حرکاتی که طلبهها در لباس روحانیت انجام بدهند، خوششان نمیآید. برخی از این حرکات ورزشی هم خلاف شأن لباس طلبگی است و باید طلبههای جوان رعایت کنند تا رفتارهایشان از حد انتظارات و توقعات مردم تعدی نکند.
کسی در حوزه نمیتواند مصادیق را به طور ریز تعیین کند
* واکنش حوزه علمیه به بلاگر شدن روحانیون چیست؟
این موضوع بستگی به نوع رفتار طلبهها و موضوعاتی که به نمایش بگذارند دارد. این مسئله قاعده مشخصی ندارد و یک سری توصیههای اخلاقی به طلبهها میکنند که شأن روحانیت و شأن زیطلبگی را از نظر نوع لباس، حرکتشان در خیابان و نوع خودرویی که سوار میشوند رعایت کنند. میگویند که این لباس بزرگان عرفان، علم، اخلاق و حکمت بوده و طلبه های جوان باید رعایت شئونات این لباس را بکنند. کسی در حوزه نمیتواند مصادیق را به طور ریز تعیین کند و توصیههای کلی میشود.
اگر یک طلبهای حرکات خیلی بارز و آشکاری را انجام بدهد که خلاف شأن روحانیت و اخلاق باشد، دادگاه ویژه روحانیت با آن برخورد کرده و هشدار و تذکر میدهد.
کم شدن اعتماد مردم به روحانیت خطر بزرگی است
* آقای غرویان! به نظر شما فاصله روحانیت با مردم بیشتر شده یا کمتر شده است؟
به نظر من، فاصله مردم با روحانیت زیاد و اعتمادشان کم شده است. البته منظور من همه روحانیون نیستند اما اقدامات برخی از روحانیون دولتی و حکومتی، باعث کاهش اعتماد مردم شده است. بنابراین، من معتقد هستم که اعتماد مردم به روحانیت رو به ضعف رفته و این خطر بزرگی است.
البته وضعیت زندگی طلبههای جدید خیلی خوب نیست. طلبههای عادی با ماهی ۷ تا ۸ میلیون تومان زندگی میکنند و سطح حقوق و شهریهشان پایین است. اما مردم به دلیل یک سری خطاهایی که از سوی برخی از چهرههای شاخص روحانیت دیدند، اعتمادشان کاهش پیدا کرده است.
مردم ناتوانی را در مدیریت کلان کشور به حساب روحانیت نوشته و مینویسند
* راهکار حل این مشکل چیست؟
این کار خیلی سختی است، مردم مشکلاتی را مانند تورم، گرانی، فقر، ناترازیها و قطعی برق به حساب حکومت و دولت اسلامی میگذارند و حق دارند. مردم میگویند که حکومت ۴۰ سال در دست شما بوده است. البته غیر از حوزویان هم در رأس کار بودند اما مردم ناتوانی را در مدیریت کلان کشور به حساب روحانیت نوشته و مینویسند.
بازگشت این اعتماد خیلی زمان میبرد و کار سختی است اما باید از یک جایی شروع شود. قوه قضائیه نقش مهمی در برخورد با مفاسد دولت و حکومت دارد.
من در یک جلسه خصوصی از آیت الله جوادی آملی در این باره پرسیدم و ایشان یک تعبیر قشنگی داشتند. آقای جوادی آملی گفتند که اگر بتوانیم در کشور ۵۰۰ نفر مانند آقای بهجت داشته باشیم، اعتماد مردم به روحانیت و حوزهها بر میگردد. یعنی شخصهایی مانند آقای بهجت که عالم و زاهد هستند باید در بین مردم باشد تا اعتماد آنان برگردد.
منبع: خبرآنلاین