"اسونت میریک"، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی نشریه هیل.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه هیل؛ هفته گذشته، 100 روز نخست حضور دونالد ترامپ در قدرت به پایان رسید. میزان محوبیت عمومی رئیس جمهور آمریکا به پایین ترین حد تاریخی خود رسیده است. در عین حال، اقتصاد آمریکا نیز به احتمال زیاد به سمت رکود حرکت می کند و اکثریت آمریکاییها احساس خوشبینی کمتری نسبت به آینده دارند. در حقیقت، بیشترِ آمریکاییها به 100 روز نخست حضور ترامپ در قدرت، نقد دارند تا آنکه بخواهند آن را ستایش کنند. آمارها حاکی از این هستند که تقریبا نیمی از مردم آمریکا که تفکر مستقل سیاسی دارند، از هر اقدام ترامپ در هر حوزه ای انتقاد می کنند.
داده های یک نظرسنجی نشان می دهند که اکثر آمریکایی ها با این گزاره موافقت دارند که ترامپ یک "دیکتاتور خطرناک" است که قدرتش باید قبل از نابودی کامل دموکراسی آمریکایی محدود شود. آمریکایی ها خواستار تحمیل محدودیتهای قانونی اساسی آمریکا بر ترامپ و رفتارهایش هستند. اقلیت های قابل توجهی نظیر اغلب جمهوریخواهان، این ایده را که رئیس جمهور آمریکا باید احکام دیوان عالی این کشور را مورد بیاعتنایی قرار دهد یا به چالش بکشد، رد می کنند.
واکنش ترامپ به تمامی این اخبار بد و ناگوار، حمله به نظرسنجی های مختلف و نهادهایی که آن ها را برگزار می کنند بوده است. البته این شیوه سنتی ترامپ است و او نمی تواند از خودِ واقعی اش فرار کند. در این میان، اینکه واکنش عمومی به ترامپ چه باید باشد موضوع مهمی است. اینکه در 100 روز آینده حضور ترامپ در قدرت وضعیت چگونه خواهد بود یا اینکه اساسا در 1000 روز آینده، آمریکا به کدامین طرف حرکت خواهد کرد؟ اکثریت مردم آمریکا که ورای طرفداری از دموکراتها، جمهوریخواهان، یا تفکرات مستقل خود، اول بر حراست از منافع ملی کشور آمریکا تاکید دارند، چه واکنشی به رفتارهای ترامپ در روزها و ماه های آتی نشان خواهند داد؟
آن دسته از آمریکاییهایی که اعتقاد خود را به دموکراسی از دست داده اند یا امیدی به استراتژیستهای مرتبط با جریان راست افراطی در آمریکا ندارند، چه خواهند کرد؟ "راب فلاهرتی" از تحلیلگران آمریکایی اخیرا دیدگاه های خود در مورد جنبش ترامپ و اثرگذاری آن بر جوامعی که از میلیون ها آمریکایی تشکیل می شوند و چندان به سیاست حساس نیستند را مورد بررسی قرار داده است. افرادی که از سیاست متنفرند و به سیاستمداران و رسانه های جریان اصلی اعتمادی ندارند.
فلاهرتی توضیح می دهد که چگونه این طیف جمعیتی از رای دهندگان در آمریکا، تحت تاثیر جریان راست افراطی در آمریکا قرار گرفتند و متاثر از اینفلوئنسرها، شخصیت های مهم، تهیه کنندگان پادکست ها، و فعالان شبکه اجتماعی تیک تاک، به سمت رای دادن به ترامپ سوق داده شدند. این شبکه ها عمالا ورای رسانه های جریان اصلی در آمریکا، مردم را به سمت و سوهای خاص هدایت می کنند. در واقع، آن ها قصاد دارند تا در فضای جدید جهانی، راه های تازه ای را برای جلب حمایت انسان ها بیابند.
فلاهرتی بر همین مبناست که می گوید باید بازنگری جدی در شیوه ارتباط با انسان ها صورت گیرد و راه های ارتباطی با انسانهای مختلف از فرهنگ های گوناگون، مورد توجه باشد و صرفا به شیوه های پیشین که منسوخ شده اند بسنده نشود. بر اساس ارزیابیهای تازه، افراد باید از منظر فرهنگی و عاطفی درگیرِ یک مساله شوند و این همان چیزی است که ترامپ و ترامپیست ها قویا به دنبال آن هستند.
اینکه ترامپیست ها از این ابزارها استفاده می کنند، در نوع خود زنگ هشدارهای جدی را برای دموکرات ها به صدا درآورده تا آن ها نیز تغییر مسیر دهند و راه های تازه ای را ورای شیوه های سنتی برای جلب توجه رایدهندگان به سمت خود بیابند. راب فلاهرتی از "شبکه های اجتماعی فرهنگی" صحبت می کند و معتقد است آن ها نباید صرفا در قالب احزاب و جریانهای سیاسی در آمریکا تعرف شوند و معطوف به تحقق دیدگاه ها و اهداف کوتاه مدت آن ها باشند. نیاز به یک چشمانداز و نگاه گستردهتر به ماجرا است.
این تنها راهی است که می توان به میلیون ها آمریکایی دست یافت که اکنون معتقدند ترامپ به شدت به سمت دیکتاتوری حرکت می کند. افرادی که می گویند اقتصاد آمریکا باید در خدمت همه باشد و همه در برابر قوانین یکسان باشند و قانون از همگی انسان ها حراست کند. این همان آمریکایی است که باید در 100، 1000، یا 10000 روز آینده ساخته شود.