عصر ایران؛ نورا جمالی- چهار ماه از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ میگذرد؛ دورهای که برخلاف پیروزیاش در انتخابات، با وضعیت متفاوتتری نسبت به سال ۲۰۱۶ آغاز شده است.
ترامپ که هشت سال پیش با شعار «آمریکا را دوباره عظمت ببخشیم» به قدرت رسید و در انتخابات ۲۰۲۰ شکست خورد، در سال ۲۰۲۴ با حمایت پررنگ بدنه سنتی جمهوریخواهان و رأی برخی ایالتهای کلیدی بار دیگر به کاخ سفید بازگشت. اما شرایط این بار برای او پیچیدهتر است. نه فقط فضای سیاسی آمریکا دستخوش تغییر شده، بلکه بخشی از حامیان قدیمیاش نیز نسبت به عملکرد یا رویکردهای جدید او دچار تردید شدهاند.
در همین چند ماه نخست، کاهش قابل توجهی در میزان رضایت عمومی از ترامپ دیده میشود؛ کاهشی که برخلاف انتظار، تنها به انتقادهای دموکراتها محدود نمیشود.
این افت محبوبیت میتواند در ادامه دوره دوم او تبعات جدی داشته باشد: هم در تحقق برنامههایش در کنگره و هم در آرایش سیاسی آینده آمریکا.
در ادامه به دلایل این کاهش محبوبیت و تأثیرات احتمالی آن پرداخته خواهد شد:
1. سیاستهای اقتصادی و تعرفهها
اجرای تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی که در ادامه سیاستهای حمایتی از تولید داخلی صورت گرفت، اگرچه در کوتاهمدت با استقبال بخشی از طبقه کارگر همراه شد، اما در میانمدت تأثیرات منفی خود را بر سبد معیشت مردم نشان داد.
افزایش قیمت کالاها، کاهش دسترسی به برخی اقلام وارداتی و فشار بر شرکتهای آمریکایی که وابسته به زنجیره تأمین جهانیاند، از جمله پیامدهای این سیاستها بود. تورم فزاینده و بیثباتی بازارها باعث شد اعتماد عمومی به مدیریت اقتصادی ترامپ کاهش یابد. این بیاعتمادی بهویژه در میان رأیدهندگان مستقل و اقشار متوسط نمود بیشتری داشته و در نظرسنجیها بازتاب یافته است.
2. سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه
ترامپ همواره بر رویکرد سختگیرانه در قبال مهاجرت تأکید کرده، اما موج اخیر اخراج مهاجران، سختتر شدن مسیر دریافت اقامت، و برخوردهای پلیسی با خانوادههای مهاجران، واکنشهای گستردهای را در رسانهها و نهادهای حقوق بشری برانگیخته است.
اگرچه این سیاستها بخشی از پایگاه سنتی جمهوریخواهان را همچنان با ترامپ همراه نگه داشتهاند، اما در میان رأیدهندگان لاتینتبار، آسیاییتبار، و جوانترها، نارضایتی شدیدی ایجاد کردهاند.
در حالیکه نگرانی از بینظمی مرزی یک موضوع واقعی در افکار عمومی آمریکاست، اما نحوه اجرای این سیاستها و پیامدهای انسانی آنها، شکاف عمیقی در میان افکار عمومی ایجاد کرده است.
3. کاهش بودجه برنامههای اجتماعی و آموزشی
یکی دیگر از عوامل افت محبوبیت ترامپ، کاهش بودجه نهادهایی مانند وزارت آموزش، برنامههای سلامت عمومی، و سازمانهایی است که روی تنوع نژادی و جنسیتی تمرکز دارند.
این کاهشها اگرچه با هدف کوچکسازی دولت و کاهش هزینهها توجیه شدهاند، اما در عمل باعث شده بسیاری از اقشار آسیبپذیر احساس کنند از حمایت دولت محروم شدهاند.
مدارس در مناطق کمدرآمد بودجه کمتری دریافت کردهاند، برخی پروژههای فرهنگی و اجتماعی متوقف شدهاند، و نارضایتی در میان معلمان، والدین و فعالان مدنی افزایش یافته است. حذف حمایت از برنامههای مرتبط با برابری نژادی نیز به حساسیت بیشتر جامعه دامن زده است.
4. واکنشهای جنجالی به رسانهها و نهادهای دموکراتیک
ترامپ بار دیگر با رسانهها درگیر شده و آنها را «دشمن مردم» نامیده است، رویکردی که در دوره اول ریاستجمهوریاش نیز بهوفور دیده میشد. تلاش او برای بیاعتبار کردن رسانههای جریان اصلی و همچنین حمله به دستگاه قضایی، افبیآی و حتی دادستانها، نزد بخشی از مردم به عنوان بیاحترامی به قانون تلقی شده است.
اگرچه این برخوردها با نهادهای دموکراتیک، نزد هواداران ترامپ به نشانه «مبارزه با نظام فاسد» تعبیر میشود، اما در میان رأیدهندگان مستقل و میانهرو نگرانیهایی در مورد سلامت دموکراسی آمریکا برانگیخته است.
این فضای دو قطبی نهتنها محبوبیت شخصی ترامپ را تحتالشعاع قرار داده، بلکه بر انسجام اجتماعی نیز اثرگذار بوده است.
تأثیرات احتمالی کاهش محبوبیت ترامپ
انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶
نارضایتی فزاینده از ترامپ میتواند نقشی تعیینکننده در انتخابات کنگره در سال ۲۰۲۶ ایفا کند. جمهوریخواهانی که وابسته به رأی مستقلها و اقلیتها هستند، نگران تأثیر منفی نام ترامپ بر آرای خودند.
در مقابل، دموکراتها نیز در موقعیتی نیستند که از کاهش محبوبیت ترامپ بهطور کامل بهرهبرداری کنند؛ چراکه آنها نیز با چالشهایی همچون نارضایتی از بایدن، اختلافات داخلی، و ناتوانی در ارائه یک پیام روشن مواجهاند.
در مجموع، اگر کاهش محبوبیت ترامپ تداوم یابد، میتواند به جابجاییهایی در توازن قوا در مجالس قانونگذاری آمریکا منجر شود.
شکاف در پایگاه حزبی جمهوریخواهان
در برخی ایالتها مانند تگزاس، پایگاه سنتی حزب جمهوریخواه همچنان به ترامپ وفادار است. طبق آخرین نظرسنجیها، ۸۹٪ از جمهوریخواهان تگزاسی از عملکرد او حمایت میکنند، اما این عدد در میان کل رأیدهندگان ایالت به ۴۷٪ کاهش مییابد.
این شکاف نشان میدهد گرچه ترامپ همچنان رهبر بلامنازع بخش نسبتا غالب حزب جمهوریخواه است، اما تأثیر منفی سیاستهای او بر افکار عمومی میتواند موجب تردید برخی از کاندیداهای حزب در همراستایی کامل با او شود. آینده حزب جمهوریخواه تا حد زیادی به این بستگی دارد که آیا خواهد توانست خود را از سایه ترامپ خارج کند یا نه.
تأثیر بر سیاستگذاری داخلی و خارجی
رئیسجمهوری که با حمایت عمومی روبهرو نیست، معمولاً در پیشبرد برنامههای خود در کنگره و در سطح بینالمللی با چالشهایی روبهرو خواهد بود. کشورهای دیگر ممکن است حمایت پایین ترامپ را نشانهای از ناپایداری سیاسی آمریکا تعبیر کنند و در تعاملات دیپلماتیک محتاطتر شوند.
در عرصه داخلی نیز، تصویب لوایح جنجالی یا ادامه سیاستهای مهاجرتی و اقتصادی سختگیرانه، نیازمند همراهی کنگره است و کاهش محبوبیت میتواند این همراهی را دشوارتر کند. میزان مقبولیت اجتماعی رئیسجمهور، در توان اجرایی او نقش تعیینکننده خواهد داشت.