عصر ایران؛ سروش بامداد- به تازگی ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که در آن یک دانشجوی دختر همراه با بغض خطاب به علیرضا زاکانی شهردار کنونی و اصولگرای تهران میگوید: نه سواد دارید و نه مدرک تحصیلی مرتبط و تمام ترمها هم مشروط شده بودید. شهردار شدن شما نتیجه خیانت به شایستهسالاری و نخبگان است!
بی آنکه بخواهیم دربارۀ این گزاره نظر دهیم چون مستلزم بیسواد دانستن شهرداری است که از او با عنوان دکتر در پزشکی هستهای یاد میشود و اساسا در مقام چنین اتهامی نیستیم اما این نکته را یادآور میشویم که شهردار شدن آقای زاکانی یک دلیل مهمتر دارد و آن هم کیفیت انتخابات هم زمان ریاست جمهوری و شوراهای شهر در سال 1400 است.
درست است که به خاطر ایفای نقش کاندیدای پوششی در مناظره های انتخابات 1400 و حمله به حسن روحانی رییس جمهوری مستقر وقت می خواستند به او پاداش بدهند ولی اگر شورای شهر نماینده اکثریت مردم تهران بود و بافت دیگری می داشت محال بود انتخاب اعضا زاکانی باشد.
اگر انتخابات ریاست جمهوری 1400 رقابتی میبود و صحنه را با حذف نامزدهای رقیب مرحوم رییسی و حتی رییس سه دورۀ مجلس شورای اسلامی و معاون اول وقت و مستقر رییس جمهوری از قبل آماده نکرده بودند از انتخابات ریاست جمهوری بیشتر استقبال می شد و به تبع آن از انتخابات شوراها که صندوق آن در کنار ریاست جمهوری بود. به بیان دیگر اگر در تهران نرخ مشارکت بالا باشد شورایی شکل نمی گیرد که شهرداری چون زاکانی از دل آن بیرون بیاید.
شهردار شدن زاکانی حاصل مشارکت پایین در انتخابات شوراهاست و این همان نکته ای است که دختر جوان به آن اشاره نکرده چرا که دُز سیاسی نسل جدید دانشجو به قوت نسلهای قبلی نیست و مانند اسلافشان اهل سیاست و تحلیل از منظر نقش نظارت استصوابی نیستند و از منظر اجتماعی تحلیل می کنند.
دست شورای نگهبان البته از انتخابات شوراها کوتاه است ولی مجلس برآمده از نظارت استصوابی شورای نگهبان ناظر بر آن و تأیید کننده صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراهاست.
این که خطا از غایبان بود که با نیامدن خود زمینه انتخاب شورای شهر اقلیت را فراهم ساختند یا امکان انتخاب نبود و شوراها هم مثل ریاست جمهوری ارزیابی شد محل این بحث نیست ولی چون در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای 96 قرار داریم یادآور میشویم از انتخابات رقابتی ریاست جمهوری و شورای شهر تهران در 96 زاکانی درنمیآمد اما در 1400 درآمد چون انتخابات شوراها سرد بود و شهردار فعلی هم حاصل همان است.
در انتخابات بعدی اگر همین میزان مشارکت باشد آش همین است و کاسه همین و اگر کمتر همین چند عضو قالیبافی شورای شهر هم دیگر نخواهند بود و شهرداری از دست زاکانی به دست پایداریها خواهد افتاد اما اگر مجال مشارکت در انتخابات شوراها و در واقع دل و دماغ آن در صورت بهبود اوضاع به شرط به نتیجه رسیدن مذاکرات باشد اتفاقی دیگر رقم خواهد خورد.
از این شورای شهر بهتر از علیرضا زاکانی درنمی آمد.