وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی در واکنش به این خبر اظهار کرد: امیدوار است شایعه مضحک درباره تغییر نام، نادرست باشد. نامهای آبراههای خاورمیانه مالکیت هیچ کشور خاصی را نشان نمیدهد، بلکه احترام مشترک به میراث جمعی بشریت را منعکس میکند.
ابن بلخى، مورخ بزرگ، در کتاب «فارسنامه » از بحر پارس نام برده است. تاریخ دقیق پایان تالیف فارسنامه روشن نیست، اما از آنجا که این کتاب به سلطان ابوشجاع محمد تقدیم شده مىتوان گفت که تالیف آن پیش از پایان نخستین دهة سدة ۶ه. ق ، سدة ۱۲م به انجام رسیده است.
ذکر دریای پارس: بحر پارس این دریا پارس طیلسانی است از دریای بزرگ کی آن را بحر اخضر خوانند و نیز بحر محیط گویند و بلاد صین و سند و هند و عمان و عدن و زنجبار و بصره و دیگر اعمال بر ساحل این دریاست و هر طیلسانی کی از این دریا در زمین ولایتی آمدست آن را بدان ولایت بازخوانند چون دریای پارس و دریای عمان و دریای بصره و مانند این و از این جهت این طیلسان را دریای پارس میگویند.
احمدبن ابییعقوب (متوفی سال ۲۹۰هجری) نیز در کتاب «البلدان» از دریای فارس نام برده است: آب رودخانه اهواز از دو رودخانه میآید که یکی از آن دو از اصفهان برمیخیزد و همچنان جاری است تا بر شاذروان شوشتر و عسکر مکرم و جندی شاپور بگذرد و جندی شاپور را روی آن پلی است که درازای آن پانصد و شصت و سه گام است و مسترقان نامیده میشود. دیگری از همدان برمیخیزد و تا شوش جریان دارد و هندوان نامیده میشود سپس هردو تا مناذر کبری جاری میشوند و آنجا یکی از آن دو به دیگری میریزد و یک رودخانه تشکیل میدهند که دجیل اهواز نامیده میشود.
سپس تا اهواز جریان دارد و آنگاه همچنان میرود و در محل حصن مهدی به دریای فارس میریزد. آب آن در تابستان از جریان میایستد و محل جریانش راهی میشود که کاروانها از آن عبور میکنند و برای اهل این ناحیه زبانی است مخصوص به خودشان شبیه رطانت جز اینکه بیشتر به زبان پارسی سخن میگویند. ابن حوقل، بازرگان، سیاح معروف و جغرافىدان عرب در قرن ۴ه.ق بود. او در «صورة الارض» چنین از دریای فارس یاد کرده است: پس از ذکر دیار عرب ناحیهای که شرح آن لازم است دریای فارس است که بیشتر حدود آن دیار را دربرمیگیرد و دیار عرب و نیز بلاد اسلام به وسیله آن به یکدیگر متصل میشوند آن گاه به بیان نواحیای که این دریا شامل آنهاست میپردازم. دریای فارس از قلزم (دریای سرخ» و کناره آن از سوی مشرق آغاز میشود از قلزم به ایله منتهی میشود سپس حدود دیار عرب را دور میزند و از آنجا به عبّادان (آبادان) و پس از قطع عرضی دجله به مهروبان (بندردیلم) و سپس به جنابه میرسد آن گاه از کنارههای فارس به سوی سیراف میگذرد و به سواحل هرموز (هرمز) از پشت کرمان امتداد مییابد و به ذیل و سواحل ملتان که ساحل سند است میرسد و در اینجا مرز بلاد اسلام پایان مییابد. آنگاه از سواحل هند گذشته سواحل تبت را قطع میکند و به سرزمین چین میرسد. ابن خلدون، جغرافیدان و مورخ (۷۳۲-۸۰۸ ق) نیز در کتاب«العِبر و دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و العجم و البربر» مشهور به «تاریخ ابن خلدون» نوشته است: «جزیرة العرب را از سه سوى دریا احاطه کرده است: از جنوب دریاى هند، و از مشرق دریاى فارس که از دریاى هند بطرف بصره منشعب مىشود و از مغرب دریاى سوئز که هم از دریاى هند به شهر سوئز از نواحى مصر میرود چنانکه در نقشه جغرافى دیده مىشود.
دریاى دوم که از دریاى حبشه منشعب میگردد موسوم به خلیج سبز است این دریا از میان کشور سند و احقاف یمن جدا میگردد و به سوى شمال با انحراف کمى به مغرب میگذرد تا به ابله از سواحل بصره واقع در بخش ششم اقلیم دوم میرسد و مسافت چهارصد و چهل فرسنگ از مبدأ آن فاصله دارد و این را دریاى فارس مىنامند. و از سوى خاور، سواحل سند و مکران و کرمان و فارس بر آن واقع است و ابله در پایان آن است و از سوى باختر سواحل بحرین و یمامه و عمان و شحر و احقاف، نزدیک مبدأ آن واقعاند و در میان دریاى فارس و قلزم جزیرة العرب واقع است و همچون پیشرفتگى خشکى در دریا است که از جنوب دریاى حبشه و از باختر دریاى قلزم و از خاور دریاى فارس آن را احاطه کردهاند. در نواحى جنوبى بخش ششم این اقلیم چادرگاههاى اعراب در زیر بلاد نجد و یمامه میان کوه عرج و بلاد ضمار واقع است که تا بحرین و هجر بر ساحل دریاى فارس امتداد دارد.
در قسمتهاى شمالى این بخش در زیر چادرگاههاى بادیهنشینان شهر حیره و قادسیه و مردابهاى فرات دیده میشوند و پس از آنها در ناحیه خاورى شهر بصره واقع است. در قسمتهاى شمالى این بخش دریاى فارس نزدیک عبّادان [آبادان] و ابله پایان مییابد و رود دجله پس از آنکه به شعب بسیارى تقسیم میشود و نهرهاى دیگرى از فرات بدان مىپیوندد و سپس همه آنها نزدیک عبّادان [آبادان] با هم یکى میشوند، در دریاى فارس میریزد. این دریا در قسمتهاى جنوبى این بخش پهناور است و در پایان جهت خاورى و حد شمالى آن تنگ میشود و در ساحل باخترى آن قسمتهاى شمالى بحرین و هجر و احسا و در باختر این بلاد سرزمینهاى خط و ضمار و بقیه سرزمین یمامه واقع است. و بر کناره شرقى آن سواحل جنوبى فارس دیده میشوند و در این بخش جبال قفص کرمان در طرف شمال دریاى فارس واقع است.