به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اطلاعات نوشت:خودتخریبی ممکن است با افت تحصیلی شروع شود، با انزوا ادامه پیدا کند، و به استفاده از مواد یا رفتارهای پرخطر منتهی شود. اغلب، این مسیر نه از روی میل به ویرانی، بلکه به دلیل نداشتن راهی بهتر برای مقابله با تنشهای درونی طی میشود.
خشم سرکوبشده چطور به خود نوجوان آسیب میزند؟
خشم احساسی طبیعی است، اما نوجوانان اغلب یاد نگرفتهاند چطور آن را بشناسند یا ابراز کنند. در بسیاری از خانوادهها، خشم یا با مجازات پاسخ داده میشود یا نادیده گرفته میشود. نوجوانی که نمیتواند در محیط امن احساساتش را بیان کند، ممکن است به این نتیجه برسد که احساساتش بیارزش یا خطرناکاند.
فشار اجتماعی و نقش آن در خودتخریبی نوجوانان
در دنیایی که نوجوانان دائماً در معرض مقایسههای بیپایان از طریق شبکههای اجتماعی قرار دارند، حس ناکافی بودن به راحتی شکل میگیرد. نوجوانانی که مدام با تصاویر ایدهآل از موفقیت، زیبایی و سبک زندگی روبرو میشوند، ممکن است احساس کنند هرگز به اندازه کافی خوب نیستند.
این احساس ناکامی، اگر همراه با محدودیت در ابراز خشم و ناامیدی باشد، میتواند به خشم درونی منجر شود. این خشم فروخورده اغلب به شکل انزوا، افراط در ظاهرگرایی، یا ترک تلاش برای پیشرفت ظاهر میشود. در چنین شرایطی، خودتخریبی نه به عنوان یک تصمیم آگاهانه، بلکه به عنوان راهی برای خاموش کردن فشاری عمل میکند که نوجوان راه دیگری برای مقابله با آن نمیشناسد.
رفتارهای خودتخریبی چه شکلی دارند؟
رفتارهای خودویرانگر در نوجوانان میتوانند علنی یا پنهان باشند. برخی از آنها عبارتند از:
* شکست تحصیلی بدون دلیل روشن
* دوری از روابط اجتماعی
* بیتوجهی به سلامت جسمی یا روانی
* مصرف سیگار، الکل یا مواد مخدر
* وارد شدن به روابط آزاردهنده یا کنترلکننده
* آسیب فیزیکی به بدن، حتی در سطحهای خفیف
هر یک از این رفتارها، مسیری است که خشم سرکوبشده برای بیرون آمدن پیدا میکند.
چرا خانوادهها اغلب مسأله را تشدید میکنند؟
بسیاری از والدین در مواجهه با این رفتارها به جای جستجوی دلیل، بر اصلاح ظاهر رفتار تمرکز میکنند. ممنوعیت، تنبیه یا نصیحت، بدون توجه به دلیل واقعی خشم، معمولاً نتیجه معکوس میدهد. نوجوان به جای تغییر، بیشتر از محیط فاصله میگیرد و رفتار خودتخریبی تثبیت میشود.
نکته این نیست که نوجوانان نباید مسئول رفتارشان باشند؛ مسأله این است که بدون درک ریشههای خشم، اعمال فشار تنها ظاهر رفتار را تغییر میدهد، نه معنای پشت آن را.
کمک واقعی به نوجوانان چه شکل دارد؟
* ایجاد فضا برای بیان احساسات: نه با تشویقهای سطحی، بلکه با حضور واقعی و بدون قضاوت.
* پذیرفتن خشم به عنوان بخشی از تجربه انسانی: نه سرکوب آن، نه تشویق به فوران بیقاعده.
* آموزش شیوههای سالم مدیریت خشم: نوجوان باید ابزارهایی برای مدیریت خشم یاد بگیرد، نه فقط یاد بگیرد که آن را پنهان کند.
* حمایت از مراجعه به درمانگر: مشاوره باید یک انتخاب عادی باشد، نه نشانه شکست یا مشکل بزرگ.
* بازنگری در انتظارات خانوادگی: بسیاری از فشارهای تحصیلی، اجتماعی و شخصی که نوجوانان را تحت فشار قرار میدهد، قابل
تعدیلند.
خشم حلنشده در نوجوانان به ندرت ناپدید میشود. معمولاً یا به سمت دیگران هدایت میشود، یا به خود فرد بازمیگردد. رفتارهای خودتخریبی راههای خاموش ابراز این خشماند.
مداخله واقعی از جایی شروع میشود که به جای تمرکز روی مهار ظاهری رفتار، به خود درد پرداخته شود.