به گزارش خبرورزشی، از شکست استانبول تا اوجگیری در اروپا؛ اینتر ایمان دارد... فینال ۲۰۲۳ موتور محرک مسیر امسال بود؛ پیروزی بر بایرن و بارسا، نیروی اعتماد بخشید... ماروتا: «خوشبینام، اما با چشمان باز» این تیترهای گزارش جذاب گاتزتا دلواسپرت است...
توپربایی طارمی از یامال
گاتزتا دلواسپرت می نویسد؛ در میان هزاران تصویر افتخارآمیز این مسیر، یک تصویر گویاتر از تمام آنهاست: وقت اضافه دوم، طارمی درگیر میشود با یامال، توپ را میرباید و راه میافتد، میان انفجار شادی سنسیرو. همینجاست که همهچیز پایان مییابد. باقی ماجرا، این ۲۳ روزیست که میلان را از مونیخ جدا میکند؛ یک نشست بیوقفهٔ اینتری، از دیروز آغاز شده، شبیه به جلسهٔ انتخاب پاپ در واتیکان. نشستی تنها با سه استثنا برای حضور عمومی: تورینو، لاتزیو و کومو؛ و در غیر اینصورت، تمام ذهنها معطوف به یک چیز است: جام. اندیشهای یگانه، همان که سیمونه اینزاگی شب گذشته در گفتوگو با Tg1 به آن اشاره کرد: «بهترین هنوز از راه نرسیده است.» و آن بهترین، در آلمان است. آن بهترین، لیگ قهرمانان است. بهترین، جبران خاطرهٔ استانبول است.
انتقام؟ نه، انگیزهای مقدس
در واقع، قضیه انتقام نیست؛ چرا که اینتر، شکست استانبول را فراموش نکرده، بلکه آن شکست، آن حس تلخ بیعدالتی ورزشی در فینال ۲۰۲۳، به انگیزهای بزرگ بدل شده است. حسی که حتی به بازیکنانی هم سرایت کرده که در آن زمان در کمپ آپیانو حضور نداشتند؛ همچون طارمی. یا تورام، که تا آخرین رمق میدود و انرژی نهفته را به میدان میکشد؛ فراتزی، که در بازیهای بزرگ، گلهای بزرگ میزند. یا زومر. و حتی مخیتاریان، که در فینال برابر سیتی بهخاطر مصدومیت در وضعیت ایدهآل نبود. همان شب، الساندرو باستونی گفت: «آرام باشید، ما بازمیگردیم.» و حق با او بود.
در رختکن شب سهشنبه، فراتر از شعف طبیعی پس از یک پیروزی دراماتیک، احساسی ژرف از رضایت حاکم بود؛ لمس نتیجهٔ راهی طولانی، دشوار و پربازده. تیم، بهدرستی، ایمان دارد. ایمانی که در پی فصلی فوقالعاده در سری آ شکل گرفت، با تنها یک شکست (آن هم مقابل لورکوزن، و آن نیز با بدشانسی). حالا با عبور از بایرن و بارسلونا، اینتر مطمئن است: هیچ تیمی بالاتر از آنها نیست. لائوتارو و همراهانش نمیخواهند فقط قهرمان شوند؛ آنها جام را طلب میکنند. زیرا باور دارند برای هشت ماه تلاش در این سطح، سزاوار آناند.
نوسان جادویی، در لحظهای جاودانه
شاید به همین دلیل است که جوزپه ماروتا، رئیس باشگاه، در Tg1 گفت: «من هم خوشبینم، هم واقعگرا.» این دو حس، حاصل شناختاند؛ شناختی ژرف از فوتبال، که هیچ قطعیتی در آن نیست. و شناختی از تیمی که خود، همراه با مدیر ورزشی پیرائو آسیلیو، ساختهاند: آمیزهای از توانایی فنی و شخصیت فردی. «شبی بود حماسی؛ هم در زمین، هم خارج از آن. بازی را بردیم، بعد باختیم، مساوی کردیم، و دوباره بردیم.»
این نوسان جادویی، حتی ماروتا را هم از جای کند: «به چنین هیجاناتی عادت دارم، اما از نظر آدرنالین، این بازی در اوج قرار داشت. و نقشآفرین اصلی این مسیر، معمار این سفر، اینزاگی است.»
باوری که پایهاش منطق است، نه شعار
در این تیم، سخت بتوان فردی را از جمع جدا کرد؛ بهتر است نتیجه را ببینیم: تیمی که تنها از محل پاداشهای یوفا و فروش بلیت، حدود ۲۰۰ میلیون یورو درآمد داشته است. اینترِ امروز، برخلاف گذشته و حتی با تفاوتهایی نسبت به نسخهٔ ۲۰۲۳، حقیقتاً یکپارچه و همافزار است. ساختاری که در تمام سطوح، بهسوی یک هدف در حرکت است. انرژیای که از دل آن میجوشد، یادآور سال ۲۰۱۰ است. و این انرژی، با هر گام، فزونی میگیرد؛ انگار که بازیکنان، با هر مرحله، بیشتر به توانایی خود در فتح جام ایمان میآورند.
وقتی بازیکنی با تجربهٔ هنریک مخیتاریان، پس از پیروزی برابر موناکو میگوید: «اگر سبک بازی خودمان را اجرا کنیم، کسی توان رقابت با ما را ندارد»، برخی آن را غرور دانستند. اشتباه کردند. آن، ایمان بود.
و اگر غرور، آفت است؛ ایمان، پایهٔ همه پیروزیهاست. اینتر، چشم به ۳۱ مه دوخته است؛ و کاملاً باور دارد.