به گزارش اقتصادنیوز، امواج میدیا با انتشار یادداشتی مدعی شد: در جریان یک پیشرفت دیپلماتیک آرام اما تأثیرگذار، ایالات متحده با جنبش انصارالله یمن به تفاهمی برای توقف درگیریها در دریای سرخ و تنگه بابالمندب دست یافته است؛ تفاهمی که مهمترین گام در جهت کاهش تنشهای دریایی طی ماههای اخیر بهشمار میرود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، این توافق را پیش از سفرش به عربستان سعودی اعلام کرد؛ توافقی که به گفته یک منبع دیپلماتیک ایرانی و منطقهای با میانجیگری عمان و با بستر سازی ایران، به دست آمده است. این مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود در گفتوگو با وبسایت امواج میدیا تأکید کرد که ایران نقش «مثبت و سازندهای» ایفا کرده است.
به ادعای این وبگاه، در مرکز این توافق، معاملهای دوسویه قرار دارد که نخستینبار چند هفته پیش از سوی انصارالله یمن مطرح شد؛ این گروه یمنی حمله به کشتیهای تجاری را متوقف میکند و در مقابل، آمریکا نیز حملات هوایی خود به یمن را متوقف خواهد کرد. با اینکه این توافق در ظاهر معاملهای ساده به نظر میرسد، اما پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای دارد؛ چرا که نهتنها خطر تشدید درگیریها در یک گذرگاه دریایی حساس را کاهش میدهد، بلکه میتواند محرکی برای ازسرگیری دیپلماسی هستهای میان تهران و واشنگتن باشد.
ترامپ در نشستی در دفتر بیضی با نخستوزیر کانادا، مارک کارنی، ادعا کرد که حوثیها بهطور ضمنی گفتهاند: «ما را بمباران نکنید و ما هم به کشتیهای شما حمله نمیکنیم. ما حرفشان را میپذیریم». رئیس جمهوری آمریکا تأیید کرد که فرمان توقف فوری حملات آمریکا را صادر کرده است. اعلام پایان درگیریها—که بهنظر میرسد بدون هماهنگی قبلی با اسرائیل صورت گرفته—تنها ساعاتی پس از آن اعلام شد که جنگندههای اسرائیلی زیرساختهای غیرنظامی کلیدی در یمن، از جمله فرودگاه بینالمللی صنعا را بمباران کردند. این موضوع نشاندهنده شکاف احتمالی در اولویتهای تاکتیکی واشنگتن و تلآویو است.
این وبگاه در ادامه این سوال را مطرح می کند، آیا این رویداد نشانه شکاف عمیقتری میان اسرائیل و آمریکا است؟ برخی ناظران، بیاطلاعی ظاهری اسرائیل از این توافق را نشانهای از واگرایی در سیاستهای دو بازیگر میدانند، بهویژه با توجه به تداوم حملات حوثیها به خاک اسرائیل. دیگران اما بر این باورند که آمریکا در اقدامی حسابشده تلاش دارد تا در یک جبهه از تشدید درگیری جلوگیری کند، در حالیکه همچنان به تعهدات امنیتی خود در قبال اسرائیل پایبند میماند.
درواقع، ترامپ—رئیسجمهوری غیرقابل پیشبینی آمریکا—سابقهای طولانی در هماهنگیهای راهبردی با اسرائیل دارد، حتی در شرایطی که اقداماتش برای تلآویو غافلگیرکننده بوده است. برای نمونه، ماه گذشته که ترامپ اعلام کرد گفتوگوهای سطح بالای هستهای با ایران از سر گرفته میشود، موضع گیری اش در حالی رسانه ای شد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در حال بازدید از واشنگتن بود. گرچه ممکن است مقامهای اسرائیلی از این تحولات بیخبر بوده باشند، اما تاکنون تعامل دیپلماتیک با ایران، بنیان اتحاد آمریکا و اسرائیل را تضعیف نکرده و ممکن است اکنون نیز همین الگو در جریان باشد.
به ادعای امواج میدیا، معمار توافق آمریکا با حوثیها، استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه است. او از طریق عمان با انصارالله وارد تعامل شد؛ کشوری که همزمان میزبان چندین دور گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا بوده است. ویتکاف در یک ماه گذشته سه دور گفتوگوی غیرمستقیم با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، داشته و ممکن است همین آخر هفته به مسقط برای دور چهارم گفتوگوها بازگردد.
سید بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، با اعلام این توافق نقش محوری مسقط در پیشبرد آن را تأیید کرد و گفت که این تلاش در راستای سیاست دیرینه کشورش برای ترویج کاهش تنش در منطقه بوده است. یک مقام دیگر ایرانی نیز در گفتوگو باامواج میدیا تأکید کرد که تهران نقش «مثبتی» در تسهیل این توافق داشته، بهویژه با ترغیب حوثیها و تمرکز بر اهدافی غیر از مسیرهای دریایی.
این اقدام با منافع گستردهتر ایران همراستا است؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران بهدنبال کاهش فشار بر متحدان منطقهای خود و در عین حال گشودن راهی برای ازسرگیری تعاملات با آمریکاست. قابلذکر است که مقامات ارشد آمریکا، از جمله ترامپ، در ماههای اخیر بارها ادعا کرده اند که در صورت تداوم حملات حوثیها، ایران «مسئول شناخته خواهد شد و با پیامدهای آن روبرو میشود».
این دیپلماسی دومسیره—در مسقط—بار دیگر ارزش عمان را بهعنوان میانجیگری مطمئن و بیسروصدا در منطقه نشان میدهد. از دوران ریاستجمهوری باراک اوباما (۲۰۰۹–۲۰۱۷) تاکنون، عمان همواره میزبان گفتوگوهای محرمانه میان ایران و آمریکا بوده است. حالا نیز توافق با حوثیها در همان چارچوب و مکان به دست آمده و این گمانه را تقویت میکند که این آتشبس شاید مقدمهای برای مذاکرات جامعتری میان تهران و واشنگتن باشد؛ هرچند ایران همچنان تأکید دارد که تنها در مورد برنامه هستهای خود گفتوگو خواهد کرد.
از منظر ایران، کاهش تنش در مسیرهای دریایی با چند هدف راهبردی همراستاست. جمهوری اسلامی ایران همچنان تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارد و ثبات در دریای سرخ میتواند فرصتی دیپلماتیک برای تنفس و بهبود وجهه منطقهای ایران فراهم آورد. این موضوع بهویژه پس از سفر تاریخی خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران اهمیت مییابد؛ سفری که میتواند دیگر بازیگران عرب حاشیه خلیج فارس را به تعامل محتاطانه با ایران در آستانه توافقی احتمالی با آمریکا ترغیب کند.
طبق گزارشهای امواج میدیا، خالد بن سلمان در دیدار خود با رهبری ایران، نامهای از سوی ملک سلمان تقدیم کرده که در آن به چهار موضوع کلیدی از جمله یمن پرداخته شده و از ایران خواسته شده تا از نفوذ خود برای متوقف کردن انصارالله و کاهش تنش در دریای سرخ بهره گیرد؛ درخواستی که میتواند روند گفتوگوهای تهران و واشنگتن را تسریع کند. مزایای این آتشبس فراتر از طرفهای درگیر محسوس است. مصر که طی ۱۸ ماه گذشته با کاهش چشمگیر درآمد کانال سوئز روبرو بوده—بهدلیل انحراف کشتیرانی به دنبال حملات دریایی حوثیها—اکنون انتظار میرود میلیاردها دلار درآمد اضافی کسب کند. کشورهای عربی خلیج فارس با سرمایهگذاریهای دریایی و همچنین چین و شرکای تجاری اروپایی نیز از این وضعیت بهره خواهند برد.
با این همه، متن توافق هنوز مبهم است. محمد علی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی انصارالله، با تأیید توقف حملات به اهداف آمریکایی، اعلام کرد که این توافق در مرحله «ارزیابی» قرار دارد. او همچنین تأکید کرد که حملات نظامی به اسرائیل ادامه خواهد یافت، که نشانهای از تداوم همراستایی این جنبش با محور مقاومت و تأکید بر آتشبس در غزه بهعنوان پیششرط توقف حملات به اسرائیل است.
این مقام ارشد حوثی تصریح کرد: «این یک پیروزی است که حمایت آمریکا از موجودیت موقت اسرائیل را قطع و شکست نتانیاهو است که باید استعفا دهد.» نکته مهم اینکه انصارالله تنها چند روز پیش از اعلام توافق، در ۴ مه، از آغاز «محاصره هوایی» اسرائیل خبر داده بود؛ موضوعی که نشان میدهد توقف حملات دریایی به معنای رها کردن آرمان فلسطین نیست.
سخنگوی نظامی حوثیها تنها چند ساعت پس از اصابت موشک بالستیک به نزدیکی فرودگاه بنگوریون اعلام کرد: «ما با حملات مکرر به فرودگاههای اسرائیل، بهویژه فرودگاه بینالمللی تلآویو، محاصره را اعمال خواهیم کرد». این اقدام متوازن—پرهیز از تحریک مستقیم آمریکا و در عین حال حفظ حداقلی از تقابل با اسرائیل—بازتابی از محاسبات نظامی در حال تحول حوثیهاست.
در ظاهر، این آتشبس به ترامپ امکان میدهد تا پیش از نخستین سفر خارجی خود پس از بازگشت به کاخ سفید، یک پیروزی دیپلماتیک را اعلام کند؛ کاهش دخالت آمریکا در یمن، رفع تنش در دریای سرخ و بهبود شرایط تجارت دریایی. اما واکنش اسرائیل—و پیامدهای بلندمدت این توافق—هنوز روشن نیست. نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که با فشارهای شدید نظامی و سیاسی مواجه است، ممکن است این اقدام را نشانهای از رویکرد محتاطانه آمریکا بداند نه پشت کردن به اسرائیل. اما برخی دیگر ممکن است چنین نپندارند.
همانطور که تحلیلگر سیاسی اسرائیلی، آمیت سگال، پس از این توافق اعلام کرد: «اعلام ترامپ مبنی بر توقف حملات به حوثیها، پیامی بلند به کل منطقه است؛ به اسرائیل حمله کنید، فقط کاری به ما نداشته باشید.» ترامپ نیز در پاسخ به سوالات خبرنگاران محتاط بوده و گفته است: «اگر اتفاقی میان اسرائیل و حوثیها بیفتد، دربارهاش صحبت خواهم کرد».
اما شاید این ماجرا بهجای واگرایی، نشاندهنده نوعی «تقسیم راهبردی» باشد. ترامپ ممکن است در یک جبهه تنشزدایی کند تا در دیگر جبههها ظرفیت بیشتری داشته باشد. با این حال، ادامه حملات حوثیها به اسرائیل میتواند این پیام را به نتانیاهو برساند که دیپلماسی آمریکا با متحدان ایران، نه برای متوقف کردن فشار بر اسرائیل، بلکه برای اجتناب از ورود آمریکا به جنگ چندجبههای است.
آنچه مسلم است اینکه میانجیگری بیسروصدای عمان بار دیگر نتیجهای به بار آورده که دیپلماسی رسمی و علنی غالباً در دستیابی به آن ناکام میماند. با حمایت تهران و واشنگتن، مسقط بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان تثبیتکننده و میانجیگر منطقهای نشان داده است. اینکه آیا این تفاهم شکننده به موفقیتی دیپلماتیک بدل میشود یا در میانه تحولات میدانی از هم میپاشد، هنوز معلوم نیست. اما دستکم فعلاً، دریای سرخ آرامتر است، کانالهای ارتباطی باز است و شاید توازن شکنندهای برقرار مانده باشد؛ حتی اگر برای لحظهای کوتاه.