هنوز ۲۴ ساعت از انتشار خبر برگزاری دور چهارم مذاکرات ایران و امریکا در روز یکشنبه هفته آینده نگذشته بود که یک خبرگزاری امریکایی در خبری به نقل از دو مقام آگاه مدعی شد که آنچه ترامپ قصد دارد در جریان سفرش به عربستان سعودی و چند کشور دیگر حاشیه خلیج فارس بهعنوان «خبر خوب» اعلام کند، چیزی نیست مگر شناسایی «خلیج فارس» با نام موردپسند برخی شیخنشینهای حاشیه خلیح فارس! خبری که البته در ادامه بهطور تلویحی ازسوی ترامپ که گفت «من نمیخواهم به احساسات کسی آسیب بزنم» تکذیب شد، اما همین میزان مانور رسانهای پیرامون نام «خلیج فارس» کافی بود تا سیدعباس عراقچی در قامت وزیر امور خارجه ایران نسبت به اقدام مورد ادعای خبرگزاری اسوشیتدپرس و پیامدهای منفی طرح مواضعی از این دست ازسوی ترامپ هشدار دهد و همزمان موج اعتراضی گستردهای نیز در فضای اجتماعی و ازسوی کاربران فارسیزبان شبکههای اجتماعی در این رابطه به راه بیفتد.
مذاکرات هستهای زیر سایه «خلیج فارس»
موجی که خواه ناخواه بر مذاکراتی که انتظار میرود روز یکشنبه هفته آینده در مسقط برگزار شود، سایه خواهند انداخت و به باور برخی ناظران حتی بعید نیست که عملاً مانع از برگزاری این گفتوگوها در زمان و مکان مقرر شود. آن هم در شرایطی که پیشتر استیو ویتکاف در اظهارنظری درباره احتمال از سرگیری مذاکره با ایران، ضمن تاکید بر تلاش واشنگتن برای تحقق این مهم، گفته بود که سفر ترامپ به منطقه در همین ایام تنها عاملی است که ممکن است مانع از برگزاری دور چهارم مذاکرات شود. حال آنکه به باور یک تحلیلگر ارشد سیاست خارجی و روابط بینالملل اگرچه طرح چنین مواضعی درباره «خلیج فارس» ازسوی ترامپ در جریان سفرش به عربستان سعودی و در شرایطی که طرفین مذاکرات هستهای منتظر از سرگیری گفتوگوها هستند، میتواند تاثیرات منفی و پیشبینیناپذیری بر ادامه مذاکرات داشته باشد، اما این مسئله، نهتنها به سود امریکا و ایران بهعنوان دو طرف اصلی مذاکرات نیست، بلکه حتی سودی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز ندارد.
آغاز مذاکرات جدی از دورسوم با ورود به مباحث کارشناسی
نصرتالله تاجیک که در این رابطه با «رویداد ۲۴» به گفتوگو نشسته، ابتدا با اشاره به روند پیشرفت مذاکرات و مسیری که طرفین در این مدت طی کردند، گفت: «واقعیت این است که مذاکرات بهصورت جدی عملاً از دور سوم و هنگامی که طرفین وارد مباحث کارشناسی و فنی شدند، آغاز شد؛ چراکه دو دور نخست، عمدتاً به بحث درباره خواستهها و دغدغههای هر یک طرفین اختصاص یافت و تلاش برای یافتن راهحلهایی که طرفین بتوانند با اتکا به آنها، خواستههایشان را به یکدیگر نزدیک کنند، به دور سوم و مذاکرات کارشناسی موکول شد.»
این دیپلمات بازنشسته که در دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی در قامت سفیر ایران در اردن خدمت کرده، همچنین ادامه داد: «به این اعتبار در حالی که در دورههای اول و دوم مذاکرات که به مباحث کلی و عمومیتر اختصاص داشت، هر دو طرف با رضایت محل مذاکرات را ترک کردند، اما در دور سوم و در جریان طرح مباحث کارشناسی، کمکم چالشها و اختلافات آشکار شد و تفاوت آنچه پیشتر از سوی روسای هیاتهای مطرح شده بود و آنچه در جریان مذاکرات کارشناسی مطرح میشد، به چشم آمد. بدین ترتیب تلقی طرف ایرانی در جریان مذاکرات کارشناسی این بود که مباحثی که ازسوی کارشناسان امریکایی مطرح میشود، با خروجی مذاکرات دورههای اول و دوم متفاوت است و به همین دلیل هم دور سوم مذاکرات چندان موفقیتآمیز و مثبت ارزیابی نشد و بنا بر این شد که هیاتها به کشورهایشان بازگردند و از جزئیات مباحثی که تا آن مقطع مطرح شده بود، به سران دو کشور گزارش بدهند تا مگر در این فاصله بتوانند بر سر این مسائل اساسی و جدی به تفاهم برسند و پس از آن، ادامه بحث را پی بگیرند.»
پرهیز از خوشبینی و بدبینی درباره آینده مذاکرات
او اشاره به اینکه اطلاعرسانی دقیقی ازسوی هیچیک از طرفین صورت نگرفته، تاکید کرد که تنها میتوان با بررسی ابعاد و جوانب امر، درباره دلایل احتمالی تعویق مذاکرات در آستانه برگزاری دور چهارم اظهارنظر کرد، از برخی تغییر و تحولات سیاسی داخل دولت ترامپ یا آنچه درخصوص اختلاف دیدگاهها طرفین درباره میزان غنیسازی اورانیوم ازسوی ایران مطرح شده، بهعنوان برخی از این گمانهزنیها اشاره کرد.
تاجیک همچنین با اشاره به حال و هوای مبهم حاکم بر مذاکرات و روابط میان دو کشور، تاکید کرد که در این وضعیت طبیعتاً ممکن است هر اتفاق یا اظهارنظری ازسوی هر یک از طرفین، بهنحوی مسیر مذاکرات را تغییر دهد و درنتیجه نمیتوان نسبت سرنوشت مذاکرات خوشبین یا بدبین بود.
نیاز ترامپ به دستاورد، امکان دستیابی به توافق را افزایش داده است
با این همه، اما در شرایطی که برخی ناظران با اشاره به ناکامیهای ترامپ در تحقق وعدههای انتخاباتی، از جمله ناکامی او در پایان دادن به جنگ اوکراین و غزه، معتقدند تهران میتوانند از این نیاز مبرم واشنگتن به یک دستاورد چشمگیر در عرصه سیاست خارجی، حداکثر استفاده را ببرد و مسیر را برای تحقق یک توافق برد-برد فراهم کند، این کارشناس سیاست خارجی و روابط بینالملل نیز تاکید دارد که طبعاً این یکی از فرصتها و امتیازهایی است که ما در جریان این مذاکرات، در اختیار داریم و میتوانیم با استفاده بجا و اقدامات حسابشده، فضا را به سمتوسویی همسو با خواستهها و مطالباتمان سوق دهیم.
شناسایی «خلیج فارس» به نام جعلی پوست خربزهای زیر پای ترامپ است
این کارشناس ارشد سیاست خارجی و روابط بینالملل که در ادامه در واکنش به پرسشی درباره خبر اخیر اسوشیتدپرس مبنیبر احتمال موضعگیری ترامپ درباره شناسایی «خلیج فارس» به نامی دیگر، تاکید دارد «طبیعتاً طرح چنین موضعی میتواند مخاطراتی را برای مذاکرات و سرنوشت آن به همراه داشته باشد»، درباره علت انتشار این خبر در آستانه دور چهارم مذاکرات گفت: «شخصاً با نگاهی به مجموعه تحولاتی که در هفتهها و ماههای گذشته در ارتباط با مسئله هستهای و مذاکرات ایران و امریکا شاهد بودیم، اساساً طرح چنین موضعی ازسوی ترامپ را چندان محتمل نمیدانم و معتقدم این دست خبرها معمولاً با اهداف خاص ازجمله رقابتهای سیاسی داخلی امریکا یا به نحوی بهعنوان نوعی پوست خربزه زیر پای ترامپ منتشر میشوند.»
«خلیج فارس» نه فقط ظرفیتی ژئوپولیتی، بلکه ظرفیتی هویتی است
او در عین حال با اشاره به شخصیت غیرقابل پیشبینی ترامپ و فعالیت لابیهای سیاسی داخل ایالات متحده با اهداف متفاوت، تاکید کرد که «به هر حال اگر ترامپ به واقع به سمتی سوق داده شود که چنین موضعی اتخاذ کند، سودی به دست نمیآورد.»
این دیپلمات بازنشسته تصریح کرد: «درمجموع معتقدم موضعگیری احتمالی ترامپ درباره شناسایی «خلیج فارس» به نامهای جعلی، میتواند بسیاری از معادلات در روابط تهران و واشنگتن را تغییر دهد و بهویژه باتوجه به حساسیت ویژهای که ایرانیان در این باره دارند و «خلیج فارس» برای ایرانیان نه فقط یک ظرفیت ژئوپولیتی، بلکه یک ظرفیت هویتی نیز هست، هرگونه موضعگیری درباره آن، مذاکرات را نیز تحت تاثیر بگذارد و در روند پیشرفت این گفتوگوها اختلال ایجاد کند؛ لذا بعید میدانم ترامپ مرتکب چنین اشتباهی شود.»
نامگذاری جعلی «خلیج فارس» به زیان ایران، امریکا و منطقه است
تاجیک در ادامه سخنانش در تحلیل آنچه در ارتباط با شناسایی «خلیج فارس» به نامهای جعلی گفت: «این واقعیت را باید درنظر داشته باشیم که اگر احیاناً ترامپ مرتکب چنین اشتباهی شود و به هر دلیل، در جریان سفر خود به منطقه، به نحو نامعقول و نادرست درباره «خلیج فارس» موضعگیری کند، نهتنها علیه منافع ایران گام برداشته، بلکه در عین حال به این دلیل که مذاکراتی را که خودش یک سوی آن ایستاده، به خطر انداخته، بهنحوی علیه منافع خود نیز حرکت کرده است؛ ضمن آنکه باتوجه به حمایت کمسابقه همین کشورهای حاشیه خلیج فارس ازجمله عربستان سعودی از شکلگیری مذاکرات ایران و امریکا و تلاش این کشورها و البته ایالات متحده برای جلوگیری از ایجاد هرگونه تنش و تشنج در منطقه خاورمیانه با اهداف اقتصادی، طبیعتاً طرح این دست مواضع احتمالی حتی به سود کشورهای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه نیز نیست و درنتیجه منطقاً این کشورها نیز نه تنها نباید تلاشی در این راستا کنند، بلکه انتظار میرود بهنحوی مانع از شیطنتهای احتمالی شده و آرامش منطقه را تضمین کنند.»
منبع: رویداد 24