علیرضا محمودی در ابتدای این نشست با نقل قولی راجع به پیکاسو هست، می گوید: «او نقاشی در میان شعرا و شاعری در میان نقاشان بود.» اما این گفته چه معنایی دارد؟ با اینکه او «از همان کودکی زندگی یک نقاش را داشت» و با وجود اینکه بهمدت هشتاد سال بدون وقفه خود را از طریق هنرهای تجسمی بیان کرد، جوهره نبوغ خلاق پیکاسو با آنچه معمولاً با مفهوم «هنرمند ــ نقاش» تداعی میشود تفاوت دارد. شاید صحیحتر باشد که او را هنرمند ــ شاعر بنامیم، زیرا شاعرانگی، رها بودنِ روانش از واقعیتهای پیشپاافتاده، و استعدادش در دگرگونی استعاری واقعیت، به همان اندازه که در تصویرپردازی ذهنی یک شاعر یافت میشود، در هنر تجسمیاش نیز وجود داشت. به گفته یک منتقد هنری: «پیکاسو همواره خود را شاعری میدانست که بیشتر تمایل داشت خود را از طریق طراحی، نقاشی و مجسمهسازی بیان کند.»
جنبش کوبیسم و واقعیت آن در تاریخ هنر چیست؟
فواد نجم الدین: باید حواسمان باشد که جنبش هنری الزاما شبیه جنبش اجتماعی نیست، یک تغییر نگاه است. با اختراع دوربین عکاسی وظایف نقاش در ثبت واقعیت از دوشش برداشته می شود. دیگر نگاه به نقاشی نگاه به یک هنر چیزی شبیه کشف جهان است. کوبیسم حاصل جست وجوهایی است که پیکاسو با الهام از رنگ ها و ماسک های آفریقایی انجام داد. در کار پیکاسو تصاویر به پاره های هنری در هم تافته تبدیل شدند و در عین حال زیست روزمره تصویر می شد. نمایشگاهی که در سال ۱۹۰۷ از کارهای پیکاسو برگزار شد، سروصدای زیادی کرد و لویی وکسل، منتقد هنری، وقتی این آثار را دید آنها را مکعب نامید. در واقع می توانیم بگوییم پیکاسو پدرخوانده این هنر است.
• ۵۰ سال از مرگ پیکاسو می گذرد، ولی همچنان درباره او بحث می شود. آیا پیکاسو در این ۵۰ سال اهمیت بیشتری پیدا کرده یا اهمیتش را از دست داده است؟
حافظ روحانی: پیکاسو یک ویژگی مهم دارد. او اولین نقاش مدرنی است که به سلبریتی تبدیل می شود. تا آن حد که حتی خبر درگذشتش در صفحه اول روزنامه اطلاعات منتشر می شود. یکی از دلایل این اتفاق به نوع زندگی او و علاقه رسانه ها به او برمی گردد. فیلم های داستانی و مستند زیادی هم در باره او ساخته می شود. پیکاسو مسیری را تکمیل می کند که پل سزان با پست امپرسیونیسم شروع کرد. او نقاشی را از قید اجسام رها می کند و به اشکال جان می بخشد. به عنوان مثال لیوان برای او لیوان نیست، یک استوانه است. او بنیان هنر مدرن را شکل می دهد و بنابراین انقلابی ایجاد می کند که همچنان قابل بحث است.
• فکر می کنید نمایشگاه پیکاسو برای ایران چه ایده تازه ای همراه دارد؟
فواد نجم الدین: کسانی هستند که اصلا با کوبیسم آشنایی ندارند، اما پیکاسو را می شناسند. می دانند سنت شکن است. حتی اسم او به یک اصطلاح تبدیل می شود. واقعیت این است که پیکاسو فراتر از کوبیسم است. او همیشه در حال خارج شدن از عهدی است که بسته است. با هنرمندی روبه رو هستیم که در طول ۹۰ سال زندگی، اثر مهمی بر هنر گذاشته است. او یاد داده چطور می توانیم خودمان را در رسانه ها تکثیر کنیم، به هنرمند یاد داده چطور می توان به یک سلبریتی تبدیل شد. در اقتصاد هنر هم چیزهای بسیاری به ما یاد داده است. در نمایشگاه پیکاسو در تهران سعی از شکل گاهنامه ای عبور شود و همین نگاه حفظ شود. بنابراین حتما باید پرسید که پیکاسویی که در تهران است، چه نسبتی با ما دارد. در سالن اول نمایشگاه کارهای شاخص او را نمایش داده شده اند، در سالن دوم نقش او در شکل گیری کوبیسم را می بینیم. در سالن سوم هم با نقش اجتماعی و دیدگاه ضدجنگ او مواجه می شویم که به نظرم در جهان جنگ زده امروزی این نقش ضد جنگ بسیار مهم است.
• بسیاری از بازدیدکنندگان می پرسند چرا آثار چاپی هستند و اصل نیستند. فکر می کنید ایده های این نمایشگاه پاسخگوی شوق تماشاگر برای دیدن آثار بوده اند؟
حافظ روحانی: هیچ موزه ای در جهان نمی تواند تنها با آثار متعلق به خودش نمایشگاه برگزار کند. تا جایی که می دانم به جز چند اثر پیکاسو مثل نقاش و مدلش اثر مهم دیگری از پیکاسو در تهران نداریم. گنجینه موزه هنرهای معاصر هم بیشتر شامل مکتب نیویورک است و از مدرنیست ها در موزه معاصر گنجینه حیرت انگیزی نداریم. از طرف دیگر آثار چاپی در نمایشگاه هستند که شید پیش تر از این اصلا آنها را ندیده بودیم. از این نظر این نمایشگاه اهمیت زیادی دارد. نه تنها برای ما که برای موزه های جهان تا بدانند در تهران چه آثاری از پیکاسو وجود دارد.
• به جز آثاری که در نمایشگاه می بینیم، آثار دیگری از پیکاسو هم در تهران وجود دارند. این آثار چرا در نمایشگاه نیستند؟ موانع اداری بوده یا با ایده نمایشگاه مطابقت نداشتند؟
فواد نجم الدین: در مورد تعداد حرفتان درست است. ولی ماجرا این است که روایتمند کردن نمایشگاه خیلی مهم بود. حتی اگر آثار بیشتری هم از پیکاسو داشتیم، شاید باز با همین آثار نمایشگاه را برگزار می کردیم. ما ۱۰ اثر از پیکاسو در بنیاد مستضعفان داریم، ۵ اثر در نیاوران و تعدادی دیگری هم هستند که نگران اصالتشان بودیم و نمی توانستیم در نمایشگاه شرکتشان بدهیم. اما در مورد چاپ هم باید بگویم چاپ نفیس اهمیت زیادی دارد و این نمایشگاه باعث شد از اهمیت چاپ هم صحبت کنیم.
• نمایش پرینت یا مولاژ تابلوی «گوئرنیکا» در نمایشگاه در حدو اندازه موزه هنرهای معاصر چقدر قابل قبول است؟
فواد نجم الدین: در مورد این تابلو رسما قید کرده ایم که اصل نیست. اما چون مونالیزای مدرن است و اثر بسیار مهمی به شمار می رود، باید آن را در نمایشگاه داشتیم. نتوانستیم با بنیاد پیکاسو به دلیل تحریم ها به تفاهم برسیم که فایل بسیار با کیفیت تری داشته باشیم. به همین دلیل تابلوی ۷ متری گرنیکا را در ابعاد سه متر و نیم در نمایشگاه داشتیم.

• نسل جدیدی از مخاطبان با از این نمایشگاه استقبال کره اند. به نظرتان دیدگاه این نسل چطور است؟
حافظ روحانی: نمی دانم نظرسنجی انجام شده یا نه. اما از چند جنبه می توان استقبال خوبی را که از نمایشگاه صورت گرفت، توضیح داد. یکی این که نسل جدید از طریق شبکه های اجتماعی فکر می کند مثل بقیه کشورها می تواند به گالری برود. جوانان بسیاری هستند که اصلا برای این به نمایشگاه می آیند که برای شبکه های اجتماعی شان عکس بگیرند. گالری گردی تبدیل به یک خرده فرهنگ شده است. کسانی که سن بیشتری دارند، یک سلیقه برساخته دارند و جوان ترها هم فرصت پیدا کرده اند با این آثار آشنا شوند.
• بعضی ها حجم نوشتار و اینفوگرافی هایی را که در نمایشگاه وجود دارد، بسیار زیاد دانسته اند که باعث شده ارتباط با آثار پیکاسو مختل شود.
فواد نجم الدین: در شرایطی که نمایشگاه دائمی نیست، مثل یک شو به آن نگاه کرده ایم. می توانیم به عنوان تجربه آشنایی با پیکاسو به این نمایشگاه نگاه کنیم. البته کامنت هایی هم داریم که در آنها از این نوشتارها و اینفوگرافی ها استقبال شده است. به نظرم نوشتار باعث مختل شدن فضای بصری نشده اند.
• در مورد بخش آثار هنرمندان ایرانی بگویید.
حافظ روحانی: گالری شماره ۹ موزه تأثیر پیکاسو بر هنر ایران را نمایش می دهد. از افرادی مثل جلیل ضیاپور که زمانی وارد پاریس شده که کوبیسم یک جریان کاملا شکلگرفته است تا مثلا بهرام دبیری که خودش بارها اشاره کرده چقدر تحت تأثیر پیکاسو است.

• درباره متون فارسی که در این سالها درباره پیکاسو نوشته شده، بگویید؟
فوداد نجمالدین: درباره معرفی متون فارسی که در این سالها درباره پیکاسو نوشته شده، باید بگویم؛ این متون جدید نیستند و اگر بخواهیم متنها را در چند نسل معرفی کنیم، یک سری مربوط به دهه ۶۰ هستند. در بسیاری از کتابها به شکل مجزا خیلی به پیکاسو پرداخته نشده اما علاوه بر آثاری که مربوط به چندین سال پیش است، اما کتابی که به شکل مجزا باشد من ندیدم؛ با این حال میتوان به تاریخ هنر جنسن و یا کتاب هنر گاردنر اشاره کرد. کتابی هم با عنوان «حیوانات پیکاسو» منتشر شد. این کتاب با طراحی زیبا مملو از تصاویر و عکسهای بسیاری از حیوانات در زندگی پیکاسو است - حیواناتی که او نقاشی کرده و کشیده است و همچنین کسانی که دوستشان داشته است. علاوه بر اینها ما میتوانیم در حوزه مقالات و پایاننامه مطالب بیشتری درباره پیکاسو پیدا کنیم.
حافظ روحانی: بیشتر کتابهایی که درباره پیکاسو نوشته شده، جدیدترین کتاب مربوط به ۱۵ یا ۲۰ سال پیش است، اشکالی که ما داریم این است که تمامی آثار متون کلاسیک هستند و درباره پیکاسو ما همچنان درگیر مطالعه متون قدیمی هستیم و متون جدید تجسمی تمایل به هنر معاصر دارند.
• توصیهاتان برای کسانی که نمایشگاه را تا کنون ندیدند چیست و چه ایدهای برای تماشای نمایشگاه دارید؟
فواد نجمالدین: کسانی که برای اولین بار این نمایشگاه را میبینند، خوشبهحالشان است. کتاب هنری مصوری است که در نمایشگاه وجود دارد و میتواند برای بینندگان جذاب باشد. این نمایشگاه فرصت خوبی برای تماشای خلاقیت و طنازی پیکاسو است که میتواند برای مخاطبان جذاب باشد