کوبایی شدن ایران / واقعی شدن، راه حل فوری و نهایی قطع برق

عصر ایران چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 17:51
حالا در برابر دو گزینه قرار داریم. اول: قیمت برق پایین بماند اما با کمبود و قطع برق روبه رو باشیم. دوم: واقعی سازی قیمت برق که باعث می شود برق وجود داشته باشد.

عصرایران ؛ رضا حیران - واقعی شدن، تنها و فوری ترین راه برای حل مشکل بی برقی، بی گازی و ... ایران است. اگر دولت، فردا قیمت برق را واقعی کند از فردا، قطع برق در سراسر کشور پایان می یابد.

ریشه بحران ایران در برق و آب و گاز و ... نه واقعا کمبود بلکه قیمت غیرواقعی است. قیمت پایین باعث کمبود شده است. با شرایط قیمتی فعلی آب، برق و گاز و ... نه تنها همیشه با کمبود روبه رو هستیم و این کمبود به شکل تصاعدی بیشتر و بیشتر می شود بلکه نارضایتی و مشکلاتی دیگر در سایر بخش ها نیز تولید می کند. از تعطیلی کارخانه ها و کسب و کارها تا قطع برق و مشکلات گسترده مردم به ویژه در مناطق جنوبی که گرما شرایط غیرقابل تحملی را ایجاد می کند.

به این وضعیت، "کوبایی" شدن می گویند. این کوتاه ترین توصیف برای مهمترین دلیل وضعیت کنونی انرژی (برق، گاز، بنزین و سوخت)، اینترنت و دیگر خدمات اساسی و زیرساختی است.


کوبایی شدن 

کوبایی شدن یعنی قیمت یک کالا به دلیل اجبار دولت، به شدت ارزان و پایین است اما همزمان کم است.

در کوبا به دلیل قیمت گذاری دستوری دولت، برق و بنزین، به شدت قیمت کم و پایینی دارند اما کشور با کمبود شدید برق و بنزین روبه رو است. مفت است اما نیست. تقرییا همه کالاها در کوبا چنین وضعیتی دارند. از مواد غذایی تا شیرخشک و پوشک بچه توسط دولت قیمت گذاری می شوند اما همزمان در همه این کالاها، کمبود شدید وجود دارد. البته بسیاری از این کالاها را می توان به قیمت بالا و آزاد، دریافت کرد اما به قیمت کم دولتی، نه.

یعنی قیمت یک کالا در نتیجه دستور و تحمیل دولت، به شدت کمتر از قیمت استاندارد و واقعی، پایین نگه داشته می شود اما این اتفاق در نهایت منجر به کمبود آن کالا می شود و این موضوع مشکلات و مسائل دیگری را تولید می کند. 



کوبا با کمبود و قطع طولانی و گسترده برق روبه رو استقطع برق در کوبا

هدف دولت از پایین نگه داشتن مصنوعی و دستوری قیمت برخی کارها، در ظاهر، حمایت از مردم و کاهش هزینه های مردم است. دولت سعی می کند با این اقدام، هم ادعای کنترل گرانی و قیمت ها را مطرح کند هم در محاسبه نرخ تورم، عدد کمتری به دست آید. با این حال، این اتفاق آنچنان وابستگی در همه بخش های کشور ایجاد می کند که کنار گذاشتن این قیمت ارزان و واقعی سازی قیمت، غیرممکن می شود.

هیچ کشوری در جهان به استثنای کوبا و کره شمالی، به مانند ایران شاهد قیمت گذاری دستوری و تحمیلی نیست. نه به لحاظ گستردگی کالاها و نه به لحاظ حجم دخالت دولت در قیمت گذاری کالاها و بازار. از برق و گاز تا قیمت بلیط هواپیما و اتوبوس و قطار و حتی شیرینی تر و خشک و زولبیا بامیه قنادی ها و آش و حلیم.

قیمت گذاری دستوری همچنین مانع از رقابت در بخش خصوصی می شود. بخش خصوصی بر پایه رقابت است و تعیین قیمت واحد، یعنی پایان رقابت.

این کار در ظاهر، حمایت از مردم و کمک به کاهش هزینه های مردم است اما در واقع در طولانی مدت آسیب های جبران ناپذیری به همه و در راس آنها مردم وارد می کند. به عنوان مثال، هم اکنون در شرایط قطع گسترده برق، این مردم هستند که در خانه ها و کارخانه ها و سایر مراکز از جمله بیمارستان ها و آزمایشگاه ها ، از بی برقی آسیب می بینند و هزینه می پردازند.
 
نه تنها در برق، بلکه در سایر حوزه ها از جمله اینترنت، حمل و نقل هوایی، قطار و اتوبوس هم شاهد همین معضل هستیم.

قیمت گذاری دستوری 

چرا قیمت گذاری دستوری باعث کمبود می شود؟ چون دولت ها با تعیین قیمت کمتر از قیمت واقعی ( که در نتیجه عرضه و تقاضا و مکانیسم بازار به دست می آید) عملا تولید و عرضه آن کالا را غیرسودآور می کنند. در نتیجه به مرور، تولیدکنندگان یا عرضه کنندگان کالا یا خدمات، کم و کمتر می شوند و در گام بعدی، کمبود باعث افزایش قیمت می شود. اتفاقی که در سال های اخیر درباره مرغ و گوشت قرمز رخ داد.

فشار و سخت گیری دولت برای پایین نگه داشتن قیمت این دو کالا، به ورشکستگی شمار زیادی از تولیدکنندگان این دو کالا و کمبود تولید و عرضه آنها منجر شد تا همین کمبود، جهش قیمتی آنها را نمایان کند.

برق

دولت ها فکر می کنند همان طور که برای کالا و خدمات خود می توانند قیمت تعیین کنند همین الگو را می توانند برای سایر بخش ها از جمله بخش خصوصی نیز تکرار کنند. به عنوان مثال اگر دولت می تواند برای صدور شناسنامه، هزینه ای مشخص و واحد را برای سراسر کشور تعیین کند همین الگو برای قیمت مرغ و تخم مرغ و نان و بنزین و بلیط اتوبوس و هواپیما و ... قابل اجراست. در حالی که واقعیت اینگونه نیست.

سازمان ثبت احوال به عنوان صادرکننده شناسنامه، بودجه خود را از خدمات ارائه شده به دست نمی آورد. یعنی میان هزینه های دریافتی سازمان ثبت احوال و بودجه سازمان و حقوق کارکنان ارتباطی وجود ندارد. زیرا بودجه سازمان و حقوق کارکنان را دولت تامین می کند فارغ از اینکه هزینه های دریافتی سازمان ثبت احوال چقدر باشد. 

با اقدام دولت در قیمت گذاری کمتر از قیمت واقعی برای یک کالا یا خدمات، دولت مجبور می شود برای زیرمجموعه زنجیره تولید هم دست به چنین قیمت گذاری بزند تا درصدی از سود را برای همه بخش های این زنجیره تضمین کند اما در عمل چنین چیزی اتفاق نمی افتد.


برق

به دلیل قیمت گذاری بیش از اندازه پایین دولت برای برق ، مصرف برق در ایران در خانه ها، فروشگاه ها، کارخانه ها و مراکز مختلف بالاست و هدر رفت آن نیز در حجم زیادی حتی در نیروگاه های تولید برق و خطوط انتقال رخ می دهد. استفاده از دستگاه های کم مصرف هم بی معنی است. به همین دلیل با مصرف بالا و بیش از تولید برق روبه رو هستیم. با وضعیت کنونی قیمت برق، هر چقدر هم تولید بیشتر شود باز هم مصرف بیش از ان خواهد بود و در نتیجه با کمبود روبه رو خواهیم شد. با قیمت کنونی برق، تولید در پرمصرف ترین و قدیمی ترین کارخانه های جهان هم سودده می شود. بسیاری، کارخانه ها و دستگاه های از رده خارج را به قیمت خیلی پایین وارد می کنند و چون قیمت برق، به شدت پایین است تولید و فعالیت آنها در اصطلاح می صرفد. بخشی از آلودگی های زیست محیطی ایران نیز به دلیل همین کارخانه ها و تاسیسات است.

همچنین قیمت خیلی کم برق باعث شده سرمایه گذاری خصوصی در بخش تولید نفت نیز سودده نباشد و صرفه اقتصادی نداشته باشد. با قیمت فعلی برق، دولت هم درآمدی برای بازسازی ، تعمیرات یا ساخت نیروگاه های جدید ندارد. 

سوالی که مطرح می شود این است: آیا واقعی سازی قیمت برق به هزینه خانواده ها و کسب و کارها فشار وارد نمی کند؟ پاسخ بله . صحیح است اما این فشار به مراتب بیشتر از کمبود و قطع برق است. ضمن اینکه مردم در مصرف خانگی و کارخانه ها و کسب وکارها، در واکنش، راه هایی برای غلبه بر قیمت های برق پیدا می کنند. از کاهش و تغییر شیوه مصرف تا استفاده از دستگاه های کم مصرف. 

کوبایی شدن ایران / واقعی شدن، راه حل فوری و نهایی قطع برق
قیمت گذاری دستوری برق باعث شده هم اکنون کابل پایتخت افغانستان در سایه حکومت طالبان، برق داشته باشد اما تهران پایتخت ایران برق نداشته باشد. دلیل آن نیز این است که در افغانستان، دولت، قیمت برق را پایین تر از رقم واقعی آن قیمت گذاری نمی کند و قیمت، واقعی است. در نتیجه مصرف، عادی انجام می شود و کمبود برق رخ نمی دهد. در حالی که در ایران، با مصرف بی رویه و هدف رفت برق در قالب های گوناگون، با کمبود شدید برق روبه رو هستیم.

حالا ایران و ایرانیان در برابر دو گزینه قرار دارند. گزینه اول: قیمت برق پایین بماند اما با کمبود و قطع برق روبه رو باشیم. گزینه دوم : واقعی سازی قیمت برق که به معنی افزایش قیمت آن است اما باعث می شود برق وجود داشته باشد.

 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.