پروانه کُبره: تنها یک اشاره و سیگنال مذاکراتی کافی بود تا بازارها مجددا تغییر مسیر دهند. اگرچه با وجود توقف موقت در مسیر مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، مقامات ایرانی واکنشی مبنی بر عقبنشینی از میز گفتوگوهای هستهای بروز ندادند و همچنان خود را پایبند و راغب به تداوم مسیر دیپلماتیک نشان دادند، اما از ابتدای هفته بازارهای دارایی وارد فاز جدیدی از تغییرات قیمتی شدند. بورس ریخت و تاختوتاز دلار و طلا کلید خورد. با توجه به اینکه تغییر فاز بازارها همسو با تعویق مذاکرات رخ داده بود، کارشناسان تاکید کرده بودند که با از سر گرفتن مذاکرات، تب برخی بازارها همچون دلار و طلا فروکش خواهد کرد و پول به سمت بازار سهام حرکت خواهد کرد.
روز گذشته این سناریو بلافاصله با خبر آکسیوس مبنی بر احتمال برگزاری دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در هفته آینده محقق شد. دلار دو کانال عقبنشینی کرد و دوباره در کانال 82هزار تومان نوسان کرد، اما بورس با ورود پول حدود 900میلیارد تومانی روبهرو شد و پرواز شاخصها، این بازار را وارد مسیر صعودی کرد. تغییر رفتار بازارها در واکنش به اخبار مثبت مذاکراتی نشان میدهد معاملهگران استراتژی خود را براساس ریسکهای سیاسی تعیین میکنند.
در چنین فضایی فعالان بازارها معمولا با در نظر گرفتن ریسکهای احتمالی و سناریوهای محتمل، به سمت داراییهای امن حرکت میکنند. نمونه واضح و مبرهن آن را در معاملات روزهای گذشته بازارهای دارایی مشاهده کردیم؛ جایی که پول بهسرعت از تالار سهام خارج شد و به سمت صندوقهای طلا حرکت کرد. کارشناسان در مورد بیشواکنشی بازارها نسبت به مذاکرات ایران و آمریکا معتقدند این موضوع به تهدیدات ترامپ در خصوص عملی شدن سناریوهای بدبینانه در صورت عدم توافق دوجانبه بازمیگردد.
وقوع منازعات و پیشروی درگیریهای لفظی با چاشنی تهدیدات نظامی همواره یکی از عوامل مهم بیثباتی اقتصادی در سطح جهان بوده است. این موضوع متغیرهای اقتصادی کشورها را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. برخی از ریسکها موجب کاهش تولید، افزایش کسری بودجه و افت صادرات میشود. علاوه بر اینکه موضوع مذکور منجر به افت ارزش پول ملی میشود، این روند وضعیت سرمایهگذاری را سخت میکند.
به این ترتیب طبیعی است که بازارها بهدلیل ماهیت حساس و واکنشپذیرشان، نخستین بخشهایی باشند که به چنین رخدادهایی عکسالعمل نشان دهند. در سالهای اخیر نیز بهکرات مشاهده کردیم که چگونه ریسکهای سیاسی و نظامی توانستند چشمانداز سرمایهگذاری و روند جریان پول به بازارها را تغییر دهند. با جدی شدن ریسکها بازارها با نگرانی، ترس و عدم قطعیت همراه میشوند. همین شرایط باعث میشود نوسانات قیمتی بهطور چشمگیر و لحظهای افزایش یابند.
در همین راستا زمانی که مباحث مرتبط با گزینههای جدیتر، همچون گزینههای نظامی، مطرح میشود، معمولا معاملهگران دچار بیشواکنشی شده و تحلیلگریز میشوند. این موضوع مربوط به بازارهای ایران نیست و همه بازارها در نقاط مختلف دنیا در رویارویی با سناریوهای بدبینانه با احتیاط شدید معاملهگران مواجه میشوند.
تغییر روند قیمتها در بازارهای جهانی متاثر از منازعات منطقهای و جنگ سرد بینالمللی به شکلگیری تضادهای جدید در رفتار معاملهگران منجر میشود. به صدا درآمدن آلارم تشدید ریسکهای سیاسی موضوعی است که اثرات آن در هر دوره تنش نظامی بهوضوح قابل مشاهده است.
ریسکهای سیاسی و مخاطرهانگیز با ایجاد نااطمینانی گسترده، اولین ضربه را به اعتماد سرمایهگذاران وارد میکنند. نتیجه این بیثباتی، خروج سرمایه از بازارهای پرریسک داخلی، کاهش حجم معاملات و افزایش نوسانات شدید در بازارهای مالی و دارایی است. شاخصهای سهام افت میکنند، قیمت دلار و طلا جهش مییابد و بازار ارز نیز بهشدت دچار تلاطم میشود. در چنین شرایطی، برخی سرمایهگذاران بهدنبال راهکارهای محافظتی میروند؛ بهعنوان مثال ممکن است ورود به برخی بازارها، حتی رمزارزها، در صدر تقاضای سرمایهگذاران قرار بگیرد. از سویی بانک مرکزی برای مقابله با آثار منفی ریسکهای سیاسی دست به تغییرات مهمی در سیاستگذاریهای اقتصادی خواهد زد. تغییر در نرخ بهره یکی از ابزارهای کنترل تورم است. این واکنش مجددا بر استراتژی معاملهگران اثرگذار است و بسته به شدت اعمال تغییرات، معاملهگران را در موقعیتهای متفاوتی قرار میدهد.
بنابراین تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازارهای مالی اغلب منفی است. این وضعیت شرایط سرمایهگذاری را مبهم جلوه میدهد. فعالان خبره اقتصادی بر این باورند که شناخت دقیق آثار ریسکها میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در زمان بحران، تصمیمات کمریسکتر و پایدارتری اتخاذ کنند؛ اما واقعیت این است که نزدیکترین نتیجه این وضعیت، متلاطم شدن بازارهاست که میتواند با توجه به زمانبر بودن ریسکها به طول بینجامد.
گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با کارشناسان بازار سرمایه نشان میدهد هر چند اخبار مثبت سیاسی میتواند در کوتاهمدت فضای روانی مثبتی در بازار ایجاد کند، اما در نهایت بورس برای ادامه روند صعودی نیازمند بهبود بنیادی در وضعیت سودآوری شرکتها، کاهش نرخ بهره و افزایش تقاضای سرمایهگذاری است. بنابراین، سرمایهگذاران باید با دقت و تحلیل، مسیر سرمایهگذاری خود را انتخاب کنند و اسیر هیجانهای لحظهای نشوند. از این حیث مشخص است که چرا بازارها در مواجهه با ریسکهای بیرونی، عمدتا با تحولات جدی قیمتی روبهرو میشوند. تحلیلگران میگویند وقتی پای مباحث مهمی همچون «هستهای» در میان باشد این مهم، «سناریوهای متعدد آمیخته به ابهام» را روی میز معاملهگران بازارها میگذارد.
در مورد اهمیت موضوع مذاکرات و اثرات آن بر رفتار بازارها باید به این نکته اشاره کرد که پیشروی دیپلماسی در مورد اختلافات ایران و آمریکا نشان میدهد ماحصل گفتوگوها اثرات مهمی حتی بر سرنوشت کشورهای دیگر برجای میگذارد. در چنین فضایی نباید انتظار داشت فعالان اقتصادی بیمحابا عمل نکنند. بررسی روند بازارها بعد از تعویق مذاکرات روز شنبه بهروشنی بر این امر تاکید میکند. دلار تا فراز قله 86هزار تومان پیشروی کرد و بورس در 48 ساعت خروج پول 5همتی را ثبت کرد.
یکی از موضوعات مهمی که کارشناسان بر آن تاکید میکنند، وضعیت غیرقابلپیشبینی بازارهاست که تحلیلگریزی را به یکی از نکات برجسته معاملات مبدل کرده است. به عنوان مثال در هفتهای که گذشت تکنیکالیستها از ادامه اصلاح بازار سهام تا کف کانال 3میلیونواحدی خبر داده بودند. اما این تحلیل بلافاصله با یک سیگنال سیاسی از اعتبار خارج شد.
در سناریویی دیگر از دست رفتن کانال 3 میلیون واحدی نیز مطرح شده بود، اما همانطور که مشاهده کردیم شاخص کل بورس روز گذشته توانست کانال 3.1میلیون واحد را پس بگیرد.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، میگوید در شرایطی که مهمترین متغیر اثرگذار بر روند بازارها «ریسکهای سیاسی» در ابهام هستند، پیشبینی عملکرد بازارها عملا امکانپذیر نیست. در حالت عادی میتوان سطوح بالای 3میلیون و 400هزار واحد تا تیرماه را برای بازارسهام به تصویر کشید اما اعداد و ارقام مذکور تحتتاثیر مولفههای سیاسی قابل اعتنا نیستند. اما آنچه اکنون مهم ارزیابی میشود این است که برگزاری دور چهارم گفتوگوهای غیرمستقیم با ایران در اوایل هفته آینده تا حدوی از التهاب بازارها و مهمتر از آن هراس بازارها میکاهد.