به گزارش مشرق، اواسط سال ۱۴۰۲ گزارش یک درگیری مرگبار در بهارستان به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری اعزام شدند. با بررسیهای اولیه مشخص شد که در یک درگیری خانوادگی مردی ۶۰ ساله به قتل رسیده است. مأموران در تحقیقات بر اساس اظهارات شاهدان و مدارک موجود یکی از خواهرزادههای مقتول به نام خسرو را بازداشت کردند.
در بررسیهای این پرونده مأموران دریافتند روز حادثه چند نفر از اعضای خانواده به خاطر اختلاف بر سر ارث و میراث باهم درگیر شده بودند. با تکمیل تحقیقات برای متهم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه دو فرزند مقتول برای پسرعمهشان درخواست قصاص کردند. سپس مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: «خسرو قاتل نیست عامل قتل نوه دیگرم است او را قصاص کنید.» سپس خسرو به جایگاه رفت و گفت: «روز حادثه پسرم بیمار بود و به داروخانه رفته بودم وقتی به طرف خانه برگشتم دیدم در کوچه درگیری است یکی از دوستانم گفت پدرت را با چاقو زدهاند بعد یک چاقو به من داد و گفت دست خالی نرو. وقتی وارد درگیری شدم با چاقو یک ضربه به کتف یکی از داییهایم زدم. اما در ماجرای قتل دایی کریم نقشی نداشتم. من با فرزندان او دوست هستم و به تازگی با آنها به سفر رفته بودیم. حتی بعد از جراحت هر دو داییام من و مادرم آنها را به بیمارستان رساندیم.»
پس از اظهارات متهم قضات به خاطر برخی ابهامات پرونده را به دادسرا برگرداندند تا پس از تحقیقات تکمیلی بار دیگر به پرونده رسیدگی کنند.