به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، «برای پیدا کردن یک قوطی شیر خشک، کل خانواده بسیج میشوند. از عمو و دایی تا همسایه . آخر سر هم همه دست خالی می مانند.» این جملات یکی از مادران است که صدایش دیگر از خستگی و درماندگی میلرزد.
ماجرا به یک برند خاص ختم نمیشود. نامش «آپتامیل پپتی وان» است؛ شیر خشکی برای نوزادانی که نه میتوانند هر غذایی بخورند، نه سیستم گوارششان توان تحمل شیر گاو را دارد. این شیر خشک، جزو فرآوردههای تخصصی و دارویی محسوب میشود، اما این روزها پیدا کردنش از یافتن داروی ضدسرطان هم سختتر شده است.
یکی از شهروندان میگوید: «برای یک قوطی شیر خشک آپتامیل، از شهرقدس تا کرج، بعد تهران، خیابان میرداماد، شهرک ولیعصر، حتی شهرری را گشتیم. ولی چیزی پیدا نکردیم. این اتفاق امروز و دیروز نیست، ما ماههاست که درگیر همین ماجرای تکراری هستیم.»
کمبود شیر خشکهای آلرژیک، چیزی نزدیک به سه سال است که در صدر دغدغههای خانوادهها قرار دارد، اما ظاهراً این بحران برای مسئولان فقط یک گلایه تکراری است که قابل توجه هم نیست. طبق گزارشهای میدانی از داروخانههای تهران، آنها عمدتاً نبود محصول را به «کمبود در کارخانه» یا «افزایش تقاضای خانوارها» نسبت میدهند.
نزدیکتر که میشویم، ردپای ناکارآمدیهای مدیریتی، تحریم، بیثباتی ارزی و حتی عدم نظارت بر توزیع هم دیده میشود.
این کمبود فقط یک دردسر ساده نیست. موضوع به سلامت نوزادان آسیبپذیر مربوط است. نوزادی که به یک نوع خاص از شیر خشک وابسته است، نمیتواند بهراحتی آن را با محصول دیگری جایگزین کند. تعویق در تغذیه مناسب یعنی ریسک بالای مشکلات گوارشی، حساسیت شدید و حتی آسیب مغزی در موارد حاد.
این بحران یک آزمون اخلاقی و مدیریتی است. وقتی یک خانواده باید برای یافتن یک قوطی شیر خشک، به صد داروخانه زنگ بزند و شب را با اضطراب شیر فردا صبح کودکشان بخوابد، دیگر هیچ توجیهی قابل قبول نیست.
و سؤال آخر: اگر کودک یکی از مسئولان ارشد نیازمند آپتامیل پپتی وان بود، باز هم این بحران سه سال به طول میانجامید؟