به گزارش همشهری آنلاین، محمدباقر قالیباف صبح یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ در همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی اظهار کرد:بسیار خوشحالم که توفیق پیدا کردم و فرصت حضور در این مجمع علمی ارزشمند و در بین شما عزیزان را پیدا کردم. در ابتدا یاد متفکر مجاهد آیت الله مطهری را گرامی میدارم و همچنین روز معلم را به همه معلمین و اساتید عرض تبریک و تهنیت دارم.
بنیانها و ضرورت علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله مطهری
وی ادامه داد: علامه شهید مرتضی مطهری رضوانالله تعالی علیه باور داشت تحقق تمدن اسلامی به علومی برگرفته از جهان بینی توحیدی نیاز دارد. چون علم باید در بستر جهان بینی قرار گیرد. ایده باز اندیشی و بازسازی در علوم انسانی بر مبانی معارف اسلامی از همین نگاه سرچشمه میگیرد. شهید مطهری با تیزبینی خاص خود دهها سال پیش به این نتیجه رسیده بود که جامعه اسلامی و حکومت اسلامی هر دو نیازمند علوم انسانی اسلامی هستند.
رئیس مجلس تأکید کرد: بنابراین بازخوانی و بازسازی انتقادی علوم انسانی موجود و دوم احیا و باز تولید علوم اسلامی و سوم تولید علوم انسانی اسلامی در منظومه فکری ایشان از لوازم تشکیل حکومت اسلامی و جامعه اسلامی هستند. همه میدانیم که پیروزی انقلاب اسلامی که امر ملی را احیا کرد و مردم را به مرکز ثقل اداره کشور آورد، بر مبنای باورها و ایدههای امام رضوان الله تعالی علیه شکل گرفت. ایشان اسلامی شدن نهاد علم برای رهایی از فرهنگ شرق زدگی و غرب زدگی را بر پایه حاکمیت اسلام ضروری میدانست. همچنان که نقش مردم را باور داشت و مردم را میداندار همه تحولات میدید. در واقع اسلامی شدن و مردمی شدن در مکتب امام مثل دو شاخه در هم پیچیده و به هم وابسته هستند. مردمی شدن، مطالبه اسلام است و اسلامی شدن مطالبه مردم. هیچ کدام بدون دیگری شدنی نیست آنچه پیوند این دو را تفسیر میکند و شرح و تفصیل میدهد و به توصیه و تجویز میرساند علوم انسانی اسلام است.
ضرورت تحول علمی بر مبنای تجربه و معارف اسلامی
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی نخبگان و نهادهای علمی از دو جهت میتوانند منشا تحول در علوم انسانی باشند. یکی از جهت تاثیر باور و پایبندی به مبانی دینی و معارف اسلامی در تغییر سرنوشت عمومی مردم و دوم نتایج حاصل از عملکرد چله اول انقلاب برای حرکت بر اساس آن معانی و معارف است. به عبارت دیگر و روانتر این دو عنصر مهم یعنی معارف اسلام و تجربه حکمرانی باید به طور مستمر مورد تحقیق و تأمل علوم انسانی قرار گیرد. علوم انسانی اسلامی فقط حاصل برداشت ما از مبانی نظری اسلام نیست. بلکه حاصل تجربه زیستی ما بر اساس این مبانی نیز هست. عالم و محقق علوم انسانی اسلامی از تکرار ایده آلها به جایی نمیرسد. بلکه وظیفه اصلیش تحلیل دقیق وضعیت موجود و ارائه راهکار عینی برای رسیدن به وضعیت مطلوب است. چرا ؟ برای اینکه اثر کار علمی او برای منافع عمومی ملموس شود.
قالیباف ادامه داد: در چله دوم انقلاب اسلامی دست کم از دو نظر بیش از هر زمان و دوران دیگری به علوم انسانی اسلامی نیاز داریم. سازمان دادن به زیست عمومی مردم و حکمرانی بر پایه آموزش و ارزشهای دینی. هم نظام حکمرانی نیازمند فهم وضعیت و فهم مسئلههایی است که باید در هر شرایطی برای آنها راه حل پیدا کند و هم جامعه ما نیازمند مراجعه به علوم انسانی اسلامی است .متاسفانه در سالهای گذشته نخبگان بیشتر درگیر انکار یا اثبات علوم انسانی اسلامی بودهاند و در نتیجه به تولید گزارههای عقلانی و عملیاتی برای شناخت و حل مسائل زندگی مردم کمتر توجه شده است. در حالی که تجربه جمعی ما چه موفق و چه ناموفق منبعی برای تولید و تکثیر الگوهای علوم انسانی اسلامی است. اگر علوم انسانی اسلامی، مسائل عینی جامعه و حکومت را به رسمیت نشناسد و در خدمت تفسیر وضعیت و حل آنها نباشد، در عمل مسئلهای نخواهد بود و مصداق علم لاینفع خواهد بود.
انباشت مسائل و ضرورت تبدیل علوم انسانی اسلامی به مطالبه عمومی
قالیباف اظهار کرد: امروز که در نزدیکی ۵۰ سالگی انقلاب اسلامی قرار داریم، از یک طرف با انباشت مسائلی مواجه هستیم که جامعه پیش روی نهاد علم در کشور قرار داده است. اما پاسخ درخوری برای آنها تولید نشده است و از طرف دیگر نظام حکمرانی گزینههای متنوع و موثری برای حل مسائل انباشته خودش ندارد. نتیجه هر دو، دلزدگی و ناکارآمدی است. چون جامعه تا وقتی انعکاس مشکلاتش را و راه حل کارآمد برای آنها را در علوم انسانی اسلامی نبیند و به رسمیت نشناسد، مزایا آن را درک نمی کند. در نتیجه حاصل تلاش عالمان و محققان در این زمینه از پشتوانه حمایت عمومی برخوردار نخواهد شد و رشد نخواهد کرد. اگر موضوعی به گفتمان تبدیل شود، آن وقت مردم خود به مطالبهگران عمومی تحقق آن تبدیل میشوند و جامعه علمی هم آن را به طور تخصصی مطالبه میکند . به این ترتیب پیگیری آن برای نظام حکمرانی هم ضرورت دارد و هم مشروعیت پیدا میکند. اگر چنین فضایی حاکم شود کشور را به سمت اصلاح و تحول امور میبرد.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه نظام حکمرانی ما موظف است فضا را برای تولید و رقابت ایده ها و اندیشه های معتبر در زمینه علوم انسانی اسلامی فراهم کند، گفت: نظام حکمرانی ما باید خودش را با نتایج حاضر از تلاش و تایید جامعه علمی علوم انسانی اسلامی وفق دهد. همچنین آن دسته از پژوهشهای علوم انسانی اسلامی که به حل مسائل عامه مردم و تعیین خیر عمومی نزدیک تر است را با اولویت در دستور کار خودش قرار دهد. نه تقلید در علوم انسانی و نه تحقیر علوم اسلامی، هیچ کدام چرخههای زندگی ایرانی و حکمرانی ایران را راه نمی اندازد. باید به دور از دعواهای متعصبانه که در شان نهاد علمی نیست، رویکردهای افراطی و تفریطی را در نگاه به علوم انسانی اسلامی کنار بگذاریم. واقعیت این است که علوم انسانی اسلامی پروژهای شکست خورده نیست اما پروسهای ناتوان هست.
ضرورت تسریع در بهرهگیری از علوم انسانی اسلامی و اهمیت رونق اندیشهورزی
وی عنوان کرد: به نظر میرسد زمان برای ما به سرعت در حال سپری شدن است. چه مردم در زندگی روزمره شان و چه نظام حکمرانی در اداره کشور، هیچ کدام از یافتههای علوم انسانی اسلامی بینیاز نیستند. اما نمیتوانند برای نتایج خاص آن همیشه منتظر بمانند یا در کلیات به سر کنند. فراتر از اینها، یکی از سیاستهای قطعی در حکمرانی کشور باید رونق دادن و دامن زدن به اصل تفکر و اندیشه ورزی باشد که پایه و مایه اصلی عقلانیت اسلامی است. مقام معظم رهبری در دهه ۶۰ جمله معروفی دارند که میفرمایند: حکومت اسلامی آن حکومتی است که مردم را به فکر کردن دعوت میکند و هدایت ذهن مردم را هم بر عهده میگیرد. این یعنی اگر وضعیت فکری کشور رو به افول برود ما به عنوان سیاستمدار و حکمران مسلمان در برابر آن مسئول هستیم. البته هم رونق مهم است هم جهت. اما تا رونقی نباشد، جهت درست هم پیدا نخواهد شد.
رییس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: افول تفکر و عقلانیت یک وضعیت غیر اسلامی است. سنت الهی این است که اگر جامعه از تفکر و حکومت از قوه حکم بر اساس تعقل خالی شود، به انحراف و انحطاط کشیده میشود .بنده دو سال پیش در همین مکان در اختتامیه چهاردهمین دوره جشنواره فارابی عرض کردم و البته همچنان معتقدم که ما در دهه ۹۰ در رونق اندیشه ورزی وضعیت خوبی نداشتیم و حالا در دهه ۱۴۰۰ با آثار و عواقب آن روبرو هستیم. وقتی فکر از حرکت بایستد، الگوها و گزاره های حکمرانی یا کم میشوند یا پوچ. در نتیجه ناکارآمدی و نارضایتی تولید و باز تولید میشود. نتیجه استمرار این وضعیت ، ناحکمرانی یا حکمرانی ناشایست خواهد بود. اگر اداره کشور بر اساس علم، تعقل و خرد تعطیل شود، در بهترین حالت همه چیز به حال خود رها میشود تا بدون پشتوانه نظری و با عملگرایی منفی و موقعیت زده اداره شود و موجب تحجر شود که ما را به جهنم انحراف از اسلام میبرد. در حالی که خیال میکنیم در صراط مستقیم هستیم، بایستی هر دو رویکرد مقلدانه و متحجرانه را کنار گذاشت. چرا که اولی اصل، امکان و ضرورت علوم انسانی اسلامی را انکار و دومی رشد علم و تعقل را در جامعه سرکوب میکند. تقلید و تحجر همزمان و هم اندازه حکمرانی اسلامی کارآمد را بدنام میکند.
لزوم احیای نهضت علمی و بهرهگیری نقادانه از تجربیات چهار دهه اخیر انقلاب
وی ادامه داد: اینکه رهبر انقلاب چند ماه پیش مجدداً بر احیای نهضت علمی و نرم افزاری تاکید کردند را دست کم نگیرید. ایشان سکان هدایت کشور در مسیر اسلام و انقلاب را در دست دارند. وقتی ایشان خیزش جدید علمی را پس از گذشت دو دهه مطالبه میکنند، به نظر من یعنی اینکه اولا شتاب رشد علمی ما کم شده و با نیازهای ما سازگار نیست. ثانیا جایگاه علوم انسانی در رشد و پیشرفت کشور که در این مدت نادیده گرفته شده، باید احیا شود. تجربه حکمرانی چهار دهه اخیر میتواند یکی از منابع تولید دانش برای علوم انسانی و اسلامی باشد. البته این به معنای آن نیست که این علوم را توجیهگر عمل خود کنیم. اما میتوان با دید نقادانه و خلاقانه به این تجربهها نگاه کرد و از دل آن گزارهها و الگوهای علمی پیشنهاد داد و پیش روی جامعه علمی گذاشت. پس تجربه چله اول انقلاب یکی از منابع تولید دانش انسانی و اسلامی است . به ویژه برای دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام. نگاه تمدنی به گذشته و آینده این تراکم تجربی، بسیار کلیدی و حیاتی است. از طرف دیگر تولید، توسعه و ترویج علوم انسانی اسلامی ما با پیدا کردن نقاط مشترک با علوم انسانی جریان اصلی یا انتقادی گره خورده است. ما نه میخواهیم چرخ را از نو بسازیم و نه میتوانیم از اشتراک تجربه ها و استفاده از دستاوردها و یافتههای دیگران بینیاز باشیم .نه از یادگیری فراری هستیم و نه میخواهیم تا ابد مقلد و شاگرد باقی بمانیم. یکی از آسیبهای جریان تحول در علوم انسانی اسلامی در کشور ما طی حدود ۲۰ سال گذشته شاید همین باشد که نتوانستیم موضعی متوازن را پیدا کند و روی آن بایستند.
ضرورت مدیریت حکمرانی علم و نقش مجلس در تقویت علوم انسانی اسلامی
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه باید مدیریت علم و حکمرانی علم را جدی بگیریم، گفت: باید بدانیم کجا و چگونه میتوانیم میراث علمی تمدنی خود را به کار بگیریم و حتی با دیگران به اشتراک بگذاریم و کجا و چگونه میتوانیم از دستاوردهای نظری و تجربی دیگران برای پیشرفت خود استفاده کنیم. برای همین به روز رسانی نقشه جامع علمی کشور با تاکید بر جایابی علوم انسانی اسلامی ضروری است.
وی تاکید کرد: مجلس شورای اسلامی با بازوان قوی علمی و فکری خود یعنی نهادهایی همچون مرکز پژوهشهای مجلس، مرکز تحقیقات اسلامی قم مجلس و مرکز اسناد و کتابخانه مجلس هم میتواند و هم وظیفه دارد که برای همافزایی با نهادهای فعال در جریان تولید و توسعه علوم انسانی اسلامی همکاری کند؛ این شاید یکی از بهترین دریچههای حل مسئله و به رسمیت شناختن مسئله باشد.
قالیباف گفت: ما تا قدرت تفکر علمی نداشته باشیم که مشکلاتمان را تبدیل به مسئله کنیم، راه به جایی نخواهیم برد. یعنی تا مسئله را به رسمیت نشناسیم، راه حل آن را هم نمیتوانیم پیدا کنیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: جریان علوم انسانی اسلامی با حکمرانی علم در کشور مرتبط است. تشریح چگونگی پرداختن به چنین امری در شأن این دست همایشهای علمی است و ما در مجلس شورای اسلامی برای استفاده و بهرهبرداری از یافتهها و دستاوردهای آن در عرصههای حکمرانی اقتصادی، حکمرانی امور مدیریتی، حکمرانی سیاست داخلی و خارجی، حکمرانی مسائل دفاعی و امنیتی ،حکمرانی مسائل فرهنگی و اجتماعی و حکمرانی محیط زیست آماده هستیم.