همشهری_فهیمه طباطبایی: در این ۱۹سال روزنامهنگاری که ۶۰درصد آن به شکل تخصصی در حوزه آموزش گذشت، با صدها معلم نشست و برخاست و تعامل روزانه داشتم. وقتی به عقب برمیگردم میبینم در دنیای روزنامهنگاری بیشتر از دوست همکار، دوستان معلم از سراسر کشور دارم؛ معلمانی از تهران تا مریوان، دهدشت، اشترانکوه، دشتیاری، بنت، بندر دیر، فومن و سردشت و...که بارها پای حرف آنها نشستهام؛ از محمد غیاثی، محمد بهلولی و افسانه محقق (که از آنها بسیار آموختم اما مرگ بین آنها و کلاس درس فاصله انداخت) تا دانشجوی دانشگاه فرهنگیان که در ابتدای راه معلمی است و میشود ساعتها با آنها بر سر یک موضوع بحث کرد.
در رفاقتهای بیشماری که صدها ساعت از عمر ۳۷ سالهام را برای آن سپری کردهام، برخی گلایهها، خواستهها یا مطالبات را در آنها مشترک دیدم که برای ادای دین به این دوستان معلمم، تیتروار به برخی از آنها اشاره میکنم:
ساماندهی نظام پرداخت حقوق و مزایا: این مطالبه مشترک معلمان در تمام دورهها و نسلهای متعدد معلمهاست. از ابوالحسن خانعلی که در تجمع صنفی معلمان در سال ۱۳۴۰ روبهروی مجلس به ضرب گلوله جان سپرد تا معلمانی که این روزها دغدغه رتبهبندی و نظام پرداخت حقوق یکپارچه را دارند، همه میگویند که باید شأن معلمان به واسطه حقوق و مزایا حفظ شود تا آنها برای رفع دغدغههای معیشتی خود به شغل دوم و سوم روی نیاورند.
معلمها از وضعیت کلاسهای شلوغ، نظام آموزشی آشفته و سایه سنگین کنکور بر سر آموزش گلایهمندند. آنها معتقدند که محتوای درسی تکلیف شده از سوی وزارتخانه، انعطاف تدریس را از آنها گرفته و نمیگذارد که معلم آنطور که باید روش تدریس خلاقانه خود را ارائه دهد.
از تبعیضی که دولتها بین معلمها و سایر کارکنان دولت میگذارند، ناراحت هستند و معتقدند که این تبعیض بسیار فاحش است و باعث شده که انگیزه آنها را برای تدریس بهتر کاهش دهد.
سه مورد بالا، پررنگترین مطالباتی است که در مراودات هر روزهام با معلمها میخوانم و میشنوم. به امید روزی که همه معلمان این سرزمین از بین بهترین آموزگاران ایران انتخاب شوند و دغدغه معیشت نداشته