ماجرای سفر آیت الله هاشمی به استانبول/ شام در کشتی تفریحی مهمان بودیم/ یک روسری را با خرقة مقدس تبرک کردند و به عفت دادند

خبرآنلاین پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404 - 23:10
در خاطرات آیت الله هاشمی آمده است: آقای صلاح الدین، رئیس امور مساجد شیعیان آمد. گزارش وضع مساجد شیعیان را آورد. از پیشرفت کار اظهار رضایت کرد. مدعی بود علوی‌ها کم کم دارند به شیعه می‌پیوندند. برای دادن تسهیلات به تجار شیعه کمک خواست؛ به نماینده بازرگانی تذکر دادم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب «سازندگی و شکوفایی» در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۰ نوشت:

ساعت نُه صبح آقای اوزال آمد، با هم به فرودگاه رفتیم و در راه، راجع به مشکلات مسجد و مدرسه ایرانی‌ها صحبت کردیم؛ قرار شد حل کنند. همچنین راجع به برنامه‌های سدسازی و نیروگاه‌ها و... توضیحاتی دادند. به خاطر خرابی هوا، نتوانستیم در شهر ازمیت، [مرکز استان قوجا ایلی] فرود بیاییم. بنا بود در آنجا از یک کارخانه لاستیک سازی بازدید کنیم.

در استانبول فرود آمدیم. ما را به بازدید یک کارخانه ریسندگی، بافندگی و دوزندگی از بخش خصوصی بردند؛ مهم و جالب نبود. از هم جدا شدیم. من به کنسولگری خودمان رفتم و با کارکنان دیدار کردم.

آقای صلاح الدین، رئیس امور مساجد شیعیان آمد. گزارش وضع مساجد شیعیان را آورد. از پیشرفت کار اظهار رضایت کرد. مدعی بود علوی‌ها کم کم دارند به شیعه می‌پیوندند. برای دادن تسهیلات به تجار شیعه کمک خواست؛ به نماینده بازرگانی تذکر دادم.

در خصوص تماس با ما از حکومت ترکیه تقیه می‌کرد. به مسجد شیعه برای اقامه نماز رفتیم. در راه مردم در دو سوی خیابان‌ها اجتماع کرده بودند و نزدیک مسجد احساسات گرمی ابراز داشتند. امام جماعت خیرمقدم گفت. جمعی از دختران ایرانی سرود خواندند و من بعد از نماز جماعت، صحبت کوتاهی کردم.

از آنجا به موزه عثمانی‌ها رفتیم. مدیر موزه توضیحات داد و سپس مراسم سرود و تشریفات شبیه زمان عثمانی، برای تماشای ما انجام دادند؛ جالب بود. ناهار را کنار تنگه بُسفُر دادند. نمایشگاهی هم از انواع غذاها، حبوبات، سبزیجات، میوه‌ها و مرباجات ترکیه توسط مسئول رستوران‌های آنجا ترتیب داده بودند.

 از غرفه امانت‌های مقدس بازدید کردیم؛ آثار مانده از حضرت رسول (ص) و صحابه مثل شمشیرها و لباس‌ها و پرده کعبه، موی پیغمبر و یا نامه پیغمبر و نظایر آن. مراسمی برای بیرون آوردن خرقه پیغمبر (ص) از صندوق طلا ترتیب دادند. یک روسری را با خرقة مقدس تبرک کردند و به عفت دادند. هر کس هر چه داشت، با تماس با خرقه تبرک کرد؛ گاه‌گاهی برای مهمانان عالیقدر آن را باز می‌کنند.

سپس همراه با اوزال، با هلی‌کوپتر از فضا از شهر استانبول بازدید کردیم؛ به نظرم بسیار مهم و با شکوه آمد. می‌گویند هفت و نیم میلیون نفر جمعیت دارد، ولی به نظرم بیشتر آمد. در حیاط هتل جدیدالتأسیس فرود آمدیم. کنار بُِسفُر بسیار با شکوه است. کمی استراحت کردم و سپس مصاحبه طولانی مطبوعاتی داشتم و به سوالات پاسخ دادم.

نماز مغرب و عشاء را در سوئیت محل اقامت خواندیم. آقایان [هادی] نژادحسینیان و [غلامرضا] آقازاده آمدند. گزارش مذاکرات و طرح‌ها برای قراردادها و مشکلات پیش آمده را گفتند. با هم پایین رفتیم. همراه اوزال به یک کشتی تفریحی رفتیم.

شام در کشتی مهمان بودیم. جمعیت زیادی از ما و ترک‌ها بودند. مشکلات مذاکرات را با آقای اوزال در میان گذاشتیم؛ حل شد. از جمله ارتباط انتقال خط نیرو و رفتن قطار مسافربری ایران تا استانبول، برداشتن سقف عدد کامیون‌های ما که به ترکیه می‌روند و حذف شرط پرداخت صد دلار توسط کامیون‌های ترک که به ایران می‌آیند.

کشتی چند ساعتی در تنگه بُِسفُر گشت زد و نزدیک ساعت دوازده شب به هتل برگشتیم. خاطرات دو سه روز را نوشتم و حدود ساعت یک بامداد خوابیدم.

۲۷۲۱۵

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.