تمجید زیباکلام از احمدینژاد
صادق زیباکلام، تحلیلگر و استاد علوم سیاسی در گفت وگو با روزنامه هم میهن به برخی کارشکنی ها در سطوح مختلف تصمیمگیری و تصمیمسازی در دولتهای مختلف اشاره کرده. بخشهایی از مصاحبه وی به شرح زیر است:
* من با وجود آنکه در دوران هشتساله آقای احمدینژاد، شدیداً به ایشان منتقد بودم، اما باید اذعان کنم که از نظر قدرت اجرایی و شهامت تصمیمگیری و تا حدود زیادی مستقل عمل کردن، حتی از مرحوم هاشمیرفسنجانی هم قدرتمندتر عمل میکرد، چه برسد به آقای روحانی و خاتمی.
* متاسفانه نمایندگان مجلس در امور خیلی دخالت میکنند، برای مثال اگر فلانی در حوزه انتخابیه آنها به سمتی نرسد، وزیر را زیر سوال میبرند و معمولاً وزیر در این شرایط کنار میآید. اجازه دهید با یک مثال در همین دولت برای شما موضوع را روشن کنم. این روزها این بحث مطرح است که آقای احمد میدری، وزیر کار در معرض استیضاح است و انتقاد نمایندگانی که میخواهند از آقای میدری سوال کنند، این بود که برای مثال یکی از مدیرانی که منصوب کرده بود در سال ۸۸ در تظاهرات سکوت شرکت کرده بود و این را گناه یک وزیر میدانستند و یا اینکه یک فردی را مدیر کرده است که در مجلس ششم جزو کسانی بوده است که نامه سرگشاده معروف را نوشته بودند. در واقع تنها چیزی که برای نمایندگان مطرح نبود، تجربیات، تحصیلات و عملکرد آن مدیر بوده است.
* اینکه چرا میگویم آقای احمدینژاد از این بابت عملکرد خوبی داشت این بود که در مقابل مجلس میایستاد و اصلاً حاضر نبود نسبت به مجلس کوتاه بیاید و در مدت حضور ایشان به ندرت این اتفاق رخ میداد که نمایندگان مجلس تهدید کنند که اگر فلانی مدیر نشود وزیر شما را احضار میکنیم و تحت فشار میگذاریم. معمولاً دولتها در این مواقع کوتاه میآیند که احمدینژاد اینگونه نبود و اگر میفهمید استاندار یک استان به واسطه فشار نمایندگان به کسی سمتی داده است، در مقابل آن استاندار میایستاد. از این بابت اگر به مسئله حکمرانی دولتها نگاه کنیم، ایکاش سایر رؤسایجمهور ما هم مقداری در مقابل مجلس میایستادند و تسلیم نمیشدند.
******
آیا ترامپ می تواند تحریمهای کنگره علیه ایران را لغو کند؟
نشست های مذاکراتی ایران و آمریکا در حال پیشروی است اما همچنان ابهامات زیادی درباره اخذ تضمینهای لازم از آمریکا و نحوه لغو تحریمها وجود دارد. این دو موضوع از آن جهت حائز اهمیت هستند که با تغییر دولت در واشنگتن توافق جدید به سرنوشت برجام دچار نشود.
فوآد ایزدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با سایت نامه نیوز درباره اخذ تضمینهای لازم از آمریکا گفت: «اگر هدف از مذاکره تعلیق تحریم هاست، کنگره مرجع تصمیم گیری درباره این موضوع است نه رئیس جمهور آمریکا. یعنی کنگره باید جلسه بگذارد و قانون دیگری را تصویب کند. اگر آقای ترامپ نیز بخواهد تحریم ها را به صورت محدود تعلیق کند مجوز درون متنی می خواهد، یعنی قانون اجازه چنین کاری را به او داده باشد والا همان اتفاقی که زمان برجام افتاد، امکان تکرار ندارد».
وی افزود: «بعد از برجام تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال شدند، مثلا بانک مرکزی ایران به دلیل حمایت از برنامه هسته ای تحریم شد اما بعد از تصویب قوانینی همچون کاتسا، بانک مرکزی ایران در کنار موضوع حمایت از برنامه هسته ای، به اتهام حمایت از تروریسم نیز تحریم شد. حالا اگر موضوع هسته ای بعد از توافق جدید پرونده اش بسته شود، همچنان بانک مرکزی ایران به اتهام حمایت از تروریزم در تحریم باقی می ماند چون موارد دیگر تحریمی دارد».
این تحلیلگر یادآور شد: «مسئله اصلی امروز برای ایران امکان دستیابی به توافق نیست بلکه آن است که آیا بعد از توافق امکان گشایش اقتصادی برای ایران فراهم می آید؟ با وضعیتی که مشاهده می کنیم گشایش اقتصادی بعد از توافق خیلی سخت است و این موضوع در جریان مذاکره باید مورد توجه قرار گیرد».
وی درباره تصویب توافق در کنگره آمریکا اظهار کرد: «حتی تصویب توافق در کنگره نیز سایر قوانین را تغییر نمی دهد. تغییر قوانین زمانی اتفاق می افتد که نمایندگان کنگره سایر قوانین تحریمی را نیز ملغی کنند بنابراین نباید مانند سال 1394 موضوعات را ساده سازی کنیم چون همان زمان رئیس کل وقت بانک مرکزی نتیجه اقتصادی برجام را هیچ اعلام کرد».
ایزدی درباره پیشنهاد هزار میلیارد دلاری به آمریکا برای سرمایه گذاری در ایران گفت: این نیز حرف مفت است. ترامپ امروز به سایر کشورها می گوید «بیایید در آمریکا سرمایه گذاری کنید»، چنین کسی چطور حاضر می شود در ایران سرمایه گذاری کند؟ بنابراین اگر ما گزینه سرمایه گذاری هزار میلیارد دلاری را روی میز مذاکره بگذاریم طرف آمریکایی به ما می خندد. حتی اگر ترامپ بتواند تصویب لغو تحریم های ثانویه را از کنگره بگیرد، نمی تواند مجوز لغو تحریم های اولیه را از کنگره بگیرد.
******
وزیری که حتی حامیانش هم از او عبور کردند!
سایت صراطنیوز نوشت:
به یاد آورید که به هنگام معرفی تنها وزیر زن کابینه چهاردهم به مجلس دوازدهم، چه شور و شوقی در میان هواخواهانشان برخاست که رییس جمهور اینک یک بانو را در راس وزارتخانه راه و شهرسازی گمارده و این همان گرامیداشت منزلت و مقام زن است!
در همان زمان بودند اندکی از دلسوزان، که از دو منظر با این گزینه مخالفت داشتند. اول اینکه سپردن مسئولیت این وزارتخانه عریض و طویل و پرحاشیه به یک بانو، از توانایی و ظرفیت او خارج است. مورد دوم، اما به سوابق بانوی معرفی شده باز میگشت که اقدامات غیرکارشناسی اش در اداره کل شهرسازی و طرحهای شهرداری تهران در زمان مسئولیت پیروز حناچی در بلدیه پایتخت، کاهش قابل توجه صدور پروانههای ساختمانی، رکود عظیم ساخت و ساز و افزایش لجام گسیخته آپارتمان را درپی داشت. با این حال نقد خیرخواهانه منتقدان در زیر امواج سهمگین فمینیستی در حمایت از تنها وزیر زن کابینه پزشکیان، مدفون شد و سرانجام فرزانه صادق مالواجرد توانست بعنوان نخستین بانوی وزیر راه و شهرسازی، راهی ساختمان وزارتخانه در اراضی عباس آباد شود.
اکنون با گذشت ۸ ماه از ورود خانم وزیر به وزارتخانه، مشکلات آن به حدی افزایش یافته و برون رفت از آنها بقدری ناممکن شده است که حتی لشکر جراید زنجیرهای نیز نمیتوانند چشم بر روی این حجم از بی مسئولیتی و ناکارآمدی ببندند و برخلاف حمایتهای تمام قدشان از عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد استیضاح شده پزشکیان، تقریباً به خروج قریب الوقوع مالواجرد از وزارت راه و شهرسازی رضایت دادهاند.
بر همین اساس، دو روزنامه تجدیدنظرطلب "سازندگی" و "هم میهن" به ترتیب در گزارشهای خبری تحت عناوین "خطای خانم وزیر" و "استیضاح راه"، با به حق دانستن برخی انتقادات به وزیر در مواردی همچون تغییرات گسترده در انتصابات، فاجعه بندر شهید رجایی، توقف پیشرفت ساخت و سازها در پروژه مسکن ملی، انعقاد قرارداد ریلی با شرکت منتسب به بابک زنجانی و...، نمایندگان مجلس را در استیضاح خانم صادق مُحق دانستهاند.
حال باید منتظر ماند و دید که عاقبت این وزارتخانه کلیدی و استراتژیک، اما به شدت بهم ریخته، به کجا منتهی میشود و آیا وزیر بعدی خواهد توانست این کشتی به گل نشسته را به ساحل امن برساند؟
******
روحانی سنگ چه کسی را به سینه میزند؟
خبرگزاری فارس نوشت:
صحبتهای جدید روحانی با تأکید بر واژه «نگذاشتند» روایتی یکسویه و کاملاً داخلی را نسبت به عدم تحقق برجام آن هم زمانی که آمریکا از آن خارج شده بود، ابراز میکند. وی در اظهاراتی جدید عنوان کرده: «در بهار 1400 یک امضا تا توافق مانده بود؛ اما نگذاشتند و یک عده اعتقادشان این است که نباید با دنیا مذاکره کنیم.» سخنان روحانی با شیوهاتهامزنی که به طرف مجهول داخلی اشاره دارد و حاکمیت را زیر سؤال میبرد با هدف حضور دوباره و جنجالی وی در فضای سیاسی کشور انجام میپذیرد.
وی که در دوران برجام عنوانهای اغراقآمیزی به این توافق میداد و آن را «فتح الفتوح» و «آفتاب تابان» میخواند و همه چیز از جمله ازدواج و اشتغال جوانان و حتی آب خوردن مردم را به آن گره میزد، عاقبت پاستور را بدون نتیجه مثبتی از اجرای این توافق ترک گفت. دههای که به «دهه از دست رفته» شهرت یافت و با وجود چیدن همه تخم مرغها در سبد برجام، کشور ۸ سال معطل برجام ماند و حاصل آن اقتصادی شرطی شده بود که هنوز هم بر بازار و تولید سایه افکنده است.
روحانی حالا برای توجیه نتایجی که در دولتهای وی به وقوع پیوسته ماههای آخر دولت خود که مصادف با دولت «جو بایدن» رئیس جمهور پیشین آمریکا بود را مورد اشاره قرار داده و با کلید واژه نگذاشتند بدون توجه به تصمیمات طرف خارجی اتهاماتی را معطوف به داخل کرده است.
این درحالی است که خود مقامات آمریکایی و رسانههای غربی و حتی نزدیکان روحانی نظر دیگری دارند. قبل از روی کار آمدن بایدن «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه امریکا در دولت بایدن که مدتها مشاور وی بود، در نشست مجازی کمیته یهودیان امریکا گفت: «اگر بایدن به کاخ سفید برود، تمامی تحریمها علیه ایران، از جمله تحریمهای اعمالی ترامپ را حفظ میکند و اگر ما به توافق برگردیم، همراه با متحدانی که در موضع ما قرار میگیرند، از برجام سکویی خواهیم ساخت تا به مذاکره بر سر توافقی طولانیمدتتر و قویتر بپردازیم.»
نقطه عطف ناامیدی اصلاحطلبان و اعتدالیون نسبت به بایدن آنجا بود که «علی خرم» دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت روحانی که نقش زیادی در ترویج برجام داشت در روزنامه آرمان ملی از بایدن گلایه کرد و با یادداشتی با عنوان « آقای بایدن قرار این نبود» نوشت: « آقای بایدن یـــا قــولشکن هستید یا ضعیفالاراده، از صراحت لهجه پوزش میخواهم، مگر شما نبودید که در ایام مبارزات انتخاباتی با قطعیت حرف از بازگشت سریع و بیقید و شرط به برجام میزدید؟ مگر شما نبودید که نورامید در دل ملت ایران و سایر ملل جهان بهوجود آوردید که بعد از دوران تاریک دونالد ترامپ، قرار است شما دوران احترام و منافع متقابل را با کشورمان و سایر کشورها شروع کنید؟»
با این اوصاف، اینکه روحانی در میانه این مذاکرات لب به سخن گشوده و به جای حرفهای سازنده بهاتهام افکنی داخلی میپردازد بیشتر یادآور اقدامات بیدستاورد و پر از مشکل دوران وی است. وگرنه در زمان روحانی بود که بیواسطه ذیل مذاکرات ۱+۵ «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه وقت ایران با طرف آمریکایی خود مذاکراتی را انجام داد. مذاکراتی که تا آن زمان بیسابقه بود تا جایی که جان کری و ظریف بیواسطه مذاکره و با هم در خیابانهای ژنو قدم زدند و به نشانه دوستی در کنار پرچم کشورهای یکدیگر قرار میگرفتند. روایت یکسویه روحانی با هر هدفی باشد در این زمان جز بازخوانی تاریخ که در آن واقعیت مشخص است، کاری از پیش نمیبرد. ضمن اینکه کمکی هم به عراقچی و تیمش که باید در برابر ترامپی که برجام را زیر پا گذاشت قرار بگیرد، نمیکند!
******
دولت کارشناسان یا دوستان و ستاد انتخاباتی؟
جنس برخی انتصابات شخص رئیس جمهور و یا منصوبین ایشان با هیچ متر و معیاری پذیرفتنی نیست. از انتصاب پسر، داماد، برادر همسر پزشکیان تا به کارگیری افرادی نظیر قائم پناه و دبیری و یا انتصاب غیرقانونی ظریف و همچنین اخباری که از هلدینگ خلیج فارس، وزارت کار، وزارت راه، شورای اطلاع رسانی دولت و ... به گوش میرسد در مجموع وضع مطلوبی از مدیریت دولت در ماه نهم فعالیت مخابره نمیکند.
در همین باره، حجتالاسلام علیرضا سلیمی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری فارس، در خصوص انتصابات نادرست دولتی اظهار داشت: «متأسفانه یکی از مشکلات جدی در انتصابات فعلی، نادیدهگرفتن تخصص و جایگزینی آن با معیارهای حزبی و جناحی است. در بسیاری از دستگاهها، حتی وزارتخانههای حساس، شاهد انتصاب افرادی هستیم که کوچکترین ارتباطی با حوزه مسئولیت خود ندارند».
عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، حتی به انتصاب مدیر بندر شهید رجایی اشاره کرد و گفت: «فردی را بهعنوان مدیر انتخاب کردهاند که مدرک و سوابقش هیچ تناسبی با مدیریت بندر ندارد! یا در مناطق آزاد، بازنشستههایی را به کار گماردهاند که صرفاً به دلیل وابستگی به احزاب خاص، این پستها را تصاحب کردهاند».
سلیمی ادامه داد: «متأسفانه لیستهایی از انتصابات نادرست وجود دارد که نشان میدهد برخی احزاب، مثل حزب اعتدال، یا حزب اعتماد ملی، سهمیههای مشخصی در پستهای مدیریتی دارند. حتی برخی از این افراد، در جریان انتخابات ریاستجمهوری، نقش فعالی در تبلیغات داشتند و امروز در پستهای حساس قرار گرفتهاند. این موضوع در بانکها، پتروشیمیها، مثل پتروشیمی خلیجفارس و حتی شرکتهای فولادی هم دیده میشود».
این نماینده در مجلس گفت: «در شرکتهای دولتی مثل فولاد یا حتی بخشهای انرژی، مدیرانی داریم که بیشترین ارتباطشان با آن حوزه، صرفاً عضویت در یک حزب یا جریان خاص است! این نهتنها به اقتصاد کشور آسیب میزند، بلکه اعتماد عمومی را هم تخریب میکند».
******
یادداشت آمریکاپسندانه یاسر هاشمی
سایت جهاننیوز نوشت:
یاسر هاشمی رفسنجانی با انتشار یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب آرمان با عنوان «روایت تغییر در مذاکرات ایران و آمریکا» مدعی شده است که انفجار در بندر شهید رجایی اقدام عینی آمریکاییها همزمان با مذاکرات غیرمستقیم بود تا نشان دهند از تحریم های تازه تا ضربات عملیاتی در دسترسشان است. وی در ادامه هشدار داده که ایران باید سریعا پیام تغییر رفتار امریکایی ها و پیام انفجار بندر را دریافت کند و آماده امتیازدهی واقعی در مذاکرات شود. هاشمی تهدید کرده است که اگر ایران بخواهد وقت کشی کند خطر تشدید فشارها و حتی اقدامات سختتر بسیار جدی خواهد بود!
انتظار این بود این یادداشت ضدایرانی و آمریکاپسندانه در یکی از روزنامه های امریکایی منتشر می شد اما ظاهرا پسر آیت الله و رسانه های اصلاح طلب دوست دارند از خاک ایران منویات ترامپ و امریکاییها را پیش ببرند؛ حتی تهدیدات ترامپ را به زبان فارسی مکتوب کرده و با قلم خود منتشر کنند. البته باید تامل کرد که آیا اساسا این متن با سطح اطلاعات و دانش یاسر تطبیق دارد یا خیر؟
این را هم باید گفت که فرزندان آیت الله سابقه ایفای نقش در پازل آمریکاییها را دارند؛ فتنه آمریکایی 88 و میدان داری فائزه و مهدی از جمله آنهاست. از سوی دیگر اظهارات و ادعاهای پوچ فاطمه بعد از درگذشت پدر در استخر هم مورد بارها مورد سوءاستفاده رسانههای معاند قرار گرفت.
تیم ایرانی با سرپرستی دکتر عراقچی با حفظ چارچوبهای مشخص شده در حال پیشبرد مذاکرات هستند اما عده ای از داخل تلاش دارند با خنجر از پشت، ناکامی آمریکاییها را ترمیم کنند. همزمان با مذاکرات، ایران دست بر روی ماشه دارد نه آنکه منفعلانه مورد عملیات قرار بگیرد تا امتیاز تقدیم کند. تا این لحظه مسئولان امر که از دولت اصلاح طلب هستند دخالت هرگونه عامل خارجی و خرابکاری در حادثه تلخ بندرعباس را رد کردهاند؛ طبیعی است که در صورت تغییر این گزاره واکنشهای احتمالی ایران به آمران این حادثه تلخ قابل بررسی است.
******
عبدالناصر همتی سفیر ایران در روسیه میشود؟
روزنامه فرهیختگان نوشت:
مدتی است که گمانهزنیهایی در مورد سپردن سفارت ایران در چین به رحمانیفضلی شنیده میشود. مطابق کسب اطلاعی که «فرهیختگان» از منابع آگاه داشته است، از بین او و عبدالناصر همتی احتمالاً یکی راهی پکن خواهد شد و دیگری نیز سفارت ایران در مسکو را عهدهدار خواهد شد و کاظم جلالی، سفیر فعلی ایران در روسیه نیز برای تصدی معاونت اقتصادی به وزارت خارجه خواهد رفت.
البته که این احتمال نیز وجود دارد دولت تغییراتی در تصمیمات انتصابی خود اعمال کند، اما آنچه تاکنون از منابع آگاه از تصمیمگیریهای وزارت خارجه به «فرهیختگان» منتقل شده، این ۳ گزینه مورد تأکید قرار داده شدند. روابط ایران با چین و روسیه بهعنوان دو قدرت جهانی و شرکای راهبردی تهران، از اهمیت ویژهای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. این روابط نهتنها در حوزههای اقتصادی، سیاسی و نظامی تأثیرگذارند، بلکه در شرایط کنونی که ایران درگیر مذاکرات هستهای با آمریکاست، نقشی تعیینکننده در مسیر مذاکرات ایفا میکنند.
با این حال، از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم در مرداد ۱۴۰۳، ابقای سفرای فعلی و یا تعیین سفرای جدید ایران در پکن و مسکو همچنان بلاتکلیف باقی مانده و در فضای رسانهای بستر گمانهزنی شده است. این تأخیر، بهویژه در موقعیتی که دونالد ترامپ با انتخاب مجدد بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده، سیاستهایی نظیر به صفر رساندن صادرات نفت ایران به چین را در دستور کار قرار داده، میتواند چالشهایی را برای دیپلماسی ایران ایجاد کند. در شرایطی که آمریکا به دنبال افزایش فشار بر ایران است، دیپلماسی فعال و حضور سفرای باتجربه در پکن و مسکو میتواند به حفظ منافع ملی و توسعه اقتصادی ایران کمک کند. علاوهبراین، تعیین تکلیف وضعیت سفرا در سریعترین زمان ممکن مهمترین گام برای نظم بخشیدن به همکاریهای راهبردی با قدرتهای همسو محسوب میشود.
******
با دروغ سرمایهگذاری هزار میلیاردی، آمریکا را کعبه آمال جا نزنید!
روزنامه کیهان نوشت:
در شرایطی که آمریکا میگوید هرکسی میخواهد با من کار کند، باید بیاید داخل آمریکا سرمایهگذاری کند، و خودش اکنون بزرگترین متقاضی سرمایه خارجی شده، عدهای میگویند آمریکا فقط برای ایران، هزار میلیارد دلار کنار گذاشته است!
این هشدار انتقادی را دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نقد ادبیات کسانی مثل الیاس حضرتی و حسین مرعشی و فیاض زاهد مطرح کرد. او در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: «برای اولینبار در گزارش اقتصادی ۱۳۷۳ که سازمان برنامه منتشر کرد، آمده که ما پنج سال شوک نرخ ارز را اجرا کردیم، یافته کلیدیاش این بود که بهازای هر یک واحد درآمدی که از این طریق به دست میآورد، هزینههای مصرفیاش 3.5 برابر افزایش پیدا میکند. یعنی حکومت در اثر شوکدرمانی با آمیزه ناکارآمدی و ابتلا به فساد روبهرو میشود».
این استاد اقتصاد با تأکید بر اینکه باید ارتقاء بنیه تولید فناورانه و استراتژی بسط فرصتهای شغلی مولد بهعنوان هدف سیاستگذاریها قرار گیرد، گفت: «وقتی ۳۰ میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور میکنید، برآوردهای کارشناسی خیلی جدی وجود دارد که میگویند بهازای هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور بین ۲۵ هزار تا صد هزار فرصت شغلی از بین میرود. از یک طرف با سرمایههای انسانی داخلیمان اینگونه میکنیم و از سوی دیگر هم گزارشهای رسمی میگویند در بنگاههای تولیدیمان هم نزدیک به دو، سوم ظرفیت نصب شده بلااستفاده است. بعد یکباره برای ما آمریکا را کعبه آمال میکنند!»
مؤمنی که از حامیان انتخاباتی آقای پزشکیان است، ادامه داد: «میگویند اگر پای آمریکاییها به اینجا باز شود هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری میکنند! حتی برخی هم میگویند از اینهم بیشتر! در شرایطی که آمریکا پیه سیاستگذاری تجاری حمایتگرای افراطی را به تنش مالیده و میگوید هرکسی میخواهد با من کار کند، باید بیاید داخل آمریکا سرمایهگذاری کند، و خودش اکنون بزرگترین متقاضی سرمایه خارجی شده، عدهای میگویند فقط برای ایران که کل اندازه تولید ناخالص ملیاش مثلاً بین یک، هشتادم تولید ناخالص ملی آمریکا است، آمریکا هزار میلیارد دلار کنار گذاشته است. اگر ما جامعه علمی مسئلهمحورتری داشتیم؛ به 10 شکل این موضوع را به بحث میگذاشت. خدا میداند چهخبر است که اینگونه آمریکا را برای ما منجی جلوه میدهند.»
وی تأکید کرد: «بحث بر سر ظرفیت جذب است. مگر مناسبات و ترتیبات نهادی ما بهگونهای است که بتواند 5 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی سالم داشته باشد!؟ با شواهد رسمی میتوان گفت اینگونه نیست. اما ببینید ما را دچار چه اوهامی میکنند و این اوهام در شرایط فعلی بسیار پرشمارتر شده است.»