استاد علی نصیریان، بلندقامت و باجذبه با چشمانی نافذ و جستوجوگر که در اغلب نقشهایش آن را از سالهای دور با خود همراه داشت تا این روزها که این بازیگر نود ساله سینمای ایران از کنارهگیریاش از دنیای بازیگری خبر داده است.
نصیریان فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۳۹ با کارگردانی و بازی در تلهتئاتر آغاز کرد و تجربه حضور در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی را در کارنامه کاری خود دارد.
او در کمتر از یک دهه در بیش از ۵۰ تئاتر ایفای نقش کرد یا کارگردانی آن را بر عهده داشت؛ تلهتئاترهایی که از مسیر آنها فیلمهایی همچون «آقای هالو» و «گاو» هم بیرون آمد. بازی در ۲۴ سریال و تلهفیلم هم از دیگر فعالیتهای او در قاب تلویزیون است.
در اینکه نصیریان کارنامه پروپیمانی دارد شکی نیست اما در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مهمترین نقشهایی که در طول حیات حرفهایاش از روزهای گذشته تا امروز خلق کرده است.
در طول سالهایی که نصیریان مشغول بازی، کارگردانی یا نویسندگی در عرصه تئاتر بود، امکان حضور او در یک فیلم سینمایی فراهم میشود؛ «گاو» نوشته غلامحسین ساعدی که پیشتر نمایشنامه آن را به همراه جعفر والی روی صحنه برده بودند و حالا دوست و همراه ساعدی، مهرجویی فقید با جمعی از تئاتریهای آن زمان برای ساخت نسخه سینمایی «گاو» دور هم جمع شده بودند.
این نخستین ورود نصیریان به سینما بود که فتح بابی برای همکاریهای بیشتر او با داریوش مهرجویی شد. نصیریان در این فیلم نقش مشاسلام را بر عهده داشت و در کنار زندهیادان عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی و... خوش درخشید. بیشترین همکاری او در میان فیلمسازان صاحبنام با زندهیاد مهرجویی رقم خورد. او در سالهای بعد در فیلمهای «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا» و «مدرسهای که میرفتیم» بازی کرد و در آخرین اثر این کارگردان صاحبنام یعنی «لامینور» نیز حضور داشت.«آقای هالو» با بازی نصیریان یکی از بهترین بازیهای این هنرمند و از کاراکترهای به یاد ماندنی بوده که توسط مهرجویی خلق شده است.
از ستارخان تا ابوالفتح صحاف
«ستارخان» فیلم قدرنادیده زندهیاد علی حاتمی که نصیریان در آن ایفاگر نقش ستارخان بود از دیگر بازیهای قابل توجه او است. گرچه فیلم به دلیل حاشیهها و اعتراضهایی که از سوی نمایندگان مجلس شورای ملی نسبت به تحریف تاریخ شکل گرفت توقیف شد.
نصیریان پس از مهرجویی با سابقه ۶همکاری، بیشترین همکاریاش با علی حاتمی در دو فیلم دیگر «کمالالملک» و «کمیته مجازات» و سریال «هزاردستان» شکل گرفت. این همکاریهای چندباره منجر به خلق یک شخصیت ماندگار دیگر شد؛ ابوالفتح صحاف «هزاردستان»، شخصیتی ساختگی که در تاریخ وجود نداشت اما یک جریان فکری را نمایندگی میکرد؛ مردی لاغراندام با سری تراشیده و عینک گرد که با نگاهی نافذ و بیانی مقتدرانه و خونسرد نمادی از یک وطنپرست در دوران مشروطه است. گرچه نصیریان برای دیالوگهایی که با لهجه ترکی ادا میشد تلاش فراوانی کرد اما صدای بازیگران در این سریال دوبله شد و به گفته نصیریان حُسن این کار در آن بود که هنگام دوبله، طهماسب از صدایش ایده گرفت و توانست هنرمندانه این صدا را ایجاد و اجرا کند. نصیریان درباره خلق این شخصیت میگوید: این شخصیت با همین مشخصات و دیالوگها در متن بود. این طور نبود که من بخواهم او را خلق کنم، من این نقش را بازی کردم. اما روال را شکستم. به خودم گفتم این شخصیت واعظ است و بیانی قوی دارد و من هم باید او را از حالت نرمال خارج کنم.
او در سریال «سربداران» به کارگردانی محمدعلی نجفی نیز با ایفای نقش قاضی شارع یک شخصیت جذاب دیگر هم خلق کرد. قاضی شارع هم از آن شخصیتهایی بود که در تاریخ مابهازای بیرونی نداشت. این بازیگر درباره شکلگیری این کاراکتر جاهطلب اما وطنپرست میگوید: شیوه بازی در نقش قاضی شارع را از وعاظ الهام گرفته بودم و خیلی به منبرهای آقای فلسفی علاقه داشتم و هیچ وقت منبرهای ایشان را رها نمیکردم و بیان و صحبتهای ایشان برایم جذاب بود، در نتیجه علاقهمند شدم و احساس کردم باید یک شکل، شیوه و سبک متفاوت با بقیه بازیهایی که دیده میشود داشته باشم.
آفتاب سوخته با دندان طلا
ناصر تقوایی از فیلمسازان محبوب نصیریان است که همکاری آنها در «ناخدا خورشید» میسر شد؛ تقوایی دست نصیریان را برای انتخاب دو نقش ناخدا و مستر فرهان باز میگذارد و با همفکری یکدیگر به این نتیجه میرسند که او مستر فرهان را بازی کند. تقوایی در معرفی مستر فرهان گفته بود او دلالی است که دندانی از طلا دارد و همین موضوع کافی بود تا نصیریان دست به یک نقشآفرینی جذاب بزند. کاراکتری که با بازی دیدنی او در کنار داریوش ارجمند و سعید پورصمیمی این فیلم را تبدیل به یکی از آثار مهم سینمای ایران کرد اما این پروژه برای نصیریان با یک دلخوری هم همراه بود و آن هم چیزی نبود جز دوبلوری که برای دوبله نقشش انتخاب شده بود.
«شیر سنگی» ساخته مسعود جعفری جوزانی هم در همان سال اکران شد و یکی از پرمخاطبترین فیلمهای اکران شده آن زمان بود. این فیلم در کنار «جادههای سرد» و «ایران برگر» سه اثری هستند که نصیریان با جعفری جوزانی کار کرده است.
دایی غفور و بوی پیراهن یوسفش
در هفتمین تجربه ابراهیم حاتمیکیا همکاری نصیریان با این فیلمساز کلید خورد. پس از شخصیتهای متفاوتی که این بازیگر تا آن زمان خلق کرده بود حالا فرصتی فراهم شده بود تا مردی خاکی و از جنس مردم را به فهرست نقشهایش اضافه کند. دایی غفور راننده یک تاکسی فرودگاه، با وجود همه مدارکی که ثابت میکند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، اما هنوز هم منتظر بازگشت او است. مردی با ریشهای خاکستری و موهای ژولیده و شانههایی خمیده اما چشمانی امیدوار. نصیریان برای شکلگیری این کاراکتر به توصیه حاتمیکیا مدتی با یک راننده تاکسی فرودگاه که پسرش شهید شده بود رفت و آمد داشت تا به روحیاتش نزدیک شود اما خودش معتقد است آنچه او را به نقش متصل میکرد علاقه و حس تأثری بود که از شهادت و اسارت رزمندگان زمان جنگ در درونش تهنشین شده بود. سکانس گریه دایی غفور بر مزار خالی یوسف و لحظهای که به اشتیاق دیدن فرزند به سمت اتوبوس میدود از دیدنیترین صحنههای «بوی پیراهن یوسف» با بازی نصیریان است.
میوه ممنوعه در دستان حاجیونس فتوحی
از میان همکاریهای مشترک حسن فتحی و نصیریان، یکی از به یاد ماندنیترین آنها سریال مناسبتی «میوه ممنوعه» با نگاهی به داستان شیخ صنعان بود که نصیریان ایفاگر نقش حاجیونس فتوحی به عنوان اصلیترین کاراکتر آن حضور داشت. مردی دیندار، متمول و معتبر که در پیری عشق جوانی به سرش افتاد و همه چیزش را بر باد داد؛ شخصیتی که در اثر اتفاقاتی ناخواسته، تحولات مختلفی را از سر میگذراند با هنرمندی نصیریان خلق شد.
یکی از شاهنقشهای علی نصیریان که در ۸۱سالگیاش آن را خلق کرد، بزرگآقا دیوانسالار سریال «شهرزاد» و نتیجه همکاری مجدد او با فتحی بود. گرچه این همکاری که به خلق یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی منجر شد فقط منحصر به فصل اول بود اما حضور و بازی درخشان نصیریان در این سریال وزنه سنگینی بود که جلای خاصی به داستان و معماری اثر میبخشید.
پیرمردی قدرتطلب، بانفوذ و به ظاهر بیرحم که رازهای بیشماری دارد و دل در گرو عشقی تازه بسته است. بازی جذاب نصیریان و تسلط به نقش، ادای دیالوگهای نثروار و سهل و ممتنع فتحی توسط این بازیگر هشتاد و یک ساله و قدرت او در خلق یک کاراکتر چند لایه پیچیده، فصل تازهای از تواناییهای او حتی در سنین بالا بود که با دقت و تمرکزی مثالزدنی موفق به خلق چنین شخصیتی شده است.
از مجموع چند فیلمی که نصیریان در چند سال اخیر بازی کرده باید به «مسخرهباز» ساخته همایون غنیزاده اشاره کرد که نصیریان در این فیلم یکی از متفاوتترین بازیهایش را در قالب شخصیتی عصبی و وسواسی با رگههایی از طنز بازی کرده است. فیلم که از فضای تئاتری برخوردار است حول ماجراهایی است که در سلمانی کاظمخان میگذرد و او شکاکانه به دنبال کسی میگردد که مویش در غذا پیدا میشود و هر لحظه سر شاگردان سلمانیاش فریاد میزند که «مو از خودمونه شاپور!» و لحظات جذابی را میآفریند. فارغ از کارگردانی خلاقانه «مسخرهباز»، نقطه عطف آن ایفای نقش قدرتمند علی نصیریان است که برایش تنها سیمرغ بلورین کارنامه کاریاش را هم به همراه داشت.
بازیهای درخشان و ماندگار استاد نصیریان در همین چند فیلمی که به اختصار به آنها اشاره کردیم، خلاصه نمیشود. او در طول سالهای فعالیتش خالق شخصیتهای مهم و دوست داشتنی در تاریخ سینمای ایران بوده است و سعی کردیم در این نوشتار صفحاتی از پیشینه کاری مفصل و ارزشمند این بازیگر قَدَر سینما را ورق بزنیم.