به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج ، کتاب عصرهای کریسکان خاطرات امیر سعیدزاده جوان آزاده کُرد، مشهور به سعید سردشتی از سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1374 به قلم کیانوش گلزار راغب در 280 صفحه شامل 27 فصل متن و یک فصل پیوستها حاوی اسناد و تصاویر، در سال 1394 منتشر شد.
ابتکار خاطره نگار این کتاب در تدوین و تنظیم روایتهای موازی سعید و همسرش از نکات و عوامل جذابیت کتاب است. خواننده در اولین فصل کتاب با خاطرات سعید مواجه میشود و فصل دوم خاطرات همسر او را میخواند و به همین ترتیب تقریباً نیمی از فصول کتاب به خاطرات سعیدزاده و نیم دیگر به خاطرات سعدا اختصاص دارد که معمولاً خاطراتی شیرزن کُرد حجمی کمتر از خاطرات همسرش را به خود اختصاص داده است.
کیانوش گلزار راغب نویسنده کتاب عصرهای کریسکان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: در سال 1360 همراه با برادرم و حسن مراد مرادی اسیر کومله شدم از جبهه مریوان و از عملیات شنام برمیگشتیم که هنگام عبور از روستای جانوره توابع مریوان در مسیر به ما حمله کردند و ما را دستگیر کردند، در دوره اسارت با سعید آزاده در زندان که دوره بیشتری در اسارت بود، آشنا شدم.
وی به خاطرات اسارت خود در کتابی به اسم شنام اشاره و افزود: کتاب شنام اسم عملیاتی است که در اواخر تیرماه 1360 با فرماندهی حاج احمد متوسلیان طراحی شد در منطقه دزلی و ارتفاعات تته، که متشکل از سپاه، بسیج، پیشمرگان کرد مسلمان، ارتش، نیروهای ملامصطفی بارزانی و جلال طالبانی بود که تعدادی زخیمی و تعدادی شهید و من نیز با مجروحیت در زمان برگشت به کمین افتادیم و این کتاب حکایت عملیات و دوران اسارت چهاره ماهه بنده و نحوه شهادت برادرم و همان دوستم است.
این نویسنده کتاب عصرهای کریسکان بیان کرد: آن موقع کومله برای اینکه جو وحشت و هراس را در زندان ایجاد کند به ما میگفت که وی در رودخانه برده سور غرق شده و ما حتما جنازه او را میآوریم تا برای شما و دیگران عبرت شود همیشه هم شعارشان این بود که پرنده هم نمیتواند از زندان کومله فرار کند، تصور ما هم این بود که او فرار کرده است.
گلزار راغب تصریح کرد: بعد از آزادی شنیدم که او آزاد شده و بعد از چاپ کتاب شنام با گذشت 30 سال بابنده تماس گرفت و خود را معرفی کرد که یک لحظه دلم ریخت و گفتم سعید سردشتی من را پیدا کرد، حال عجیبی بود که بعد از دو سال با تلاش بسیار به سردشت رفتم و تمام وقایع منحصر به فردش را با 30 ساعت مصاحبه از خودش و 10 ساعت مصاحبه از همسرشان نکات کلیدی را جمعآوری کردم.
وی بیان کرد: خوشبختانه بازخورد این کتاب بسیار عالی بود و با درایت و هوشمندی و راهنمایی دکتر سرهنگی پدر ادبیات دفاع مقدس این کتاب را نوشته و کتاب را به همراه آقای سعیدزاده برای اقای سرهنگی بردیم که به خاطر این کتاب دو بار به بیمارستان بستری شد.
نویسنده کتاب کریسکان گفت: همیشه پیام بسیار دلگرم کنندهای از طرف مردم کردستان دریافت کردهام و هیچ نقدی از هم وطنان کُردم ندیدم که بگویند شما زیادهروی کردید.
وی به دیدار خود و سعیدزاده با رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره و اظهار کرد: دو بار دیدار تقریبا نیمه خصوصی برای کتاب شنام و هم برای کتاب عصرهای کریسکان با معظمله دیدار داشتم که با دوستان و نویسندگان دعوت و حضرت آقا با محبت بسیار زیادی آقای سعیدزاده را در آغوش گرفتند و در حینی که میخواستند تشریف ببرند، گفتم حضرت آقا من سه کتاب کار کردم، ایشان هم لطف کردند و انگشتری برای تبرک و یادگاری به من دادند.
راغب میگوید: مقام معظم رهبری فرموده دیگران گذشتههایی از خود ندارند و کشورهای مانند کره و چین افسانههایی برای خود مانند جومونگ و اوشین میسازنند، اما سراسر کشور ما لبریز از حماسه و دلیری است که با واقعیت منطبق بوده و میتوان به کارهای ادبی و حماسه تبدیل کرد.
نویسنده کتاب کریسکان با تاکید بر اینکه شناخت تاریخی از منطقه، زمان انقلاب اسلامی دلاوری دوران مقدس باید برای آیندگان به یادگار بگذاریم، افزود: هرجا حرفی جدیدی برای گفتن و کمک به ادبیات و حفظ خاطرات داشته باشم قطعا در برنامه آینده خود قرار خواهم داد.
انتهای پیام/484/ش