پزشکیان: شاخص حکمرانی رضایت مردم است 

صدا و سیما چهارشنبه 30 خرداد 1403 - 20:31

پزشکیان: شاخص حکمرانی رضایت مردم است 

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، شبکه دو سیما در برنامه میزگرد فرهنگی میزبان آقای مسعود پزشکیان ، نامزدچهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به همراه  دو تن از مشاوران وی  آقایان سید محمد بهشتی و محمد فاضلی بود .
کارشناسان برنامه هم  خانم الهام یاوری، رئیس سازمان پرورش استعداد‌های درخشان (سمپاد) آقای  حسین انتظامی ، معاون اسق مطبوعاتی وزارت ارشاد و آقای شهاب اسفندیاری- رئیس دانشگاه صدا و سیما بودند .

مجری: آقای دکتر پزشکیان از مجموع ۵۹ دقیقه وقت پیش بینی شده برای جنابعالی ۲۰ دقیقه در آغاز اختصاص پیدا می‌کند که شما می‌توانید منفرد صحبت بفرمایید با دوستان مشاورتان وقت را تقسیم کنید یا اساسا چشم پوشی بفرمایید و ترجیح بدهید که با کارشناسان به گفتگو بپردازید.
پزشکیان: آنچه که من می‌خواهم خدمت مردم شریف عرض بکنم، در رابطه با فرهنگ و کار‌هایی که ما باید انجام بدهیم، باور و اعتقاد من دستورالعمل و نامه‌ای است که حضرت علی (ع) به مالک دادند که اگر ما عمل می‌کردیم این اوضاع و احوال و این بلا‌ها سر ما نمی‌آمد، حضرت علی به مالک می‌گوید که بر اساس کتاب عمل کن و تقوا پیشه کن، بر اساس کتاب عمل کن و سنت را از یاد نبر و پایبند باش، بعد امر می‌کند که جلوی نفس خود را بگیرد و در آنجایی که نفس سرکشی می‌کند و یا شهوتی می‌خواهد غالب شود بر او غلبه کند، بعد می‌گوید که این شاخص دلیل بر این که تو خوب هستی یا بد هستی این که مردم پشت سرت چه می‌گویند و بعد دوباره می‌فرماید که نگهدار نفست باش در آن چیزی که بر تو حلال نیست، چه چیزی حلال نیست؟ انصاف را در مقابل آن چیزی که دوست داری و آن چیزی که دوست نداری مراعات کنی، با تمام وجودت به این مردم عشق بورز، به این‌ها لطف کن، محبت کن و با این‌ها برخورد خشن نکن، مانند یک حیوان درنده به جان شان نیفت

عمل به دستورات حکومتی امام علی حلال مشکلات است

، این مردم دو دسته اند، یا در دین و باور با تو برابرند یا در خلقت با تو برابرند، ممکن است اشتباه کنند، ممکن است تخلف کنند عمدا یا سهوا، بگذر از این‌ها، چطور که تو دوست داری خدا از تو بگذرد تو هم باید با این مردم با محبت و با گذشت رفتار کن، آنچه که می‌گوییم فرهنگ یعنی برخورد مهربانانه و با گذشت با مردم، وقتی داری عفو می‌کنی هیچ وقت پشیمان نباش، خشمگین و با برخورد زشت با مردم برخورد نکن وقتی می‌دانی با راه مناسب، با گشایشی می‌توانی با مردم برخورد کنی، هیچ وقت نگو من امیرم، دستور می‌دهم و این‌ها باید اطاعت کنند، نگو من امیرم دستور خواهم داد این مردم هم باید اطاعت کنند، این ادبیات سه تا فاسد دارد، قلب را تیره و تار می‌کند، دین را تضعیف و بی هویت می‌کند و تغییر‌ها و دگرگونی‌ها را نزدیک می‌کند. بعد می‌آید حضرت علی (ع) خدا و مردم را یکجا می‌گذارد، مالک و دار و دسته و قوم و خویشش را یک طرف می‌گذارد، می‌گوید هر چه بر خودت و قوم و خویشت و دار و دسته ات خواستی بر خدا و مردم هم این را بخواه، یعنی ما یک در حقیقت شهروند درجه یک و درجه دو دیگر نداریم، یک منطقه برتر و یا یک منطقه ضعیف‌تر نداریم، همه مثل هم هستند، در اشتغال، در خدمات، من آن زمانی که وزیر بودم در جلسات دولت و در مجلس حتی این‌ها را بار‌ها گفتم، در بهداشت و درمان دولت، مجلس، قوه قضائیه برای خودش یک سفره باز کرده به مردم که می‌رسد ندارد، خوب نداری برای خودت هم نداشته باش، انصاف را مراعات کن، آن چیزی که بر خودت و دار و دسته ات و قوم و خویشت می‌خواهی و برای مردم می‌خواهی، من بعنوان یک حزب، یک گروه و یک جریان وقتی به قدرت می‌رسم آدم‌های خودم را برمی دارم و استخدام می‌کنم، آنهایی که آن طرف هستند و با من نیستند دیگر استخدام شان نمی‌کنم، آنهایی که دوست من هستند سر کار می‌آورم، آنهایی که دوستم نیستند تحول نمی‌گیرم، آنهایی که فرض کن فارسند، ترک هستند، عرب هستند و هر چه، یک عده‌ای را قبول می‌کنیم یک عده‌ای را می‌گوییم تهدید هستند برای ما، حاکمیت و مردمی که در این جامعه زندگی می‌کنند همه فرصت هستند تهدیدی وجود ندارد، تهدید زمانی به وجود می‌آید که ما نسبت به دیگران برخورد غیر منصفانه می‌کنیم، خودی هایمان را می‌بینیم آنها را نمی‌بینیم می‌گوید اگر این کار را نکنی یعنی اگر با انصاف با مردم برخورد نکنی، نه تنها این مردم با تو دشمن می‌شوند خدا هم با تو دشمن می‌شود و وقتی خدا با تو دشمن شد، برهان و دلیل تو را ضایع می‌کند، تو نمی‌توانی در مقابل مردم بنشینی و جواب بدهی، این ظلم است که ما داریم به مردم می‌کنیم، ظلم است که وقتی که استخدام می‌کنیم خودی‌ها را استخدام می‌کنیم وقتی پست می‌دهیم به آدم‌های خودمان می‌دهیم،

شاخص حکمرانی رضایت مردم است 

شما الان نگاه کنید در جامعه راحت می‌بینید که از قوم‌ها و اقوام مختلف در این جامعه خیلی هایشان اصلا هیچ پستی ندارند، چرا؟ یعنی چرا باید در این جامعه فقط یک گروه خاصی فقط در قدرت باشند و بقیه مثلا نباشند، یعنی این‌ها نخبه ترند؟ این‌ها داناترند؟ بقیه نادان ترند؟ ما این فرصت را وقتی ندهیم یعنی ظلم می‌کنیم وقتی ظلم کردیم می‌گوید خدا با ما دشمن می‌شود و هیچ چیزی می‌گوید عذاب خدا را زودتر نازل نمی‌کند، مگر این که بر این ظلم بایستیم. نگرانی آن، آن چیزی که ما را الان و جامعه را از ما جدا می‌کند همین رفتاری است که ما داریم، در نتیجه پشت سر آن باز می‌آید وقتی مطرح می‌کند می‌فرماید که آن چیزی که بیشتر از همه باید دوست داشته باشی بیشتر از همه باید طرف آن بروی، وسط حق است. عدلی است که به همه شامل بشود، شاخص دوباره برمی گردد، رضایت مردم؛ در این طرف وقتی رضایت مردم بود بعد از خواص می‌گوید، می‌گوید خواص پرمدعا هستند طلب زیاد می‌کنند، اگر سختی باشد ناراضی اند، اگر به آنها بدهی باز می‌گویند این چیست که به من دادید؟ از این طرف می‌گوید ستون‌ها و پایه‌های دین و لشگر و عده و عده برای این باور مردم هستند نه خواص، تو باید با این مردم باشی، میل تو و نگاه تو با مردم باشد و. اگر همین چند تا فرازی که حضرت علی دارد به مالک دستور می‌دهد ما مراعات کنیم، در جامعه مردم می‌ریزند در خیابان بد و بیراه می‌گویند؟ این که ما با مردم برخورد خشن می‌کنیم این که می‌آییم به زور می‌خواهیم یک باوری را و یک اعتقادی را در مردم تزریق کنیم دستور پیغمبر و دین و ایمان بوده؟ یا معلوم نیست از کجا آوردیم؟ مردم عیال الله هستند ما باید به این مردم خدمت کنیم ما حق نداریم به مردم زور بگوییم و با تحکیم دستور بدهیم، دلیل این که ما خوب هستیم یا بد هستیم این است که مردم پشت سر ما چه می‌گویند؟ دلیل این که این‌ها صالح اند و صالح هستیم این است که مردم پشت سر ما چه می‌گویند، همان بحثی که می‌گفتیم الان کاستومر ستس فکشن است، رضایت مشتری است، هر بنگاهی را شما بزنید، هر موسسه‌ای یا دستگاهی بزنید، برای این که بمانید باید مشتری را راضی نگه دارید، مشتری ما مردم هستند. ما حق نداریم مردم را از خودمان ناراضی کنیم و داریم با رفتارهایمان و سیاست هایمان و عملکردهایمان مردم را ناراضی می‌کنیم، ما در رابطه با قومیت‌ها، در رابطه با مناطق حق نداریم یکی را خوب ببینیم و یکی را بد ببینیم و ما می‌بینیم، شهروند درجه یک و درجه دو و درجه سه داریم، من نمی‌دانم این حرف‌هایی که داریم می‌گوییم بر اساس کدام رفرانس و یا کتاب و یا سنت است که داریم این کار را می‌کنیم. تمام دعوا پیامبران آمدند که بگویند آقا حق مردم را بدهید، یا داوود  تو را خلیفه کردیم، بین مردم بر اساس حق حکم کن، همانی که حضرت علی به مالک دستور می‌دهد مواظب هوای نفس خودت باش این جا قرآن می‌گوید تابع هوای نفست نباش. برای این که به ذلالت می‌افتی، عذاب دردناک و بزرگی را ما باید انتظارش را داشته باشیم برای این که روز حساب و کتاب یادمان رفته، تمام اختلافات ما و دعوا‌های ما و این جنگ‌هایی که بین ما‌ها و این گروه‌ها و جناح‌ها هست برای دنیا است، نفسانیت است، وگرنه حق دیگران را بدهیم اگر منصفانه با مردم برخورد بکنیم، اگر ظلم نکنیم کسی از ما ناراضی می‌شود؟ اگر حقوق افراد و انسان‌ها را در جامعه مراعات کنیم، اگر ما بخواهیم درست بر اساس عدالت عمل بکنیم شما مطمئن باشید این جامعه با عشق در پشت حاکمان و مدیران و این‌ها خواهد ایستاد و هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد، نیست؟ برای من هم نیست، برای مردم هم نیست و برای همه نیست، هست؟ برای همه باید باشد، این که یک عده راحت زندگی کنند، یک عده نان شب نداشته باشند هیچ ظلمی برتر از این نیست، تبعیض است که مردم را ناراضی می‌کند و تنفر در جامعه ایجاد می‌کند، تبعیض را باید از بین برد و ما تبعیض داریم، ما دعوا می‌کنیم دعوای ما بر اساس نفس است، انصاف کن بین آن کسی که دوست داری و بین آن کسی که دوست نداری، خداوکیلی اینجوری عمل می‌کنیم؟ مردم از ما ناراحتند، چرا مردم ناراضی اند؟ برای این که انصاف را در قبال این‌ها مراعات نمی‌کنیم، این دیدگاه اعتقادی است، اگر من بحث بکنم مفصل است، آقای دکتر فاضلی و اقای مهندس بهشتی هم از دید دانشگاهی گفتیم این جا باشند به نظر من آنچه که خدا گفته به ما، آنچه که کتاب آمده برای این جامعه هیچ فرقی بین آنچه که علم و داده‌های علمی ثابت می‌کند با آنچه که ما باور داریم اصلا نمی‌شود فرقی گذاشت، حق آن چیزی است که علم ثابت می‌کند از نظر طبیعی و یکسری حقوق هم اجتماعی است، آن چیزی که علم ثابت کرده ما که نمی‌توانیم جلوی آن بایستیم بگوییم قبول نداریم در نتیجه الان فرصت را می‌دهم به آقای دکتر فاضلی و دکتر نظراتشان را بگویند و سوالاتی که باشد جواب خواهم داد انشاالله. 
مجری: ۱۲ دقیقه از وقت شما سپری شده، آقای مهندس بهشتی شما لطف می‌فرمایید؟
بهشتی: یکی از حوزه‌هایی که در این جلسه باید مورد بحث قرار بگیرد حوزه فرهنگ و هنر است. البته اصول کلی را جناب آقای دکتر فرمودند ولی به شکل خیلی تخصصی‌تر راجع به حوزه فرهنگ و هنر من می‌خواهم عرض بکنم که ما شیوه مدیریت مان نقایصی دارد که بسیاری از مشکلاتی را که ما امروز با آن دست به گریبان هستیم محصول این سوء تدبیر است. از ابتدای دهه هفتاد اتفاقی در حوزه مدیریت کلان حوزه فرهنگ و هنر اتفاق می‌افتد در اثر تحولاتی که در تکنولوژی ارتباطات اتفاق می‌افتد مثل ماهواره، مثل اینترنت و این تحول عملا باعث می‌شود که یک نقطه عطفی پدید بیاید در مدیریت فرهنگ در کشور‌های مختلف. یعنی تا قبل از دهه هفتاد می‌شد هر کشوری را در مقیاس کلان در شکل قرنطینه مدیریت کرد، حالا در شکل خیلی مبتذل آن اتحاد جماهیر شوروی است، شکل پنهان و پوشیده آن آمریکاست. ولی بالاخره هر دوتایشان در شرایط قرنطینه داشتند مدیریت می‌کردند ولی از دهه هفتاد کلا مرز‌ها برداشته شد و اصلا مرزی دیگر وجود ندارد و ما متاسفانه از همان زمان تا به امروز زیر بار این تغییر و تحول نمی‌رویم، یعنی همچنان می‌خواهیم با الگوی شرایط قرنطینه سرزمین مان را عرصه فرهنگش را مدیریت کنیم، خب این چه وضعی را پیش آورده؟ این بیشتر شبیه این است که ما جلوی سیل سیم خاردار کشیدیم و هیچ سیلی از سیم خاردار که اوقاتش تلخ نمی‌شود کارش را انجام می‌دهد، فقط ما دست و بال خودمان را زخمی می‌کنیم، شما وقتی که نگاه بکنید می‌بینید که ما به چه خواسته‌هایی می‌خواستیم برسیم؟ ما می‌خواستیم یک چیز‌هایی را که مصلحت نمی‌دانیم بر پیشخوان فرهنگی جامعه مان نباشد، امروز در حوزه اینترنت چه چیزی را، چه محتوایی را ما قصد دریافتش را می‌توانیم بکنیم که امکان دستیابی به آن نداریم؟ هیچ چیز. هر چه را قصد بکنیم امکان دریافت آن را داریم، در حوزه تولیدات سمعی بصری هر چیزی را که وجود داشته باشد در جهان امکان دستیابی به آن باشد در ایران هم امکان دستیابی به آن هست. پس اصلا ما هیچ موفق نشدیم در آن وجه سلبی رفتارمان، در وجه ایجابی چه اتفاقی افتاد؟ این است که وقتی این مرز‌ها برداشته می‌شود یعنی این یک فرصتی برای ما هم هست، ما با توجه به این که یک کشور مولد بودیم در عرصه تولیدات فرهنگی – هنری می‌توانستیم بر پیشخوان بسیاری کشور‌ها حضور داشته باشیم، امروز ببینیم چه اتفاقی افتاده؟ ترکیه بر پیشخوان تمام مردم منطقه ما حضور دارد و کره جنوبی در واقع با محصولاتش بر پیشخوان فرهنگی ما حضور دارند. یعنی ما یک فرصت‌های بسیار بزرگی را از دست دادیم، فرصتی هم که در اختیار داشتیم از دست دادیم یعنی می‌خواهم بگویم این مدیریت حکیمانه‌ای که ما کردیم در طول این مدت حاصل آن این است که هیچ موفقیتی نداشتیم و بیشترین خسارت‌ها را هم ما از جهت ملی به سرزمین مان وارد کردیم. این یعنی سوء مدیریت، یعنی ما قائل به این نیستیم که مدیریت در شرایط عدم قرنطینه هم می‌شد انجام داد، مثل چی؟ مثل بقیه دنیا، بقیه دنیا چه کار کردند؟ مدیریت شرایط عدم قرنطینه انجام دادند، تفاوت آن چیست؟ در شرایط قرنطینه شما با نظارت مدیریت می‌کنید، با سانسور مدیریت می‌کنید، با ممانعت مدیریت می‌کنید، با نهی مدیریت می‌کنید، در شرایط مدیریت عدم قرنطینه شما نسبت تان با فعالان حوزه فرهنگی و هنری نسبت حمایتی است

ایران ، تواناترین کشور در عرصه تولیدات فرهنگی  در منطقه بود

 یعنی شما با حمایت کردن تان مدیریت می‌توانید بکنید، در صورتی که ما این جا می‌بینیم که نه که حمایت نمی‌شود، اتفاقی که می‌افتد این است که کار به جایی می‌رسد که الان وزارت ارشاد ما که نهادی است که این ماموریت را بعهده دارد شده ضابط قوه قضائیه و نامه رسان نهاد‌های امنیتی نسبت به هنرمندان و تعداد هنرمندانی که الان پرونده دارند در قوه قضائیه از غارتگران بیت المال بیشتر شدند، یعنی این حاصل رفتاری است که ما داریم می‌کنیم، از دل این آیا مثلا محصولی بیرون می‌آید؟ از دل این آیا تدبیری بیرون می‌آید؟ ما میتوانیم به این ترتیب صحنه فرهنگ و هنر خودمان را مدیریت بکنیم، می‌بینیم آخر مجبور می‌شویم چند تا نهاد را پول‌های بسیار بسیار بزرگ آنها را برانیم به سمت این که تولید مثلا تولیدات سمعی بصری داشته باشند که من چند وقت پیش به یکی از آنها گفتم که واقعا این چیز‌ها را شما می‌خواستید آن زمانی که صحبت از هنر اسلامی و سینمای اسلامی بود؟ این چیز‌ها را می‌خواستید؟ ما این‌ها را می‌گفتیم مبتذل تازه همین‌ها را هم بعنوان مبتذل قبول نداشتیم این‌ها در واقع ابتذال را هم شرمنده کردن با این محصولاتی که دارند تولید می‌کنند، این نتیجه این کیفیت مدیریت یا بگویم سوء مدیریتی است که ما در عرصه فرهنگ و هنر داریم می‌کنیم این در شرایطی است که کشور ما در منطقه خاورمیانه به شهادت تاریخ حتی تاریخ بعد از انقلاب تواناترین کشور بوده در عرصه تولیدات فرهنگی هنری، کشور ایران بنابه سابقه تاریخی خود یک کشور مولد بوده در حوزه فعالیت‌های فرهنگی و هنری، شاید بشود گفت که ما بعد از انقلاب هیچ حوزه‌ای را نداریم، مثل عرصه فرهنگ و هنر که شعار استقلال آزادی را به منصه ظهور رساند، یعنی بالاخره این استقلال را در محصولات سینمایی خود، در محصولات هنر‌های تجسمی اش، درمحصولات تئاتری خود و موسیقیایی خود به منصه ظهور در آورد و در دنیا هم خریدار آن هستند این شاید جزء معدود محصولاتی باشد که از ایران می‌تواند به جا‌های دیگر دنیا برود، ما که همه این‌ها را داریم تعطیل می‌کنیم صنعت سینما امروز تعطیل است یک چیزی حدود ۴۰ هزار نفر در صنعت سینما دارند فعالیت می‌کنند و الان از فقر دارند می‌نالند ۴ تا سلبریتی را که ما نمی‌توانیم نماینده سینما بدانیم کل این بدنه را باید بدانیم، ببینیم با این بدنه چه کردیم؟ طبیعتا ما باید یک تجدیدنظر بنیادی در این کیفیت از مدیریت بکنیم. ما بالاخره باید بپذیریم که شرایط قرنطینه تمام شده، ما باید بپذیریم که باید مدیریت شرایط عدم قرنطینه را به کار ببریم، ما نمی‌توانیم با سانسور مسائل مان را حل کنیم ما می‌بایست نسبت حمایتی پیدا کنیم نسبت به هنرمندان ما، چرا باید هنرمندان ما کوچ بکنند؟ کوچ بکنند به گوشه کنار دنیا؟ و می‌دانیم هنرمندی که به جای دیگر دنیا برود دیگر آن کیفیت تولید کننده اش انگار که دیگر فعال به آن شکل نیست یعنی ما یک سرمایه بزرگی را از دست دادیم، از هر چند نفر نفوس یک ملت یک هنرمند پدید می‌آید یعنی این طوری فکر نکنیم یک هنرمند یک آدم است، نه، این حاصل یک جمعیت بزرگ است، تعاملات یک جمعیت بزرگ است که توانسته یک هنرمند پدید بیاورد، به هر صورت من فکر می‌کنم تجدیدنظر در این سیاست‌ها و ایجاد الگوی مدیریت جدید می‌شود اهمیت فوق العاده زیاد دارد و واقعا شاید بشود گفت که خیلی فرصت‌ها را ما از دست دادیم، ولی هنوز امکان اصلاح مسیر هست.

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.