به گزارش اقتصادنیوز؛ وبگاه نشریه نشنال اینترست در مطلبی به قلم نیک سالِیم (Nick Solheim) با عنوان «دستور بایدن برای حمله به سوریه نشان داد بازگشت به "حالت عادی" واقعاً به چه معناست؟» نوشت: متأسفانه برای آمریکا، "عادی بودن" به معنای پایبندی این دولت به علاقه بیمارگونه و فاجعهبار نخبگان خارج از دسترس ما به جنگهای بیپایان در کشورهای دوردست است.
هنگامی که جو بایدن قول داد که آمریکا را متحد کند و آن را "بازگرداند"، بسیاری تصور میکردند که این چیزی بیش از بازگشت به اجماع کسلکننده شرکتهای رفاقتی به جای سیاستگذاری توئیتری ترامپ، و بیش از جایگزینی خرد اقتصادی هگلی با لفاظی درباره کاهش مالیاتها، باشد.
متأسفانه برای آمریکا، به ویژه برای مردان و زنان شجاع ما در لباس نظامی، به نظر میرسد برداشت دولت بایدن از "عادی بودن" عبارت است از علاقه مریضگونه و فاجعهبار نخبگان ما به جنگهای بیپایان در کشورهای دور دست.
به تازگی، رئیس جمهور بایدن با استفاده از هفت بمب دقیق 500 پوندی اهداف مختلفی در سوریه که ادعا میشود مواضع گروههای نظامی همپیمان ایران هستند را هدف گرفت. سخنگوی پنتاگون، جان کربی تلاش کرد تا حمله را توجیه کند و گفت: "این حملات از این رو مشروع بود که در پاسخ به حملات اخیر علیه پرسنل آمریکا و ائتلاف در عراق، و تداوم تهدیدها علیه این پرسنل صورت گرفت."
مطمئناً، حملات آشکار علیه آمریکاییها -به ویژه علیه کسانی که در نیروهای مسلح ما هستند- باید با اقدامی سریع و محکم پاسخ داده شوند. اما این نباید ما را از این پرسش منحرف کند که اساساً چرا زنان و مردان ارتش ما هنوز در عراق هستند؟ هجده سال بعد، بیشتر آمریکایی ها معتقدند که عراق یک مرافعه کاملاً از دست رفته است. آخرین رئیس جمهور ما قطعاً چنین احساسی داشت. وی متقاعد شده بود که نزدیک به ۵هزار تلفات آمریکایی و یک عملیات نظامی 2 تریلیون دلاری هزینه بسیار زیادی برده است.
اما شاید رئیس جمهور جو بایدن چنین احساسی ندارد. تکنوکراتها، لابیستها و اتاق فکرهای نومحافظهکار که این مجتمع نظامی-صنعتی را تشکیل می دهند، در حال بازگشت دوباره در کابین خلبان هستند. ترس آنها از خروج از خاورمیانه به حدی رسیده بود که نماینده عالی کشور در ائتلاف چندملیتی برای شکست داعش به دروغ گفتن به رئیس جمهور دونالد ترامپ در مورد میزان نیروهای آمریکایی در سوریه روی آورد.
زمانی که ترامپ -با سیاست خارجی بسیار رئالیستی- در انتخابات ۸ نوامبر ۲۰۱۶ پیروز شد، به طور حتم، شوکشدهترین فضا، اتاق هیئت مدیره شرکتهای ریتون، نورثروپ گرومن و لاکهید مارتین بود. در طول چهار سال بعد، ترامپ اولین فرمانده کل قوا از زمان جیمی کارتر بود که هیچ جنگ جدیدی را شروع نکرد.
ترامپ جشمانداز دیگری نسبت به آمریکا داشت، تمرکز وی بر آمریکاییهای معمولی و پیشبرد منافع ملی ما بود -و نه قدرتهای خارجی، و نه منافع افراد صاحب شرکتهای خصوصی. در یک کنفرانس مطبوعاتی که کمی کمتر از یک ماه پس از ریاست جمهوری او بود، وی ماجراجویی خارجی را مورد انتقاد قرار داد و گفت: "ما همچنین باید یک قانون اجرایی قوی داشته باشیم. بنابراین ما به دنبال جنگ در خارج از کشور نمی رویم، ما واقعاً خواهان صلح هستیم، اما این صلح از طریق قدرت حاصل میشود."
برای مردی که حداقل از نگاه چپها، نسبت به تاریخ کاملاً ناآگاه بود و از نظر اخلاقی مورد نقد بود، او با کمال احترام به جان کوینسی آدامز نزدیک شد، کسی که در سال 1821 اظهار داشت که آمریکا "آرزوی آزادی و استقلال همه را دارد"، اما هشدار داد که ایالات متحده نباید "در جستجوی نابودی هیولاها به خارج از کشور" برود.
سخنان ترامپ -به اندازه اقدامات او- در تضاد کامل با دولت جدید قرار دارد که به نظر میرسد به جای آنکه سربازان ما را سریعاً از معرض آسیب در عراق دور کند، به نظر می رسد در راستای مضاعفسازی ماجراجوییهای بیپروا، ملتسازی بیهوده و رفتار احمقانه پلیس بینالملل قدم برمیدارد.
اکنون برنامه بازی در عراق چیست؟ در واقع، اصلن چه چیزی بوده است؟ ارتش آمریکا نیمی از سالهایی که من زندگی کردهان، عراق را اشغال کرده است و به نظر میرسد وضعیت امروز نسبت به دهههای قبل کمتر بهم ریخته نیست. یکی از مهمترین چیزهایی که من از اداره شرکت و سازمانهای غیرانتفاعی گرفته تا کار زیر نظر رهبران بزرگ، آموختهام، اشتیاق به پذیرش شکست است. تنها در این صورت است که میتوان به یک استراتژی پیروزمندانه پیوست.
یک "فرمانده کل متحدکننده" واقعی باعث میشود که سربازان ما در عراق به آغوش خانوادهها و جوامع خود، به خانه خود، برگردند. یک فرمانده کل اتحادآفرین معقول، دستکم از نظر مردم آمریکا که بدون تردید علیه ادامه حضور در عراق متحد هستند، پیروی میکند.
و در حالی که ماهیت بیش از حد حزبی سیاست آمریکا از توانایی باور نکردنی برای تغییر نگرش یک شبه برخوردار است، رئیس جمهور بایدن باید دریابد که جنگ در خاورمیانه از نظر سیاسی و تحت اللفظی همچنان یک مسئله زیانده خواهد بود.