به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، دیار نصفجهان از دیرباز مورد توجه جهانیان بوده و هست و علما، صنعتگران، هنرمندان و دیگر بزرگان در دامان این شهر پرورش یافتند و به مردم شهر و دیار خویش خدمت کردهاند.یکی از این بزرگمردان نصفجهان، مرحوم عباس زریری معروف به مرشد عباس بود. مرشد عباس زریری فرزند حسین در سال 1288 شمسی در اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت.
وی از همان دوران کودکی یتیم شد، در سال 1335 قحطی نان سراسر ایران و به خصوص اصفهان را فرا گرفت، به حدی که بهای 6کیلو نان، 7تومان پول نقره میشد. مرشد عباس در دوران نوجوانی برای امرار معاش، به کارهای مختلف از جمله دندانسازی سنتی، ساختن قطبنما، تعمیرکاری مشغول شد و سرانجام در فن داستان سرایی و نقالی کارآمد و خبره شد.
در آن زمان شخصی با سواد داستان را برای نقالها مطرح میکرد و نقالها با حفظ کردن داستان، آن را برای مردم بازگو میکرد. مرشد عباس کم کم به فکر آموزش و سوادآموزی افتاد و با خرید کتاب ابتدایی به مبلغ یک ریال به مرور زمان خواندن و نوشتن آموخت.
در زمان جوانی که بیشتر اقوام و خویشان خود را از قحطی از دست داده بود، مجبور به فروش خانه پدری شد و دنباله رو درویشان به کار نوحهخوانی در محلات مختلف اصفهان و روستاها و اطراف شهر مانند لنجان پرداخت.
برای کسب درآمد حتی به کشورهایی مانند عراق و عمان هم سفر کرد. بعد از مدتی ازدواج کرد و به شاهنامهخوانی فردوسی روی آورد و در قهوهخانههای ناظر و خسرو آقا نقالی میکرد و روایتهای شاهنامه به خصوص مرگ سهراب را به خوبی اجرا میکرد.
مرشد عباس در قهوهخانههای 27 شهر از ایران داستانسرایی کرده است. وی در اواخر عمرش، مدتی هم به دعوت سازمان جلب سیاحان، شبها و در چایخانه مهمانسرای عباسی داستان میگفت، اما طولی نکشید که دریافت، مخاطبان نقالی او نه جهانگردان و افراد اعیان، بلکه همان مردم ساده و بیریایی هستند که مشتری قهوهخانه هستند، حتی به گفته خودش در مهمانسرای عباسی و در جمع مهمانان اعیان کسی گوش شنوایی برای روایتهای شاهنامه نداشت و از قصههای آن بیاطلاع بودند.
مردم اصفهان مخصوصاً در قهوهخانهها ارادت خاصی به مرشد عباس داشتند و عاشقانه و با میل و ذوق در قهوهخانه برای شنیدن نقالی و قصهگویی وی حاضر میشدند، از مرشد عباس به عنوان یکی از مبلغان و سخنوران عالی رتبه ایران و حتی در بین کشور اسلامی یاد میکنند که بعد از 20 سال تلاش و زحمت، توانسته است دیوان فردوسی را به چندین زبان دنیا،به شیرینی نقل کند.
دوستخواه، گردآورنده روایتهای مرشد عباس اظهار داشت: از سال 1343 با بهرهگرفتن از دست نوشتههای مرحوم مرشد شروع به گردآوری و ویرایش روایتهای وی کردم.
وی افزود: البته داستان رستم و سهراب و چند داستان دیگر به صورت مجزا گردآوری و در قالب مقالاتی مجزا به چاپ رسید.
گردآورنده روایتهای مرشد عباس با اشاره طومار دستنویس مرشد عباس افزود: میراث ارزشمند مرشد عباس، دستنویس طوماری در 999 صفحه است که 18سال صرف نوشتن آن کرده است.
وی بیان کرد: همچنین صدای ضبط شده مرشد عباس به صورت لوح فشرده در خانه جوانان اصفهان است که مختصری از اجرای رستم و سهراب در آن بوده و متأسفانه تنها یادگار مغتنم و شنیدنی مرحوم مرشد از شاهنامه خوانی و نقالی است.
دوست خواه تصریح کرد:این کتاب که معروف به "زریری نامه" است با عنوان شاهنامه نقالان نیز چاپ شده است.
وی در خصوص انگیزه گردآوری روایتهای مرشد عباس گفت: عشق و علاقه به این کارها و ارادتی که به شخص مرشد داشتم، مشوق من برای گردآوری مجموعه روایتهای وی شد.مرشد عباس 37سال به صورت پیوسته در کافه گلستان چهارباغ اصفهان با شور و مهارت تمام نقالی میکرد.
سابقه نقالی در ایران به زمان شاه اسماعیل صفوی برمیگردد و از آن زمان تاکنون هزاران نفر از این حرفه فرهنگی، سنتی، آئینی، هنری امرار معاش کردند. این هنر وابسته به مکان برگزاری و مخاطبان آن بوده، و در قهوهخانه جایگاهی ویژه داشته است. نقال، قصهها و روایتهای شنیدنی مختلفی از داستانهای ایرانی را با زبانی شیرین در جان مردمی که تشنه شنیدن بودند، دمیده است.
نقالان قصههایی قدیمی از اسکندرنامه و امیرارسلان و رستم و سهراب،کشته شدن افراسیاب و در ایام ویژه از مسلم و مختار و روایت آنان سخن میگفتند، بعد از مدتی شاهنامهخوانی رونق یافت که مرشد عباس زریری در این حرفه معروف است و استقبال مردم از داستانپردازی و روایتهای وی اتفاق بزرگی تلقی میشد.
مرشد عباس زریری طبع شعر هم داشت و اشعاری هم سروده است، این نقال بزرگ و سخنور برجسته، سرانجام در 30تیرماه 1350 شمسی در سن 62سالگی چهره در نقاب خاک کشید و با تشییع بزرگ مردم در تکیه زرگرها واقع در تختفولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/163/س