سیدعلی مساوات در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه خیلی از بسیجیان، پاسداران وکسانی که به عضویت سپاه درآمدن کسانی بودند که هیأتی بودند، اظهار کرد: در بین شهدا من فکر نمیکنم و فرقی هم نمیکند چه ارتشی، سپاهی، بسیجی، نیروی انتظامی، شهربانی، کمیته، همه بچه هیأتی بودند و سخنرانهایی که در آن زمان بودند با شور و هیجان انقلابی که داشتند در سمتوسو دادن این حرکت هیئات بسیار نقش داشتند و نقش آفرین بودند.
وی افزود: یک تیپهایی مثل شهید هاشمی نژاد که از مشهد بلند میشد و میآمد همدان و موقع سخنرانی ایشان در مسجد میرزا داوود، خیابان پر از جمعیت میشد و سایر شهدا، شهید مدنی و نقش بیبدیل ایشان در همدان نهایت امر در سال ۶۰ یک هیأتی در سپاه همدان به اسم هیأت ثارالله برپا شد.
پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در همدان با بیان اینکه از سال ۱۳۵۷ همدان به خاطر، دارالمومنین بودن و سبقه ولایی و شیعی که داشته، در استان همدان هیأتها فعال بودن بخصوص در شهر همدان که به نوعی دارالمومنین هم بوده است، گفت: در سال ۵۷ در ادامه به ایام محرم رسیدن وهیئات با تمام توان و آن مسأله شعارهای حسینی و باصطلاح سنتی، از حالت سنتی خارج شد و یک شور انقلابی از همان اوایل محرم سال ۵۷ به خود گرفت و مساله یزید زمان و حسین زمان مطرح شد و کسانی که به هیئات میآمدند دیگر رسماً آن شعارها و متنهای سینه زنی و شعاعری را که سر میدادند ضد رژیم، بوی جمهوری اسلامی و دفاع از حضرت امام را میداد.
مساوات خاطرنشان کرد: استاندار همدان در سال ۵۷ که یک فرد وابسته به رژیم و انسان خائن و به نوعی آلوده بود به اسم خدایاری توسط یکی از سربازان ژاندارمری به اسم شهید محسن مباشر کاشانی مورد ترور قرار گرفت در همدان، همان جایی که بعدها تبدیل شد به کاخ استانداری یا همان بیمارستان مباشر کاشانی که به اسم این شهید بنا شد، در عاشورای سال ۵۷ ایشان استاندار را ترور کرد و در همان روز هم ایشان به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به یک عملیات بیان کرد: عملیات دیگر در ملایر توسط شهید احمد وفایی که ایشان هم یک عملیات انتحاری انجام دادند به خاطر جنایاتی که شهربانی ملایر مرتکب و دستشان به خون انقلابیون آغشته شده بود، ایشان این عملیات انتحاری را بر علیه نیروهای شهربانی انجام دادند و خود ایشان هم در آن روز به شهادت رسیدند.
پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی عنوان کرد: سومین عملیات هم عملیاتی بود که شهید ناصرالدین امیدی عامر که فرزند روستای بابا نظر رزن همدان بود، این شهید جرئ سربازان گارد جاویدان تهران بودند، گارد جاویدان در اصل عناصری بودن که کامل علیه انقلاب صف آرایی کرده بودند و به اصطلاح خیلی راحت مردم را به گلوله میبستند، حوادثی در ۱۷ شهریور و۱۳ آبان در تهران اتفاق افتاد همه آنها توسط گار جاویدان انجام میشد، عناصر و ارتشیانی که کاملاً وابسته به رژیم بودند، البته همه ارتشیها دستشان به خون مردم آغشته نبودند و تعداد خاصی بودند و این گروه یک طراحی خاص به اصطلاح انهدامی به نوعی انجام دادند.
مساوات عنوان کرد: در همان پادگان، گارد جاویدان در لویزان تهران تعداد زیادی از این عناصر به اصطلاح گارد جاویدان در روز عاشورا مشغول میگساری و لهو لعب بودند و در ظهر عاشورا با انجام یک عملیات عاشورایی تعداد زیادی و حتی دهها نفر از افسران ارشد گارد جاویدان به خاک و خون کشیدند و ۴ الی ۵ نفری که این عملیات را انجام دادند، همه آنها در این عملیات به شهادت رسیدند.
وی گفت: انقلابیهایی که در ۲۰ آذر که روز عاشورا بود، همان عاشورای سال ۵۷ عملاً و علناً مردم را وقتی که هیأتها بیرون میآمدند در روزهای تاسوعا و عاشورا و در اوج آن روز اربعین سوم عاشورا که ۱۲ محرم بود و در آن روز جمعیت بی نظیری از مردم آمدند و این خبر که توانستند بالاخره قله حضور مردم، هیأتها را در روز اربعین سال ۵۷ در روز ۳۰ دی ماه روزی که چهار الی پنج روز قبل از آن شاه فراری و از کشور رفته بود و شهید مدنی به همدان آمدند و امورات انقلاب را رسماً به دست گرفته بود، شورای انقلاب در همدان تشکیل شد و از همه مهمتر آن چیزی که مانند دانه تسبیح به هم مرتبط شده بودند، همین هیئات عزاداری بودند که در همدان و در سطح کل استان در شهرهای ملایر، نهاوند، تویسرکان این چهار شهر اصلی بودند که در آن مقطع زمانی که به اصطلاح امورات انقلاب را کاملاً به دست گرفته بودند.
وی تصریح کرد: با پیروزی انقلاب، در سال ۵۸ و۵۹ رنگ و رخ انقلابی را داشت همان ذکرهایی که هیئات میگرفتند همچنان حالت انقلابی را داشت و همین هیأتها سخنران هایشان وکسانی که پای این منبرها مینشستند کسانی بودند که نقش آفرینان اصلی مقابله با ضد انقلاب در کردستان متعاقب با آن با شروع دفاع مقدس به اصطلاح نقش آفرینان این عرصه دفاع مقدس بودند.
وی بیان کرد: بچههای سپاه باهمان مقدورات که داشتند با همت شهید حاج محمود شهبازی فرمانده سپاه استان همدان در داخل سپاه قسمت تعمیرگاه سپاه آمدند و آنجا را سیاه پوش کردند که تمام هیأتهای شهر همدان و بعضاً از شهر و روستاهای دیگر میآمدند و به خصوص در دهه محرم و سه شب آخر شاید دهها جمعیت در شب میآمدند و در آن مکان وبا توجه به فرمایشات امام و حرکت انقلابی عهد و میثاق میبستند اعلام آمادگی میکردند که ما در میدان هستیم.
وی با اشاره به اینکه شهدای بزرگی که علم این حسینیه را در دست داشتند و خود شهید همدانی و بعد از شهادت شهید شهبازی در عملیات بیت المقدس در سال ۶۱ این داستان همچنان ادامه پیدا کرد اظهار کرد: این بچهها با قدرت بیشتر، شهید شدند این بچهها طی سالهای مختلف ۶۱ و۶۲ و۶۳، سال به سال که میگذشت مثلاً عاشورا سال ۶۴ بالغ بر ۷۰۰ الی ۸۰۰ شهید، در عملیاتهای والفجر ۸ کربلای ۴ و۵، عملیات موعود طی سالهای بعد به شهادت رسیدند وحدود ۷۰۰ الی ۸۰۰ تا از بچههایی که در آن هیأت سینه زنی میکردند در هیأت ثارالله در عملیاتهای بعدی دفاع مقدس به شهادت رسیدند.
وی بیان کرد: چه سرداران رشیدی که میان دار این سینه زنیها بودند، معمولاً بچهها بخصوص در شب تاسوعا و عاشورا تا صبح سینه زنی میکردند، تا نیم ساعت قبل از اذان صبح و بعد از آن پخش میشدند در محوطه سپاه و اقامه نماز شب را داشتند و بعد از آن نماز صبح را به جماعت میخواندند و بعد از آن به اصطلاح متنهی میشد به اینکه بچهها میرفتند به سمت هیأت محلات خود در صبح روز عاشورا و تاسوعا شرکت میکردند.
وی با اشاره به اینکه اخلاص و نورانیتی که هیأت ثارالله همدان داشت در دوران دفاع مقدس در اصل خیلی بی نظیر بود افزود: اگر بخواهیم نقش و حرکت امام حسین (ع) و پاسداشت و بزرگداشت حضرت را در این هیأت بررسی کنیم نقش هیأت ثارالله همدان در این زمینه بی نظیر و بی بدیل بوده است.
مساوات گفت: خصوصیتی که هیئات همدان در دوران دفاع مقدس داشتند، بخصوص حسینیههای همدان از جمله حسینیه کاروان فرات، بختیاریها و یک تعداد از مساجد همدان که دارای هیأت بودند، آنها پذیرای صدها رزمنده رزمندگانی بودند که از مراکز میانی، مرکزی، شرقی کشور به سمت غرب کشور میخواستند بروند و محل گذرشان از همین حسینیههای همدان بودند و هیأت ها پذیرای این رزمندگان در مکان حسینیه بودند.