اخیراً محمد جواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه کشورمان در توضیح آنچه که پیش از این گفته بود « خودمان انتخاب کردیم» و حملاتی که از قِبَل این اظهار نظر به او شده بود، طی یادداشتی در فضای مجازی به سپهر سیاسی ایران ، فضای گفتمان در کشور و در نهایت تاثیر آن بر سیاست خارجی نوشت و در قسمتی از این یادداشت با اشاره به ترکمنچای نوشت:
راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند: آنها که با آرزوی بازپسگرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند؟
برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.
ولی حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم.
چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟
مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطهی اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟
اما پاسخ ظریف به انتقادات وارده، به تنهایی باب جدیدی را برای حمله مجدد منتقدین به او باز کرد، چنانچه بدون در نظر گرفتن منظور اصلی وزیر سابق امور خارجه با دستاویز قرار دادن عبارت ترکمنچای در یادداشت مذکور، انتقادات تند و تیز خود را روانه او کردند که این انتقادات نیز مجدداً واکنش ظریف را به همراه داشتند، چنانچه او دقایقی قبل در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت:
نوشته کوتاه چند روز پیش بنده به بحث و نقدهای فراوانی انجامیده، که امری مبارک است.
اما دیدنی است که چگونه کلمات "نکوهش" ترکمانچای و "جلوگیری" از ترکمانچای ها به"توجیه"، "تحسین" و حتی "تقدیس" برگردانده شدهاند.
امان از سلطه سیاسی کاری حتی بر واژگان فارسی!!