یادداشت| نگاهی به روابط ایران و ترکیه؛ فاصله شعار تا عمل

خبرگزاری تسنیمیکشنبه 19 بهمن 1399 - 11:13
نگاهی به حجم مبادلات اقتصادی ایران و ترکیه و البته مقایسه آن با روابط اقتصادی ترکیه با کشورهای منطقه‌ای و بین‌المللی ثابت می‌کند که تجارت 20 میلیارد دلاری بیش از اینکه بر واقعیت بنا نهاده شده باشد به یک به یک شعار شبیه است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بی مقدمه و تعارف اگر واقعیت های امروز اصول روابط بین الملل را در چهارچوب های علمی بپذیرم و نگاهی به آمارهای کمی بیندازیم متوجه این حقیقت تلخ خواهیم بود که روابط ایران – ترکیه بر روی سازه های بی دوامی از جنس کاغذ و پروتکل و ژست های «حسن همجواری» بنا شده است و در عمل، دو کشور پر قدرت منطقه ای دستاوردهای چندانی از این روابط نداشته اند؛ بلکه همیشه احساسات و جریان های حاشیه ای راه برای بیشینه سازی منافع ملی بسته است. تا جایی که گاه تیتر یک روزنامه و یک شعر این روابط را ماه ها و سال ها تحت تاثیر قرار می دهد.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

 

پرداختن به کاستی های خودمان در تعامل با همسایگان به اصطلاح استراتژیک در محیط پیرامونی و احتمالاً یافتن راه حلی برای برون رفت از این بن بست های خود ساخته هدف این نگارش است.

در آسیب شناسی روابط ایران و ترکیه در دو دهه گذشته کاستی های فراوانی دیده می شود که به بخش هایی از آن می پردازیم.

برتری رویکرد«امنیتی» آن هم از نوع بدبینی آن همیشه سایه بر روابط ایران و ترکیه انداخته است. با این وجود هیچگاه دغدغه های امنیتی تبدیل به فرصت برای افزایش همکاری نشده است.

سالهاست موضوعات امنیتی در دستور کار همکاری های دو کشور قرار دارد، اما اقدام قابل توجهی صورت نگرفته و برون داد قابل توجهی نداشته است. 

در روابط بین الملل، ترس امنیتی ناشی از «ناآگاهی از اقدام رقیب» مهمترین عامل گرایش دو بازیگر به محافظه کاری شدید است که راه برای همکاری های اقتصادی و تسری آن به موضوعات دیگر را بسته است.

از طرفی موضوعات امنیتی مانند مسئله پژاک و پ.ک.ک. به پروژه مشترک جدی هم تبدیل نشده تا برمبنای نیاز امنیتی یکدیگر به دنبال افزایش روابط و ایجاد شفافیت در روابط باشند. به جای  نگرانی از «تهدید مشترک»، نگران از «تهدید یکدیگر» نمایان شده است.

در چنین فضایی اتفاقاً مرزهای دو کشور به جولانگاه گروه های تروریستی و جرایم سازمان یافته تبدیل شده است. تروریسم، انواع قاچاق و شرارت حتماً راهکارهایی در آنکارا و تهران دارد. در خصوص همکاری های قضایی و پلیسی هم وضع به همین منوال است و گاه فقدان همکاری های ثمربخش امنیتی، خاک کشور همسایه را به پناهگاهی برای مجرمان و گروه های تبهکار تبدیل می کند. توسعه نیافتگی مناطق مرزی مشترک، بیانگر همه واقعیت های موجود است.

در حوزه اقتصادی که دو کشور ادعای زیادی مبنی بر وجود ظرفیت های ویژه دارند نیز اتفاق جدی صورت نگرفته است. نگاهی به حجم مبادلات اقتصادی ایران و ترکیه و البته مقایسه آن با روابط اقتصادی ترکیه با کشورهای منطقه ای و بین المللی (به ویژه روسیه و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز) ثابت می کند که تجارت 20 میلیارد دلاری بیش از اینکه بر واقعیت بنا نهاده شده باشد به یک شعار شبیه است.

بدون ظرفیت سنجی مزیت های اقتصادی دوکشور و ایجاد زیرساخت های لازم در داخل، «رویا» را به جای «تحلیل» در مذاکرات به کار می بریم و نتیجه آنکه هدف گذاری اقتصادی محقق نمی شود.

به ویژه بعد از اجرای سیاست  فشارحداکثری آمریکا و برخی تحولات منطقه ای، اقتصاد 20 میلیارد دلاری ایران و ترکیه به«توهم» شباهت بیشتری داشته است. بدیهی است که اقتصاد ترکیه بیشترین وابستگی را به اقتصاد جهانی دارد و نوسان روابط ایران با جهان بر روابط اقتصادی ایران و ترکیه اثرگذار است.

در ابعاد اجتماعی و فرهنگی، ترکیه پیچیدگی های خود را داراست. در این خصوص ترکیه، کشوری سهل و ممتنع است؛ سهل به این معنا که کشوری مسلمان با فرهنگ و ارزش های فرهنگی مشابه ایران و ممتنع به این معنی که شناخت پیچیدگی های اجتماعی و سیاسی آن کاری بس دشوار است.

از حضور گروه های مختلف قومی - فرقه ای و مذهبی گرفته تا گوناگونی در سلایق سیاسی و تکثر گرایی منحصر به فردی که دارد؛ کار را برای درک بهتر از جریان های اجتماعی و سیاسی در این کشور دشوار می کند.

کشوری از غرب به شرق، زیسته در تضاد دین و سکولاریسم و با ژئوپلیتیکی سرگردان در اروپا و آسیا. اما در ایران کم نداریم افرادی را که یک شبه ترکیه شناس می شوند و در رسانه ها و پژوهشگاه ها بدون کمترین شناختی از وضعیت واقعی این کشور دست به قلم می برند؛ اظهار نظر می کنند و مصیبت بارتر اینکه در مراکز تصمیم سازی، سیاستگذاری می کنند.

همین برداشت های ناقص از اوضاع، مانع همکاری های جدی تر در همه بخش ها می شود.  یادمان نرود شناخت و انتظار ما از ترکیه شناختی از «بیرون به درون جامعه ترکیه» است.

فقدان هماهنگی های درونی در داخل نیز از آفت های روابط با ترکیه است. 

مخلص کلام این است که فقدان یک راهبرد جامع و کارشناسی و هماهنگ شده در خصوص ترکیه، امروز بیش از هر زمان دیگری به چشم می خورد. همه نهادهایی که در حوزه های مختلف در ترکیه کار می کنند و منافعی را برای خود تعریف کرده اند، یک راهبرد جامع و هم افزا ندارند و گاه برخی فعالیت ها خنثی کننده دیگری است.

این که در این سال ها یک راهبرد با چند هدف اجرایی ملموس و اثرگذار در کشور تدوین نشده یا دست کم عملیاتی نشده، خود گویای این واقعیت است که ما برای مواجهه منطقی با این کشور آماده نیستیم.

در ساختار فعلی نظام بین الملل نیز اهمیت راهبردی این کشور را درک نکردیم تا برایش برنامه راهبردی تهیه کنیم. کادر سیاسی و دیپلماتیک مان نیز همین سرگردانی را دارد؛ انتخاب براساس «راهبرد و وظایف از قبل تعیین شده» نیست و همان رویکردهای سنتی و رفاقتی را طی می کند. 

در جهان امروزی برای بهره مندی از ظرفیتهای همسایگی از رویکرد «وابستگی متقابل» استفاده می کنند. ساده شده این رویکرد این است که اگر سرنوشت دو کشور بر مبنای زیست سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به یکدیگر گره زده شود، اهمیت آنها به طور متقابل به یکدیگر زیاد می شود و همین عامل مبنای تامین امنیت مرزی، اقتصادی و همکاری های فرهنگی و در یک کلام توسعه پایدار می شود.

نهایتاً توسعه وابستگی متقابل دو کشور می تواند عامل اتحاد، تعمیق روابط و حساسیت فزاینده به رفتارهای سیاسی دو کشور به یکدیگر شود.

در جهان امروزی، اقتدار، دوستی و همکاری های منطقه ای و بین المللی را نه از روی کاغذها و لفاظی های رسانه ای و کنفرانس های خبری و احساسی، بلکه با نمودارهای «کمی شده و ملموس» در هر حوزه ثابت می کنند.

روابط همه جانبه ایران و ترکیه برخلاف ادعای طرح شده در دو کشور، بیش از یک رابطه همسایگی و «حسن همجواری» نیست و بر روی پل های شکننده کاغذ و پروتکل های تشریفاتی نهاده شده است؛ همکاری جدی راهبردی از سوی دو طرف انجام نمی شود؛ از موضوعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گرفته تا همکاری های سخت و مهم منطقه ای و جهانی در مسائلی همچون نابسامانی ها در خاورمیانه، قفقاز و ... چراغی کم سو از روابط دیده می شود.

ترکیه که امروزه «سیاست بازی سیال پاندولی»را در دستور کار دارد، بیش از آنچه امروز در روابطش با ایران دیده می شود، علاقه همکاری و هماهنگی ندارد. هزینه های ارتباط با ایران که از سوی غرب به ترکیه وارد می شود در کنار روزمرگی سیاست های ایران در قبال همسایه هایش برآیند مثبتی تولید نمی کند.

به نظر می رسد نیازمند طرحی نو برای شناخت همسایگان، بازتعریف منافع ملی برمبنای واقعیت های میدانی و برنامه ریزی متفاوت تر با همسایگان به ویژه ترکیه هستیم تا از حصار روابط شکننده موجود خارج شویم.

دیپلماسی صرفاً برای «نشستن و گفتن و برخواستن» نیست و بعد  باید سازه های همکاری ایجاد کنیم؛ سازه هایی حساب شده، دقیق و اجرایی.

علی سعادت آذر مدرس دانشگاه و مدیر گروه ترکیه شناسی اسلام معاصر

انتهای پیام/

منبع خبر "خبرگزاری تسنیم" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.