به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، اهدای عضو عملی انسان‌دوستانه و حیات‌بخش در جهت تپش ضرب‌آهنگ زندگی است که اتفاقی خوب و خداپسندانه محسوب می‌شود و به‌عده‌ای فرصت دوباره نفس کشیدن و زندگی کردن می‌دهد.
«پیوند اعضای مرگ مغزی» امیدبخش‌ترین پاسخ است به ناامیدی تمام بیماران رنجوری که هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها در فهرست انتظار پیوند نشسته‌اند و تن رنجورشان چشم انتظار شنیدن یک «آری» از والدین و خانواده بیمار مرگ مغزی است.
اهمیت اهدای عضو به‌حدی زیاد است که در تقویم رسمی کشورمان 31 اردیبهشت ماه همزمان با سالروز صدور فتوای امام خمینی(ره) در ارتباط با جایز بودن پیوند اعضا به‌عنوان «روز اهدای عضو، اهدای زندگی» نامگذاری شده است و این روز برای کسانی که چشم انتظار دریافت عضو هستند نویدبخش زندگی است.
البته به گفته کارشناسان، ویروس کرونا حوزه پیوند اعضاء را هم تحت تأثیر قرار داد و این فقط مختص کشور ما نیست و متاسفانه سالانه تعدادی از افراد که قابلیت اهداء عضو دارند به‌دلیل رضایت ندادن خانواده‌های بیماران مرگ مغزی زیر خاک رفتند درحالی که هر عضو می‌توانست خانواده‌ای را از درد و رنج نجات دهد.
خداوند متعال نیز در آیه 32 سوره مائده قرآن کریم می‌فرماید: «و من أحیها فکانّما أحیا الناس جمیعاً؛ هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد گویی همه مردم را زنده نگه داشته است.
و در اینجا پدر و مادری گیلانی که فرزند دلبندشان یک خانم معلم و معاون پرورشی مدرسه بوده پس از تحمل یک دوره بیماری به‌یکباره دچار مرگ مغزی شد؛ می‌گویند فرزندشان در آخرین لحظات قبل از ورود به اتاق عمل از آنها خواسته بود که اعضای بدنش را اهدا کنند البته قبلاً هم کارت اهدای عضو گرفته بود.
به خانواده اعلام می‌شود که عزیزشان دچار مرگ مغزی شده و مغز عملاً کارکردی ندارد و غیرقابل بازگشت شده است اما دیگر اعضای بدنش همچنان کار می‌کنند و می‌توان با اهدای آنها به بیماران نیازمند زندگی دوباره بخشید.
«مریم اسماعیل‌نژاد» متولد سال 62 معاون پرورشی دبستان نبوت رشت بود که پسری هشت ساله داشت اما سرپرستی چند کودک یتیم را نیز بر عهده گرفته بود و به امورات آنها هم رسیدگی می‌کرد.
تصمیم سختی است؛ پدر با وجود اینکه لحظات بسیار سخت و تلخی را می‌گذراند اما می‌خواهد با خانواده‌اش صحبت کند و نظر آنها را درباره اهدای عضو دخترش بداند؛ مادر مریم در ابتدا قبول نمی‌کند چراکه مادر نمی‌تواند باور کند پرونده زندگی عزیزش بسته شده است و دیگر به آغوشش باز نمی‌گردد.
مادر مریم قبل از اینکه دخترش دچار مرگ مغزی شود خوابی دیده بود که با یادآوری آن خواب و درک محبت حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه زهرا(س) دلش کمی آرام گرفته بود و تصمیم گرفت با اهدای عضو فرزندش موافقت کند تا دیگر اعضای بدن دختر دلبندش، بیماران نیازمند دیگر را نجات دهد.
پدر مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد گفت: به ما خبر دادند که دخترم مریض است؛ من برای دیدن او به بیمارستان پورسینا رفتم، دخترم کمی با من حرف زد تا اینکه دکتر گفت با توجه به شرایطش باید جراحی شود و بعد از 4 روز حال دخترم بدتر شد و بعد از جراحی نیز دچار مرگ مغزی شد.
وی خاطرنشان کرد: بعد از مرگ مغزی می‌خواستند دستگاه اکسیژن را قطع کنند چون دخترم دیگر به زندگی برنمی‌گشت؛ گفتم کمی دست نگه دارید تا من با مادرش صحبت کنم که برای اهدای عضو رضایت می‌دهد یا خیر چون دخترم قبلاً در این زمینه وصیت کرده بود.
پدر مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد افزود: به مادرش گفتم فرزندمان از دستمان رفت و می‌گویند مرگ مغزی شده و دیگر راهی نداریم؛ همسرم اوایل برای اهدای عضو رضایت نداد اما بعد از کمی فکر، سراغ پسرم را گرفت؛ گفتم "پسرت بیمارستان پیش خواهرشه" گفت بگو بیاد کارش دارم. وقتی پسرم آمد همسرم رو به او گفت که راضی شدم.
وی گفت: با دکتر تماس گرفتم و رضایت همسرم برای اهدای عضو دخترم اعلام کردم؛ آنها هم جلسه‌ای تشکیل دادند و ما امضا کردیم البته دخترم قبل از بیماری در این زمینه وصیت کرده بود و به عروسم اطلاع داده بود.
پدر مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد با اشاره به برخی ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری فرزندش خاطرنشان کرد: دخترم بسیار باخدا بود و به نماز و قرآن اهمیت میداد؛ وقتی سفره‌ای پهن می‌کردیم و برای غذا خوردن صدایش می‌زدیم رو به ما می‌گفت اول نماز و قرآن میخوانم بعد می‌آیم.
وی تصریح کرد: برای استخدام در آموزش و پرورش در آزمون سراسری شرکت کرده بود و نذر کرده بود که پس از موفقیت، 2 بچه یتیم را به سرپرستی قبول کند و وقتی قبول شد و حقوق اولش را گرفت، مستقیم به کمیته امداد رفت و امورات دو بچه یتیم را قبول کرد و بنده از این کارش اطلاع نداشتم تا اینکه زمان خانه‌تکانی عکس بچه‌ها را لاب‌لای کتاب پیدا کردیم، او هم جریان را برای ما تعریف کرد.
این پدر فداکار اضافه کرد: اکنون خودم قصد دارم به‌جای دخترم به آن 2 بچه یتیم کمک کنم و وظیفه خودم می‌دانم که راه فرزندم را ادامه دهم.
مادر مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد با بیان اینکه دخترم بسیار مومن و خوب بود و از او راضی هستم و به او افتخار می‌کنم گفت: دخترم با سربلندی دنیا را ترک کرد و بسیار دوست داشتنی و پاک بود و من هم راضی هستم به رضای خدا.
وی تصریح کرد: در بیمارستان، بالای سر دخترم بودم و مستقیماً بر دست‌هایم بوسه می‌زد و می‌گفت حالم بد است؛ بعد از مرگ مغزی زمانی‌که گفتند اعضای بدنش را اهدا کنیم در ابتدا ناراحت شدم و گفتم "نه" اما روز بعد احساس کردم دخترم از کربلا بازگشته و مهمانان به‌همین دلیل به منزلمان آمده‌اند.
مادر مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد افزود: سراغ پسرم را گرفتم و خواستم مرا به بیمارستان ببرند؛ وضو گرفتم رفتم بالای سر دخترم؛ دکتر به من گفت در همان حال با دخترم صحبت کنم؛ چشمانش بسته بود اما احساس نمی‌کردم که مُرده است بلکه زنده بود؛ به دخترم گفتم که ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم آیا راضی هستی؟ دکتر هم گریه می‌کرد و می‌گفت "مادر، دخترتان بهشتی است و شما شیرزن هستید."
یکی از همکاران مرحومه مریم اسماعیل‌نژاد در دبستان نبوت رشت نیز اظهار داشت: ایشان در همه کارها در حوزه آموزشی، اجرایی، بهداشتی، پرورشی و تزئینات مدرسه به ما و دیگر همکارانش در مدرسه کمک می‌کرد و بدون هیچ توقعی کارها را انجام میداد و متاسفانه دیگر در کنارمان نیست اما همیشه زنده است.
وی با بیان اینکه از همکار آسمانی‌مان "مریم اسماعیلی‌نژاد" درس ایثار و فداکاری گرفتیم خاطرنشان کرد: زمانی‌که شنیدیم اعضای بدنش به دو جوان 17 و 18 ساله اهدا شد این کارش را تحسین می‌کردیم و خودمان هم تشویق شدیم که کارت اهدای عضو بگیریم.
یکی دیگر از همکارانش ابراز داشت: ایشان بسیار فعال، سختکوش، مومن و با تقوا بود و اهل غیبت نبود و به بیت‌المال هم بسیار اهمیت میداد.
یکی دیگر از کادر اداری دبستان نبوت گفت: چند روز پیش، عکسی از خانم اسماعیلی‌نژاد از من خواستند اما هر چقدر دفتر فعالیت‌های پرورشی مدرسه را چک کردم نتوانستم عکسی از ایشان پیدا کنم؛ ایشان از جلسات عکس می‌گرفت اما هیچ وقت به‌دنبال دیده شدن نبود و بسیاری از کارهای همکارانش را هم انجام میداد و بسیار باوقار و مومن بود.
به گزارش تسنیم، طبق آیات قرآن کریم، توانایی پاک اندیشیدن و پاک زیستن مختص کسانی است که بینش توحیدی دارند و این قبیل افراد همواره به نجات جان انسان‌ها می‌اندیشند و در این راه وجود خود را فدا می‌کنند.
اعضای مرحومه مریم اسماعیلی‌نژاد معلم 36 ساله گیلانی که دچار عارضه مغزی شده بود، پس از انجام مراحل تأیید مرگ مغزی توسط پزشکان متخصص و با رضایت خانواده ایثارگر این معل گیلانی ضمن رعایت دقیق دستورالعمل‌ها و پروتکل‌های بهداشتی ابلاغ شده از سوی وزارت بهداشت به اهدا رسید.
در این راستا، کبد و کلیه‌های این نام‌آور جوان در مرکز آموزشی درمانی رازی رشت برداشته و به بیماران نیازمند پیوند زده شد و این عمل پانزدهمین مورد اهدای عضو در استان گیلان از ابتدای امسال تاکنون بوده است.
انتهای پیام/612/ ع
