محققان در پژوهشی با عنوان « تحلیل پدیدارشناسی معنای ذهنی دانشجو از دانشگاه» اظهار کردهاند: «دانشجویان میخواهند با ورود به دانشگاه بزرگ و جامع در پایتخت پایگاه اجتماعی خود را بالاتر ببرند و کسب اعتبار کنند. با تمام نارضایتیها از خوابگاه، معنی ذهنی مثبتی که از آن در تصور دانشجو وجود دارد این است که زندگی در خوابگاه میتواند سبب بالا بردن مهارتهایی در فرد شود ازجمله کسب استقلال فردی، یادگیری مدیریت مالی، تقویت تعاملات اجتماعی، شناخت از خود و سازگاری با محیط. تعداد کمی از دانشجویان، معنای کسب مهارت در دانشگاه برای اشتغال در آینده را در ذهن داشتند».
در این پژوهش که توسط مسعود کوثری دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مژگان خوشنام دانشجوی دکتری جامعهشناسی فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم انجام شده، آمده است: «هدف از پژوهش حاضر دستیابی به معنای ذهنی دانشجویان و درک آنها از دانشگاه پیش از ورود به این محیط بوده است و نتیجه تحقیق، توصیفی سیستماتیک از معنای ذهنی دانشجو نسبت به دانشگاه ایرانی بوده است».
پذیرش در نظام آموزش عالی؛ سرمایه گذاری مادامالعمر است
در این پژوهش آمده است: «تصور و ذهنیت دانشجویان نسبت به دانشگاه ازجمله موضوعاتی است که در حوزه آموزش عالی طی سالهای اخیر موردتوجه قرار گرفته است. این مسئله که دانشجو با چه انتظاراتی وارد دانشگاه شده است و تصور او از محیط آموزشی، فیزیکی، پژوهشی، فرهنگی و تعاملی در دانشگاه چه بوده است موضوع بسیار مهمی است؛ خصوصاً در دانشگاههای طراز اول کشور که دانشجو در زمان قبولی در آنها سختیهای بیشتری متحمل شده و انتظاراتی را در قبال این سختیها داشته است.
هر دانشجو با مجموعهای از تفاوتهای شخصی، خانوادگی، محیطی و تجربههای اجتماعی به دانشگاه وارد میشود و آرزوها و اشتیاق زیادی برای ورود به محیط دانشگاه و تحصیل در آن را دارد، زیرا همانطور که پژوهشها نشان میدهند، افراد خوششانسی که دسترسی و پذیرش در نظام آموزش عالی را قسمت خود میکنند، یک سرمایهگذاری شخصی با منافع مادامالعمر انجام میدهند. اما اینکه دانشجو قبل از این مرحله و پیش از ورود به دانشگاه دارای چه تصورات و ذهنیتی نسبت به این محیط آموزشی بوده است حائز اهمیت است».
آموزش دانشگاهی، شایسته سالاری است
محققان این پژوهش، نظریههای مختلف در رابطه با آموزش عالی را چنین بیان کردند: «در فرهنگ عمومی، عموماً سه نظریه درباره علت حضور مردم در نهادهای آموزش عالی وجود دارد. نظریه نخست اعلام میکند که آموزش، شایسته سالاری است. آموزش، یک طبقهبندی کننده اجتماعی است که بهطور اثربخش افراد را بر پایه تمایل و توانایی برای نمایش دامنهای از شایستگیها مرتب میکند، جامعه به سازوکاری نیاز دارد تا افراد باهوشتر را از افراد کم هوشتر جدا کند. نظریه دوم رویکرد دموکراتیک است که بر پایه این رویکرد، آموزش تأمین کننده شهروندان روشنگری است که بازتاب دهنده مهارتها، نگرشها و خصوصیاتی است که نوع بشر را در بهترین حالت متمایز میکند. دانشگاه شهروندان آینده را در معرض دانش و اطلاعاتی قرار میدهد که آنها را روشنفکر و توانمند میکند، صرفنظر از هر حرفهای که آنها سرانجام انتخاب کنند.
نظریه سوم مدعی است که آموزش عالی باید با محوریت مشاغل حرفهای باشد، بهویژه طوری طراحی شود که دانشجویان را مرتبط با یک شغل، آموزش داده و تجهیز کند، با توجه به اینکه اقتصادهای پیشرفته، متقاضی دانش و مهارتهای تخصصی هستند و با توجه به اینکه هدف دبیرستان یادگیری عمومی است دانشگاه جایی است که افراد میتوانند چیزهایی را که برای ورود به یک حرفه نیاز دارند، بیاموزند.
پشت این سه نظریه متمایز پرسشهایی در خصوص اینکه دانشجویان کدامیک از این عملکردها را از دانشگاه انتظار داشته و نقش پررنگتری در انتخاب دانشگاه آنها داشته است، قرار دارد. دانشآموزان و خانوادههای آنها هنگام ورود به دانشگاه انتظارات مختلفی از دانشگاه دارند. کسب موقعیتهای شغلی مناسب، پایگاه اجتماعی بالا ازجمله آن انتظارات است. دانشآموزان با جنسیت متفاوت و با پایگاههای اجتماعی و اقتصادی گوناگون و انتظارات گوناگون وارد دانشگاه میشوند.
این انتظارات میتواند بخشهای مختلف دانشگاه اعم از سختافزاری و نرمافزاری را شامل شود به عبارتی دانشجویان انتظاراتی از استاد، همکلاسیها، فضاهای فیزیکی و آموزشی دانشگاه و... دارند که شناخت این انتظارات و حرکت در مسیر تحقق آنها، نتیجهای جز بهبود کیفیت آموزش عالی و دانشگاهها و افزایش انگیزش دانشجویان در بر نخواهد داشت. میتوان به این واقعیت در تحقیقات و گزارشهای رسمی اشاره کرد که در کشورهای پیشرفته یکی از انگیزههای مهم ورود به دانشگاه پرورش استعداد و علاقههای تحصیلی در راستای اهداف شغلی و حرفهای است».
انگیزه شغلی مهمترین انگیزه اکثر جوانان دنیاست
در این پژوهش آمده است: «دانشجویان بر اساس زمینه خانوادگی و اجتماعی خود انتظارات متفاوت و گوناگونی برای ورود به دانشگاه دارند. هرچه این انتظارات روشنتر و واضحتر باشد کار برای مسئولان دانشگاه آسانتر است؛ چراکه جهتگیری بسیاری از تصمیمات آنها روشن میشود. انگیزه شغلی در کنار انگیزه علاقه تحصیلی و علمی مهمترین انگیزههای جوانان برای ورود به دانشگاه را تشکیل میدهند. در این میان، انگیزه شغلی مهمترین انگیزه اکثر جوانان دنیاست. این انگیزه در راستای تحولاتی است که در جایگاه آموزش عالی در دنیا به وقوع پیوسته است. برخی از عوامل مؤثر بر انتخاب دانشجو برای حضور در دانشگاه با جنبههای اجتماعی، چشمانداز شغلی، جدا شدن از خانه و استقلال یا یادگیری مرتبط است».
عدم توجه مسئولان به ادراکات دانشجویان سبب اشتباهاتی نظیر افسردگی و سرخوردگی میشود
بر اساس این پژوهش: «کسانی که مسئولیتهای مراقبتی دارند، دانشگاه را بهعنوان یک ابزار برای رهایی از این مسئولیتها و فرصتی برای تغییر در آینده دیدهاند. طی مطالعهای که درباره دانشگاه فردوسی مشهد، بدست آمده است دانشجو با علاقه به تحصیل و امید به آیندهای بهتر بهعلاوه حسب عوامل خانوادگی و اقتصادی رهسپار دانشگاه میشود. در یک تحقیق به صورت مصاحبه ای 74 درصد اظهارات، تجربه منفی دانشجویان را از دانشگاه بازتاب میدهد. حس تبعیض در میان دانشجویان بهوضوح دیده شده است و فرهنگ شفاهی و چهره به چهره و عاطفی همچنان برای دانشجویان ایرانی مهم است.
فضای دانشجویی ایران در حال عبور از دوره نخبهگرایی آکادمیک و حس استاد و شاگردی به معنای سنتی کلمه است. مقررات خشک حداکثری و روالی بوروکراتیک دانشگاه در ادراک زیسته دانشجویان، بازتاب بسیار ناراحتکننده داشته است. مشارکتکنندگان در پژوهش از بیشتر درسهای عمومی دل زده شدهاند. تجربه پژوهشگر و گپ و گفت با دانشجویان مختلف این امر را نشان میدهد که عدم توجه مسئولان به انتظارات و ادراکات دانشجو نسبت به دانشگاه میتواند گاهی سبب بروز مشکلات زیادی برای دانشجوی تازهوارد به دانشگاه ازجمله افسردگی، حس سرخوردگی، پوچی، ناکامی، بیهدفی، روی آوردن به رفتارهای بزهکارانه، تغییر رشته دادنها و... شود.
کسب حس ناکامی و افسردگی، ناشی از برآورده نشدن انتظارات از دانشگاه
محققان این پژوهش ضمن تأکید بر اینکه دانشجویان یکی از ذینفعان حوزه آموزش عالی هستند، افزودهاند: «توجه به انتظارات دانشجویان و برآورده کردن آنها سبب افزایش سطح کارایی و کیفیت آموزش عالی کشورمان خواهد شد. بدون فهم ادراکات این دانشجویان که بالاترین زحمتها را برای ورود به دانشگاههای دولتی و طراز اول کشور داشتهاند، نمیتوان در آینده از ایشان انتظار برترین بودن را داشت.
معنای ذهنی دانشآموزانی که در شرف ورود به دانشگاه طراز اول کشور بودهاند، این بود که کلاسهای درس سطح علمی بالایی دارند و محیط آکادمیک قویای را تجربه خواهند کرد؛ اما این انتظار برآورده نشده و از تعابیری مانند وارد شدن «شوک بزرگ» و «شکستن بتی» که ساخته بودیم استفاده کردند».
دانشگاه؛ آرمانشهر و قبله آمال دانشجویان
در این پژوهش آمده است: «دانشجویان صرفاً برای درس خواندن به دانشگاه نیامده اند، دانشجویان ممکن است داوطلبانه بهعنوان بخشی از مشارکت مدنی از سوی دانشگاه؛ درگیر فعالیتهای خودگردان با هدف کسب تجربه و یا افزایش چشمانداز اشتغال خود یا برای کمک به جامعه، یا به این دلیل که از آنها خواسته شده بشوند. دانشجویان میخواهند با ورود به دانشگاه بزرگ و جامع در پایتخت پایگاه اجتماعی خود را بالاتر ببرند و کسب اعتبار کنند و داشتن ذهنیت ایده آل از دانشگاه را بسیاری از دانشجویان دارند. حتی در هنگام ورود به دانشگاه، آن را بهصورت آرمانشهر و قبله آمال خود و مکانی بسیار متفاوتتر از محیطهایی که تاکنون تجربه کردهاند تصور داشتند. یکی از مواردی که توسط دانشجویان عنوان شد امکانات بالای دانشگاه بود که تصور بسیاری از دانشجویان پیش از ورود به دانشگاه تهران بوده است؛ که اغلب با آنچه پس از ورود به دانشگاه با آن مواجه شدهاند متفاوت بوده است».
دانشجویان از انفعال و بیتفاوتی به محیط پیرامون خود بیزارند
محققان این پژوهش اظهار کردهاند: «در یک محیط رقابتی که سازمانها برای جلب رضایت ذینفعان (دانشجویان) تلاش میکنند، خدمات ارائه شده یک عنصر کلیدی در موفقیت و برتری سازمانها محسوب میشود؛ بنابراین منابع علمی، کتابخانه، فناوریهای مورد استفاده در دانشگاه نقش بسزایی دارند. ازاینرو مسئله سیستمهای کامپیوتری و تکنولوژی اطلاعات ازجمله مواردی است که باید دانشگاهها در ایجاد یا بهبود مداوم آنها تلاش کنند تا دانشجویان با رضایت بیشتری از دانشگاه یاد کنند و باعث سودآوری در سازمان دانشگاه شوند.
دانشجویان از انفعال و بیتفاوتی به محیط پیرامون خود بیزارند. همواره از دانشجویان انتظار میرود که فعال، پویا و حساس به اطراف خود باشند و گویا این ویژگی با دانشجو پیوند خورده است. شاید به خاطر همین انتظار افراد جامعه از قشر دانشجو است که یکی از معانی ذهنی فرد در زمان ورود به دانشگاه، اینچنین شکل میگیرد و محیط دانشگاه را بهترین محیطی میداند که میتواند این پویایی را در آن جستجو کند. این پویایی را در زمینههای مختلف میتوان انتظار داشت همانطور که دانشجویان اشاره میکنند؛ از عکسالعمل نسبت به مشکلات صنفی تا نارضایتی از سطح علمی و سواد اساتید، حتی در سطح وسیعتر و حساسیت در زمینه مسائل خارج از دانشگاه و مسائل اجتماعی».
محققان این پژوهش با اشاره به اینکه «تعداد کمی از دانشجویان، معنای کسب مهارت در دانشگاه برای اشتغال در آینده را در ذهن دارند»، عنوان کردهاند: «تعدادی از دانشجویان ورود خود به دانشگاه را همزمان دانستهاند با کسب مهارتهایی ازجمله یادگیری زبانهای مختلف، شرکت در دورهها و کلاسهای جهاد دانشگاهی و... و این انتظار را از دانشگاه دارند که این امکانات را فراهم و برای اینها تسهیل کند. نکته قابلتوجه اینکه تعداد کمی از دانشجویان، معنای کسب مهارت در دانشگاه برای اشتغال در آینده را در ذهن داشتند. درصورتی که در پژوهشهای خارجی بیان میدارند که انگیزه شغلی بالاترین انگیزه جوانان دنیا برای ورود به دانشگاه است. شاید این را بتوان با ناامیدی جوانان از کسب شغل مرتبط با تحصیل پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه مرتبط دانست. بازدهی اجتماعی آموزش عالی در ایران بالاتر از بازدهی اقتصادی آن است و بهطورکلی بین فضای آموزش و فضای کسبوکار جدایی درونی وجود دارد. میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که دانشجویان در زمان ورود به دانشگاه انتظار کسب مهارتهایی که در آینده به اشتغال آنها کمک کند را ندارند و درواقع این فضای ناامیدی را در میان آنها نشان میدهد.
عوامل سازنده بر هویت حرفهای دانشجویان را باید درون متن زندگی دانشجویی جستجو کرد. در ارزیابی هویت دانشجویی باید دید که آگاهی و تحلیل فرد از خودش بهعنوان یک دانشجو چیست و چه درکی از عضویت در یک دانشگاه دارد. بسیاری از دانشجویان کسب هویت دانشجویی و احساس استقلال و ابراز وجود را ازجمله ادراکات خود از محیط دانشگاه میدانستند؛ اما این تصورات در مقایسه با معانی دیگر ازجمله سطح علمی بالا، توانمندسازی فردی و کسب مهارت و فعالیت در کانونهای فرهنگی و تشکلهای سیاسی به میزان بسیار کمتری موردتوجه قرار گرفته است. پیشنهادی که به مسئولان آموزش عالی داده می شود این است که هر چه بیشتر به درک و تصور دانشجویان از دانشگاه توجه کرده و سعی در برآوردن این انتظارات داشته باشند، همواره روحیه شادی، نشاط و رضایت در میان دانشجویان وجود داشته و به دنبال آن افزایش سطح علمی و تعاملات مفیدتر و سازنده میان دانشجویان و اساتید و سایر مسئولان دانشگاه برقرار خواهد شد».
این مقاله در مجله پژوهش در نظامهای آموزشی، شماره 88، در پاییز 1398 منتشر شده است.
انتهای پیام