به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، 600 متر مانده به آرامگاه فردوسی در شهر توس، در سمت چپ جاده با بنای پر رمزو رازی روبه رو می شویم که از گذشته تاکنون حواشی جالبی را با خود به همراه داشته است. مردم محلی قصه هایی برای آنجا نقل می کنند که واضح است این قصه ها نسل به نسل و دهان به دهان بر سرزبانها چرخیده است. برخی می گویند آنجا مقبره هارون الرشید است برخی دیگر معتقدند شکنجه گاه هارون بوده و سر افراد سید به دستور او در لابه لای دیواره های این مکان قرار داده شده است. بعضی دیگر نیز می گویند این مکان هیچ ارتباطی با هارون ندارد و مقبره امام محمد غزالی است. اما واقعیت چیست؟ طبق اسناد، این شایعات هیچ گونه سندیت تاریخی ندارد و حتی شناخته شدن این مکان با اسم «هارونیه»، موضوعی است که تاکنون به اشتباه عنوان شده و ما در این گزارش قصد داریم با کمک دو باستان شناس و کارشناس متخصص در حوزه میراث فرهنگی به تبیین این موضوع بپردازیم.
محمود طغرایی، مسئول دفتر ثبت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی این بنا را تنها بنای تاریخی پابرجا در داخل شهر تاریخی تابران طوس دانسته و گفت: این سازه عظیم تاریخی، در واقع یک آرامگاه بزرگ آجری است که تقریبا در میانه شهر، قرار داشته و حالت مرکزیت دارد. ایوان بزرگ ورودی، فضای گنبدخانه وسیع و گنبد آجری مرتفع از مشخصات منحصر بفرد این بنای ارزشمند است.
هارون صرفا یک نام است الزاما به هارون الرشید ارتباط ندارد
وی با توجه به ساختار معماری و برخی شواهد تزئینی از جمله گچبری های زیبا، یک کتیبه به خط ثلث و شیوه معماری آن، دوره ساخت بنا را اواخر سده هفتم یا نیمه اول سده هشتم ه.ق برآورد کرده و ادامه داد: این آرامگاه دارای یک سردابه است و وجود آن، کارایی آرامگاه را برای این بنا قطعی می نماید. البته در مورد شخص یا اشخاصی که در این آرامگاه مدفون بودند یا برای ایشان ساخته شده، اطلاعات دقیقی تاکنون بدست نیامده ولی با توجه به وضعیت کلی گرایش های مذهبی در دوران ایلخانی و سربداران در طوس، به احتمال زیاد این بنا متعلق به فرد یا افرادی از گرایش های عرفانی یا شیعی بوده است.
طغرایی انتساب این بنا به هارون الرشید را کاملا اشتباه عنوان کرده و افزود: هارون الرشید حدودا ۵۰۰ سال، قبل از ساخت این ساختمان، درگذشته بود و موضوع سر بریدن سادات در این مکان نیز به هیچ وجه صحت ندارد. نسبت دادن این مکان به اسم هارون نیز، منظور هارون الرشید نیست، هارون صرفا یک نام است و الزاما به هارون الرشید ارتباط ندارد.
انتشار اخبار غلط، گناهی بزرگ است
اشتباه بودن عنوان هارونیه برای این مکان برای اداره کل میراث فرهنگی مسجل شده است با اینحال طغرایی معتقداست: تغییر یک نام می تواند تنها راه ممکن نباشد. ما در کنار بنا، یک تابلو نصب کرده و توضیحات لازم را داده ایم. این نام حدود یک صد سال، برای این مکان توسط افراد گفته شده و متاسفانه برخی، عامدانه این ذهنیت را بوجود می آورند، غافل از این که انتشار اخبار غلط یک گناه بزرگ است. برگزاری همایش های مختلف در محوطه مجموعه، ارائه توضیحات سابقه طوس، هارونیه و مسجد مدرسه توسط راهنمایان مطلع با بیانی مناسب، بسیار می تواند در تبیین این مسئله و همینطور جذب و توجه گردشگر به این مکان ارزشمند تاریخی موثر باشد.
مسئول دفتر ثبت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی، ادامه داد: این بنا به شماره 173در تاریخ 15دی ماه1310در فهرست آثار ملی با عنوان بقعه طوس، ثبت شده است و از حدود هفتاد سال قبل، اقدامات اساسی در زمینه بازسازی، مرمت و بازپیرایی آن از طرف سازمان حفاظت آثار تاریخی شروع شد و بعدها نیز سازمان میراث فرهنگی، اقدامات حفاظتی و محوطه سازی گسترده ای درآن انجام داد.
نصب یادمان غزالی در خانقاه طوس
وی با بیان اینکه آرامگاه غزالی در این مکان نیست، گفت: یادمانی که از غزالی در مقابل این بنا قرار دارد، صرفا یک سنگ یادمانی است. این آرامگاه تاریخی، شباهت نزدیکی با بنای آرامگاه بابا لقمان سرخسی هم دارد البته نه به این معنا که معماری آنها یکی باشد بلکه در سبک و شیوه ساخت خیلی شباهت دارند و هر دو در اواخر سده هفتم یا نیمه اول سده هشتم هجری ساخته شده اند.
حال نکته ای که اهمیت دارد اثر وضعی نامگذاری اشتباه بر روی آثار تاریخی و باستانی است که طبق گفته رجبعلی لباف خانیکی، مدیرکل اسبق اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، این مسئله به حذف حافظه تاریخی مکانها و بناهای باستانی می انجامد. در هرکدام از اماکن شهرها و روستاها، وقایعی اتفاق افتاده که بخشی از تاریخ مملکت ماست و هنگامی که اسمی عوض می شود، به مرور آن مکان از نقشه جغرافیا خارج می شود و همانند اینست که برگه ای از کتاب تاریخ یک منطقه خارج و سوزانده شود که با هر هدف و منظوری که انجام شود بسیار ناپسند است.
تغییر اسامی و نامگذاری جعلی نشاندهنده فقدان سواد و دانش
وی مستشرقین و افراد غیرایرانی را در این موضوع دخیل دانسته و گفت: تغییر بسیاری از اسامی در ایران توسط مستشرقین و افراد خارجی انجام شده که اشرافی به تاریخ و فرهنگ ایرانی نداشته و اسامی ساختگی برای ابنیه انتخاب می کردند. برخی نیز به دلایل سیاسی و عوام پسندانه اقدام به تغییر اسامی می کردند در حالیکه بناها و شخصیت های تاریخی ما با عقبه ای، متفاوت از آنچه در ذهن عوام است در تاریخ کشور ما حضور دارند. این کار بسیار غلط و اشتباه است که ما با غرض ورزی های سیاسی و دیدگاه های عوام پسندانه، اقدام به تغییر نام اشخاص، بناها، شهرها و روستاها بکنیم.
لباف خانیکی ادامه داد: هر مکان و ابنیه ای در تاریخ، شان نزولی دارد و این تغییر نامها، نشان دهنده فقدان دانش و سواد افراد بوده و اینکه درک درستی از معنا و مفهوم این اسامی و شان نزول آنها در تاریخ ندارند. گنبد یا بقعه هارونیه نیز نامی جعلی است که ناشیانه بر روی این بنا که از ابنیه شاخص عصر ایلخانی و بازمانده از دوران تعالی رونق طوس است، نهاده شده است.
به گفته این باستان شناس، معمولا هریک از شهرهای منطقه که آبادتر و پر رونق تر از دیگر شهرها می شد، «طوس» نام می گرفت مثل نوقان که در صدر اسلام بزرگ تر و بارونق تر از شهرهای دیگر بود و طوس هم نامیده می شد. طوسِ کنونی تغییر نام یافته، همان «تابران» قرون اولیه اسلام و یکی از چهار شهر ولایت «طوس» از ولایات نیشابور و هم ردیف با سه شهر دیگر«نوقان»، «رادکان» و«ترغبذ» است که از اواخر قرن ۴ و اوایل قرن ۵ ه.ق به دلایلی تابران بر نوقان پیشی گرفت و «طوس» نامیده شد و این اسم تاکنون ماندگار شده است.
هارون الرشید 500 سال قبل از ساخت این بنا درگذشت
مدیرکل اسبق اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، افزود: نام«هارونیه» هم در نتیجه عدم آگاهی از دگردیسی و تغییر نام تابران، بر آن بنا گذاشته شده و به نامگذاری مدفن هارون الرشید در سناباد نوقان یا زندان هارون در بغداد برمی گردد. هارون الرشید در سال۱۹۳ه.ق در کاخ «حُمید بن قحطبه» در سناباد طوس (نوقان) درگذشت و در مجاورت همان کاخ به خاک سپرده شد و به دستور پسرش«مامون» بر فراز گورش بنای گنبدداری ساخته و «هارونیه» نامیده شد.
وی گفت: در سال ۲۰۳ه.ق و در پی شهادت امام رضا(ع) پیکر مطهر ایشان نیز به دستور مأمون و به منظور برائت از اتهام صدور فرمان قتل آن حضرت، در همان بنای هارونیه و بالای سر هارون الرشید به خاک سپرده شد و بعدا آن مکان به عنوان«مشهد الرضا» مورد توجه شیعیان و مورخان قرار گرفت و گنبد و بقعه هارونیه به متون راه یافت.
لباف خانیکی به نام های دیگر این بنا ادامه داد اشاره کرد و گفت: در سالهای بعد که عوام و برخی مستشرقین در جستجوی گنج، آرامگاه فردوسی و غزالی طوس را مورد نظر و تحقیق قرار دادند، بدون اینکه از تغییر نام تابران به طوس آگاه باشند با دیدن بنای گنبددار باقی مانده در طوس آن را «هارونیه» و «زندان هارون» نامیدند.!
خانقاه یا بقعه؟
تا اوایل قرن چهاردهم خورشیدی در متون و سفرنامه ها از هارونیه با عناوینی چون نقاره خانه، مسجد، آرامگاه فردوسی، آرامگاه غزالی، بقعه طوس و خانقاه غزالی نام می بردند اما مدیرکل اسبق اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، درباره کاربری و نام واقعی هارونیه گفت: هرکسی از ظن خود به آن کاربری داده، اما کسانی که در تاریخ و فرهنگ خراسان مطالعات وسیعی داشته اند هارونیه را به دلایل علمی«خانقاه» دانسته اند که دو نظریه در این مطالعات اهمیت بیشتری دارد.
این باستان شناس ادامه داد: نظریه اول مربوط به شادروان عزیز الله عطاردی است که درکتاب ارزشمند خود به نام«فرهنگ خراسان» نوشته است: «به عقیده نگارنده این بنا خانقاه خواجه عثمان هارونی نیشابوری از عرفا و مشایخ قرن ششم هجری به شمار می رفته است. «هارون» یکی از قصبات اطراف نیشابور بوده و خواجه عثمان از آنجا به طوس آمده و مقیم شده و در این بنا به تدریس و ارشاد پرداخته است». نظریه دوم نیز مربوط به مهدی سیدی پژوهشگر تاریخ خراسان است که در کتاب «سیمای تاریخی فرهنگی شهر مشهد» به دنبال استدلالهای عالمانه، هارونیه را خانقاه «امیر نظام الدین علی برزش آبادی» دانسته است.
وی افزود: با توجه به این دو نظریه، این بنا بجز خانقاه نمی تواند باشد و بسیار مناسب است که به پاس احترام به بزرگان و همینطور شهر پرآوازه طوس، «خانقاه طوس» جایگزین نام جعلی «هارونیه»(منسوب به هارون الرشید) شود.
انتهای پیام/