احیای درختان سرحد آباد با نیم نگاه مسؤولان/حق آبه سرحدآباد کجا می‌رود؟

خبرگزاری فارس شنبه 08 مرداد 1401 - 20:14
احیای درختان سرحد آباد با نیم نگاه مسؤولان/حق آبه سرحدآباد کجا می‌رود؟

خبرگزاری فارس-مریم آقانوری؛ آن وقت ها در عالم بچگی نمی فهمیدم و می خندیدم به حرف پدربزرگ. - مگر درخت هم تشنه می شود؟! حالا با چشمانم می دیدم درختان تشنه ای که دستهای خشکیده شان به سمت آسمان بلند بود و برگهایشان از ناامیدی روزرد کرده بود. بعضی برگها هم مردن را به اکسیژن ساختن برای آدم ها ترجیح داده بودند و برای اینکه درختشان در بی وقتی بی لباس نشود، همانجا وفادارانه روی شاخه خشکیده بودند. از درخت گردوی ۱۵۰ ساله تا نهال ۳ ساله که سیب ها یش خشکیده بود، همه عطش را فریاد می زدند. شرمم میشد سر بالا کنم و رخ به رخ نگاهشان کنم.‌ انگار می‌ترسیدم دینشان مرا بگیرد!

نهال های ۳ ساله خشکیده

باغ آقا محمد یکی از باغداران جوان سرحدآباد، پر از نهال ۳ ساله خشکیده بود. از همه این باغ یک و نیم هکتاری، درخت گردوی تنومند نیمه خشکی، تا بالای دیوار گردن کشیده و سایه انداخته بود. فضا خیلی شبیه باغ نبود؛ زمین خشکیده و فریاد العطش از درختان بلند بود و علف های خشک در کف باغ زبان درازی می کرد و خشکی ها بیشتر از سبزی ها به چشم می آمد.

 

آقا محمد می گوید: کمبود آب این بلا را سر درختان آورده. سهم حقابه سرحد آباد را کامل نمی‌دهند. قانونا هر ۱۰ روزیکبار باید به درختان آب بدهیم. سال های قبل هر ۲۰ روز، یک ماه یکبار به ما آب می‌دادند که امسال از عید تا حالا فقط دو بار به ما آب دادند.

۴ سال پیش که باغ را خریدم درختانش خشکیده بود و ۲میلیارد و ۵۰ میلیون تومان برای درختان خشکش برایم جریمه بریدند. خیلی ها باغ را خشک می کنند که ویلاسازی کنند؛ اما من دوست داشتم باغ را احیا کنم و نهال کاشتم. اما بی آبی نه تنها نگذاشت نهال ها رشد کنند بلکه درختانمان را خشک کرد.‌ برای گرفتن حقابه مان به همه ارگان های مربوطه سرزدیم، گویا کسی نمی خواهد به ما کمک کند.‌

خیلی از باغداران سرحدآباد هستند که مثل من می خواهند باغشان را نگه دارند اما بی آبی درختان را خشک کرده و صدایمان هم به جایی نمی رسد. این باغ منبع درآمد من نیست اما بعضی ها تنها منبع درآمدشان از همین باغ است که امسال خشکیده و هیچ محصولی ندارند.

 به بعضی از باغ‌ها آب می دهند اما ما آب نداریم و فقط باید بنشینیم، خشک شدن درختان را ببینیم و غصه بخوریم.

این باغ منبع درآمدم نیست اما خیلی ها به عنوان منبع درآمدشان است. درخت ها را کاشتیم به امید آنکه روزی باغ به ثمر برسد. جوی مرد آباد را که می بینیم یک شب درمیان جاب دارد اما برای ما آب نیست همه جا سر زدیم می گویند آب نیست و فقط ما را از سر خود باز می‌کنند.

سرم را ببرند از خشک شدن درخت بهتر است

آقا زین العابدین پیرمرد خوشروی باغ ۴۰ هزارمتری که از سال ۴۸ شبانه روزش را در این باغ گذرانده ، می گوید: یک زمانی جهاد کشاورزی برای محصولات این باغ از ما تقدیر کرد. سالانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون فقط از خرمالوهای باغ، به جز زردالو و شاتوت، درآمد داشتیم. حالا به خاطرکم آبی همه خرمالوها ریخته و هیچی نداریم.‌

هر جا می‌رویم می‌گویند که آب نیست. ما چاه داریم. از ۴ ماه پیش از آب منطقه ای تقاضای لایروبی کردیم. هر روز می‌گویند امروز برو فردا بیا. حالا بیشتر از ۴۰ روز است درختانم آب نخورده اند. در حالیکه فاصله بین آبیاری باید حداکثر ۱۵ روز باشد. میوه امسالمان که دیگر خشک شد اما حداقل برای سال آینده درخت ها خشک نشوند.

 

ما مشکل پول نداریم. اگر پول بگیرند و به ما آب بدهند. من حتی راضیم ۴۰ میلیون تومان هم بدهم اما‌ می‌گویند آب نیست. من راضیم سرم را ببرند و بریده شدن یک درخت را نبینم!

ترسالی و خشکسالی ندارد؛ حقابه سرحدآباد را نمی‌دهند

آقای طوسی صاحب باغ ۷ هزارمتری هم می‌گوید: سرحدآباد از زمان امیرکبیر دست نوشته و امضا دارد که ۲۰-۳۰ سنگ آب داشته باشد.‌ اما سهم حق آبه سرحدآباد را نمی‌دهند و در مسیر رسیدن به تهران به پارک چمران می‌رسد. حتی زمان ترسالی هم حقابه سرحدآباد را نمی‌دادند چه برسد به حالا! باغ من که باید با دبی ۲۵ سنگ، ۷ ساعته آب می‌خورد، در سال های گذشته به خاطر کم آبی نهالکاری آن سمت باغم خشک شد حالا که دیگر خشکسالی است و ۴۰_۵۰ روز است که باغ‌هایمان آب نخورده است.

دوندگی‌هایمان برای گرفتن حقابه سرحدآباد به جایی نمی رسد.‌ من ۴۰ سال است این باغ را دارم و دلم میخواهد باغم دو هزارسال باقی بماند.

 آقا محمد که همراهمان است می‌گوید: بنیاد مستضعفان هم چاهی در سرحدآباد دارد که دبی آب آن ۸ اینچ است‌ و به اصطلاح آب در جوی نمی دود. بخشی از آن هم در جوی ته نشین می‌شود و یا باغ‌های سر راه آب را می دزدند. اگر لوله کشی داشتیم باز هم امیدی به رسیدن آب به باغمان بود. ما حاضریم حتی هزینه لوله کشی را تا ۵ میلیون هم باشد، بدهیم تا برای همه از موتورخانه بنیاد لوله کشی شود.

تعیین حقابه سرحدآباد توسط امیرکبیر

ناگفته‌های باغداران بسیار است و وقت کم. از آنها خواهش کردم میرآب راهم خبر کنند.

 پیمان خاکی فیروز نماینده باغداران سرحدآباد هم خودش را می رساند و می گوید: ما حدود ۱۵۰ نفر حیاطدار، باغچه دار و باغدار و بیش از ۷۰ هکتار فضای سبز داریم.‌

 

 همه باغاتمان از زمان امیرکبیر سهمیه آب از رودخانه دارندو از کانال هم یک سهمیه داریم که آب آن را خریداری می کنیم اما ۱۰ سال است دریچه این کانال به دلیل عملیات عمرانی راهداری خراب است و نمی‌توانیم آب بگیریم.

اگر کانال باز شود بسیاری از مشکلات ما حل می شود.‌ مسؤولیت بازسازی کانال و دریچه بر عهده راهداری است اما قبول نمی کند.

در سندهای باغات ما نوشته شده سهمیه اب رودخانه و کانال که از بیلقان می آید. مشکلات ما را کلاک هم دارد اما آنها ۴ تا دریچه دارند که همه باز است و دریچه آب ما خراب است.

چنارهای پانصدساله سرحدآباد خشک می شود

تمام درختان کوچه باغ ها،توت های تنومند، چنارهای ۵۰۰ ساله سرحدآباد در حال خشک شدن است. نامه برای استانداری، دادستانی ،سازمان پارک ها و ... همه جابردیم که کمک کنند باغاتمان خشک نشود اما می گویند آب نیست.

البته آب در بیلقان هست اما می گویند آب برای شرب تهران می رود. کلاک و سرحدآباد ریه البرز است اما کسی به آن توجه نمی کند. ما در سرحدآباد حتی اگر بخواهیم یک سوزن (آمپول)هم بزنیم؛ امکانات نداریم. اعتراض هم نکرده ایم اما نمیخواهیم درختانمان خشک شود. خشک شدن هر درخت، مرگ باغدار است.

 

حرمت درخت

کمی آنطرف تر به دیوار اشاره می کند. خشکم می زند. درخت در مسیر دیوار بوده و دیوار را کرج کرده و از پشت درخت عبور داده اند.

می‌گوید: ببینید باغداری که دیوار را به حرمت درخت کج می‌کند، چطور می‌تواند خشک شدن درختش را ببیند. ما عمرمان را پای این باغ ها گذاشتیم تا سرسبزی سرحدآباد باقی بماند.

 ‌تقسیم آب به عدالت

باغات این کوچه دوبار آب خورده در حالیکه کوچه ای داریم که از عید تا حالا فقط یکبار آب خورده است. باغاتی هم که می‌گویند بیشتر آب خورده، از نهرهای نزدیک است. ما چهار نهر داریم به نام های نهرغرب، شالوق، بالانجوق و یونجه زار. آب نهرهای نزدیک به باغ ها می رسد اما نهری که در بالای سرحدآباد است وفقط ۵ سنگ آب دارد به این مسافت نمی رسد و مجبوریم اب را به باغاتی که می رسد هدایت کنیم.

کمک‌ بنیاد مستضعفان هم مشکل سرحدآبادی ها را حل نمی کند

میراب سرحدآباد به همکاری بنیاد مستضعفان برای جبرلن بخشی از کم آبی سرحدآباد اشاره می‌کند و می‌گوید: موتور این چاه خراب شده بود که خودشان درست کردند. ما فقط باید گازوئیل برای سوخت چاه ببریم. اما گازوئیل اگر پیدا شود لیتری ۸۲۰۰ تومان است. دبی چاه هم کم است و زمین شنی است و آب به داخل آن فرو می‌رود و تا اینجا نمی‌رسد.‌

باغی که در بهار ۸ ساعت آب میخورد آبیاری آن از این چاه ۱۶ ساعت طول می‌کشد و هزینه بالایی است که شاید الان در خشکی تابستان باغداران این پول را بدهند اما وقتی خنک شود، حرف و حدیث‌ها زیاد است.‌

 نامه از شهرداری گرفتم تا بتوانیم از شرکت نفت سهمیه گازوئیل بگیریم اما در خوشبینانه ترین حالت، نامه بازی ها تا پاییز طول می کشد و به خشکی تابستان نمی رسد.

باغدار چقدر باید هزینه کند که درختش را نگه دارد ؟ این نشدنی است. برخی‌ها از باغ زندگی را می‌چرخانند. با این وصف فردا تمام این باغات خشک می شود و خرد خرد و ۱۰۰ متر ۱۰۰ متر می شود و جای درخت های ۱۰۰ ساله را ساختمان های ۱۰۰ متری می گیرد.‌

سرم گیج می رود. نمی دانم از گرمای آفتاب است که اینجا انگار نزدیکتر است و یا صدای پدر بزرگ در گوشم و دین درخت هاکه حس می کنم همه ما در برابرشان مسؤولیم؟!

 

فیلم| صحبت یکی از باغداران سرحدآباد

خبرخوب برای سرحدآبادی ها؛ کانال آب بازسازی می شود

در مورد مشکل ۱۰ ساله کانال آب سرحدآباد با علی زندی فر، مدیرکل راهداری البرز گفتگو می‌کنم.‌

زندی فر حرف‌های سرحدآبادی‌ها را تایید می‌کند و می‌گوید: حق با مردم سرحدآباد است. پیمانکار راهداری چندسال قبل در حین کار و عملیات عمرانی، کانال آب سرحدآباد را تخریب کرده و تعهد داشته که کانال را بازسازی کند اما انجام نداده است.‌‌ ظاهرا کانال آب از زیرگذر رد می شده که موجب ریزش آن می شده است.‌

در حال حاضر مسؤولیت بازسازی کانال بر عهده راهداری است که من از روزی که آمدم پیگیر آن هستم.‌ هم اکنون قرارداد مربوطه منعقد و کانال حفر شده و در حال کپل گذاری است. حداکثر تا دو ماه دیگر این کانال به بهره برداری می رسد و مشکل مردم حل می شود.

 حقابه سرحدآباد چه می شود؟

داوود نجفیان مدیرعامل آب منطقه ای البرز در خصوص کمبود آب برای باغات سرحدآباد، گفت: امسال نه فقط البرز بلکه تمام نقاط کشور با خشکسالی مواجه بوده و اغلب دچار بازنگری در مورد رهاسازی شدند. به عنوان مثال در حقابه طالقان که از گذشته تعیبن شده بود، ۲۵۰ میلیون متر مکعب بود و امسال آبی که برای طالقان پیش بینی شده، یک سوم همیشه و به میزان ۸۰ میلیون متر مکعب است.

 در تمام تاسیسات آبی مخازن ذخیره و سدها، اولویت با تامین آب شرب است.حجم آب سد کرج هم اکنون ۲۵ درصد کمتر از میزان هر سال است و در ابتدای سال که آوردِ آب محسوب می شود، ۴۰ درصد کمتر بوده که با مدیریت رهاسازی و محدودیت در کشت های آب بر، بخشی از این کمبود جبران شده است.

بیشتر محدودیت های آبی به خاطر کم بارشی و کاهش ذخایر سد است. در این راستا در سال جاری محدودیت هایی ناشی از کاهش آب در استان های البرز و تهران برای بخش کشاورزی اعمال شد.

شبکه کرج و شهریار به صورت یکپارچه مدیریت می شود و اینطور نیست که سهمیه آب فردیس را ندهند و آن را به تهران و شهریار بدهند. اما تامین آب شرب تهران و البرز در اولویت است و محدودیت هایی برای کشاورزی ایجاد شده است.

در بیلقان آب هست و نیست!/آب به سرحدآباد می رسد

آب در پل بیلقان زیاد است و بر اساس تخصیص گذشته، ۱۱ متر مکعب در ثانیه برای آب شرب تهران می رود و یک قطره هم برای کشاورزی استفاده نمی شود. اول آب شرب جمعیت کشور باید تامین شود و اگر آبی باقی بماند به سایر مصارف از جمله کشاورزی می رسد.

اما هیچگونه تبعیضی برای باغات استان البرز یا تهران نیست و همزمان با آبیاری باغات استان البرز باغات تهران نیز سهمیه آب خود را می گیرند و هیچکس سهمیه دیگری را نمی برد.

باید توجه داشت آب به سد کرج یک چهارم کمتر از سال گذشته در زمان مشابه رسیده و شرایط بسیار شکننده است.

با پیگیری‌های استاندار البرز و آب منطقه ای، خوشبختانه مرحله سوم آبیاری درختان سرحدآبادآغاز شده است و تا اواسط مرداد ماه تمام می شود و نوبت چهارم هم با آب منطقه ای تهران هماهنگ کردیم که در شهریور ماه انجام می شود تا بتوانیم تنش آبی منطقه را به حداقل برسانیم و امیدواریم با تامین نوبت شهریورماه چالشی نداشته باشند.

سرحدآباد ریه البرز و مام فردیس

‌همه سرحدآباد را ریه فردیس و کرج می دانند. اما اگر سرحدآباد را مادر فردیس بنامیم بیراه نگفته ایم. در همه اسنادِ مالکیتی فردیس پلاک فرعی از اصلی در اراضی سرحدآباد ثبت شده. یعنی شهرک فردیس روزی همچون کودکی در دامان مادر خود، سرحدآباد، متولد شده و حالا به بلوغ رسیده، شهر شده و مادر تشنه و فرتوت خود را فراموش کرده است.

باید توجه داشت خشکسالی و کاهش بارش ها، در کم آبی سرحدآباد و تشنگی درختانش می تواند عامل غالب باشد.‌ اما چشم مردم و باغات لب تشنه سرحدآباد به تدبیر مسؤولان است.

شاید اگر کانال آب سریعتر بازسازی شود، اگر لوله کشی برای باغاتشان حتی با هزینه خودشان انجام شود تا به لطف بنیاد مستضعفان بتوانند از آب چاه استفاده کنند و در صورت لزوم با نظر کارشناسی برای لایروبی برخی چاه ها مجوز داده شود. تا دیر نشده بتوانیم به داد تشنگی درختان سرحدآباد برسیم.

به نظر حقیر، کسانی که در این وانفسای اقتصادی، نگهداری باغ و زحمتش را به پول کلانِ خرد کردن زمین ترجیح می دهند، باید آفرین گفت و بر دستان زحمت کششان بوسه زد. چه بسا که بیشترباغدارانی که من آن روز دیدم، جوان بودند نه کهنسالانی که آردشان را بیخته و الک را آویخته اند و حالا ترجیح می دهند در حال و هوای باغ زندگی بگذرانند.

مبادا روزی برسد که دین درختان به گردمان بیافتد! مبادا روزی برسد که درختی به سخن آید که:

تک درختی سبز بودم ، برگ و باری داشتم من

پیش چشم اهل معنا ، اعتباری داشتم من

چیستم اکنون « نکوئی » تک درختی خشک و بی بر

یاد باد آن روزگاران را که یاری داشتم من

انتهای پیام/ج

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.