وقتی مردم تورم شدید کنونی را ببینند، تورم در آینده را نیز انتظار میکشند بنابراین اقدام به خرید بیش از پیش کالاها میکنند تا بعدا مجبور به پرداخت قیمت بالاتر نشوند اما این افزایش تقاضا باعث تشدید تورم شده، درعین حال فشار دولت بر بازار برای کنترل قیمت، به کمبود کالاها در فروشگاهها میانجامد. تورم باعث سقوط ارزش پساندازهای مردم میشود که در این جریان افراد پیرتر بیشترین آسیب را میبینند.
در چنین شرایطی اداره کشورها ممکن نیست. دولت در بنبست سیاسی، اقتصادی و فساد اقتصاد برنامهریزی شده گرفتار شده است. وضعیت مشابه این است که بیماری به شدت بدحال دارید که درحال مرگ است. یا باید غده سرطانی را جراحی کرده و بیرون آورید، یا جلوی گسترش عفونت را بگیرید. بنابراین اصلاحات باید درست و یکباره اجرا شوند چون بعد از هر شکست هزینه سیاسی اجتماعی اصلاحات بسیار بالا میرود زیرا اعتماد عمومی فرسوده شده است. اگر سیاستگذار نتواند به وعدههای خود مثلا در کنترل کسری بودجه و کاهش نقدینگی در جهت کنترل تورم عمل کند، مردم در مراحل بعدی نیز به او اعتماد نکرده و امکان پشتیبانی سیاسی از هرگونه برنامه اصلاحی از بین میرود.