کتاب «نگین چشم های تو بودم» در قطع رقعی، شمارگان یکهزار نسخه، ۷۲ صفحه و ۲۰ هزار تومان در بازار کتابهای ادبی عرضه شده است.
این کتاب نخستین اثر ادبی نویسنده است و شامل ۷۰ دلنوشته است که دربرگیرنده جهان امروز، تحولات مدرن و ارتباطات مجازی است.
انسانی که در جستجوی خود و جامعه اش از یک اپلیکشیتن به اپلیکیشن دیگری پناه میبرد.
نوع چیدمان کلمات در این مجموعه برای انتقال احساست شاعر و نیز ارتباط با مخاطب با زبان هنر است و همچنین جنس کلمات متفاوتتر از کلماتی است که در تعاملات روزمره مورد استفاده قرار می گیرد چرا که در ارتباطات اجتماعی کمتر به وجود احساسات شاعرانه نیاز است.
کلمات در این کتاب علاوه بر اینکه بار معنایی مستقیمی را انتقال می دهند دارای یک بُعد مخفی نیز هستند که برای رسیدن به این بُعد باید از سرنخهایی که شاعر به مخاطب میدهد پی به آنها برد.
این مجموعه از واقعیتهای جامعه جدا نیست و واقعیت های انسان و زندگی انسانی را با زبان هنر بیان میکند.
نویسنده در یکی از دلنوشتهها میگوید:
وناگاه به خودت می آیی
و میبینی چه فرصتها از دست رفته
آنجاست که ثانیه شمار ساعت
هیچ گاه به عقب برنخواهد گشت
و این پایان زندگیست.
و یا در دلنوشته دیگری انسان امروزی را را تشویق به بیرون آمدن از محیط مجازی و توهمات میکند و به زندگی واقعی فرا می خواند و میگوید: فقط کمی امید می خواهی تا قدرت بیرون آمدن از پیله را داشته باشی.
یا در جایی دیگر، زندگی را تکرار عادتها میداند عادتهایی که انسان امروز با آنها خو گرفته است.
طرح جلد کتاب بیانگر اندیشه نویسنده درباره زندگی امروز و رنگ آبی و طرح جلد جلد کتاب آرامش گمشده انسان را به او هدیه میدهد.