محسن بابادی در گفتوگوبا ایسنا، اظهارکرد: یکی از مهم ترین دلایلی که سبب شده بازیکنان خوزستانی پس از سنین نوجوانی و جوانی فوتبال را رها کرده و مسایل دیگری را اولویت و ترجیح دهند، عدم توجه به فوتبالیستهای نخبه ای است که آن ها را میشناسند و در رده های مختلف ملی بازی کرده، اما در رده بزرگسالان به آن ها بیتوجهی شده و جایی در تیمهای فولاد، نفت آبادان و حتی نفت مسجدسلیمان ندارند. همان بازیکنان که از دید تمامی مربیان و کارشناسان فوتبال خوزستان بازیکنان توانمندی محسوب شده ولی به هیچ دلال، مدیر برنامه، مدیران سیاسی و باند خاصی وصل نیستند.
وی بیان کرد: در مسابقاتی که این سه تیم در لیگ برتر دارند، با در نظر گرفتن بازیکنان ذخیره، بیش از ۴۰ بازیکن هر هفته به میدان میرود، اما سهم بازیکنان خوزستانی تنها ۴ یا ۵ نفر است و این یعنی فاجعه برای فوتبال غنی خوزستان. استانی که در تمامی ردههای تیمهای ملی و لیگهای برتر تا دسته سوم یکی از تغذیه کنندگان اصلی فوتبال کشور بوده و هست، در تیمهای لیگ برتریاش یا بازیکنان خوزستانی آنچنانی وجود ندارند یا اگر هم باشند جایی در ترکیب تیمهایشان حتی به صورت ذخیره ندارند. بعد چگونه میتوان انتظار داشت آن بازیکن نوجوان و جوانی که در این اوضاع و احوال و شرایط سخت اقتصادی که مسیر طولانی خدمت سربازی، ادامه تحصیل، کار و ازدواج را پیش روی دارد، دل به فوتبال ببندد؟ پس اصلا آیندهای برای خود متصور نیست که بخواهد روی فوتبال سرمایه گذاری کند.
این کارشناسی فوتبال گفت: اگر تیمهای استان جایگاه خوبی در جدول ردهبندی داشته و بالانشین و مدعی نیز بودند، میشد حضور این همه بازیکن غیربومی را کمی توجیه کرد که مثلا فلان تیم برای قهرمانی یا حداقل کسب سهمیه آسیایی بسته شده و باید تقویت میشد و اکنون دیگر فوتبال حرفهای شده و چنین و چنان. اما اگر قرار است همه میانه یا پایین جدول یا در خطر سقوط باشند، ترجیح میدهیم این اتفاق با بازیکنان بومی استان بیفتد که البته مطمئن باشید غیرت، تعصب، تکنیک و تلاش آنها اجازه نمیدهد این اتفاق رخ دهد.
وی افزود: پس در فوتبال خوزستان سفرهای برای مدیران، مربیان و بازیکنان غیربومی که ماشینهای آنچنانی سوار شده و پولهای چند ده میلیاردی به جیب بزنند و پز بدهند، پهن شده است و مدیران، مربیان و بازیکنان بومی محتاج نان شب و ذرهای دیده شدن باشند. مدیران و مربیان شایستهای با تجربه کافی و بالاترین مدارج دانشگاهی و مربیگری در استان وجود دارند که در پرداخت جزییترین هزینههای زندگی خود ماندهاند و صورت خود را سیلی سرخ نگه داشتهاند.
بابادی عنوان کرد: فوتبال خوزستان سکوی پرتاب و آب و نان و نامی برای بازیکنان مُسن غیربومی و خارجی شده وهمگان همچنان تماشاگر و بیتوجه به این مسایل هستیم. البته ناگفته نماند که خود ما نیز طی چند سال اخیر در بازیکنسازی و پرورش چهرهها و استعدادهای طراز اول همچون مبعلی، کعبی، شجاعی، شریفی نسب، حمودی، علوی و... عاجز مانده و کم توجهتر شدهایم. این نیز موضوعی است که باید مدنظر قرار گیرد که آنقدر بازیکن مستعد و باکیفیت شناسایی و تولید کرده و رقابت ایجاد کنیم که هر مربی غیربومی نیز که بیاید، مجبور به استفاده از آنها شود و نگوید فلان بازیکن در تفکرات فنی و تاکتیکیام جایی ندارد.
وی ادامه داد: اگر آنقدر بازیکن خوب و باکیفیت پرورش میدادیم، نه تنها رقابت میان آنها برای انتخاب سختتر میشد، بلکه حداقل میتوانستم سهم بیشتری در لیگهای مختلف کشور و حتی چندین بازیکن لژیونر نیز داشته باشیم. یکی از دلایل آن میتواند بیاعتنایی به مناطق فوتبال خیز استان که از نظرها پنهان مانده باشد و همه ما تنها فوتبال اهواز را چسبیدهایم و بس. به نوعی چشمانمان را به روی بازیکنان شوشتر، مسجدسلیمان، لالی، دزفول، سوسنگرد، آبادان، خرمشهر، ایذه، باغملک، اندیمشک، بهبهان، ماهشهر و حتی بسیاری نقاط محروم استان بستهایم و این موضوع اصلا جالب نیست.
این کارشناس عنوان کرد: به اعتقاد بنده اگر روی مناطق بکر استان سرمایهگذاری شده و بازیکنان آنها بیشتر دیده شوند، فوتبال استان طی پنج سال آینده بازیکنان مطرحی در سطح باشگاهی و ملی خواهند داشت و طبق آنچه تحقیق و بررسی کردهام، توصیه میکنم استعدادیابها، مربیان و مدیران باشگاههای مختلف استان روی مناطقی از جمله ابوالفارس رامهرمز، شادگان و دارخوین و در سطح اهواز نیز کوت عبدالله و مناطق اطراف آن توجه و دقت نظر بیشتری داشته باشند. چرا که همچون معدن طلا سرشار از بازیکنان مستعد و نخبه اند. اگر این بازیکنان دیده شده و کمی به آنها بها داده و در آکادمیها و باشگاههای مختلف استان در ردههای کشوری مورد استفاده بگیرند، خواهند توانست نسل خوب در فوتبال کشور شکل دهند و بدون اغراق آینده فوتبال کشور را تضمین کنند. در این صورت و طی سالهای آتی، دیگر نیازی به بازیکنان خارجی و غیربومی نخواهیم داشت و نان فوتبال در سفره فرزندان همین استان و خانواده هایشان قرار خواهد گرفت و از قدیم هم گفته اند: چراغی که به منزل رواست، به مسجد حرام است.
انتهای پیام