به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، بیژن پروان، پژوهشگر تاریخ ایران دوره اسلامی در گفتوگو با خبرنگار فارس در بجنورد اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که باید بررسی کارشناسی شود داشتههای ما بعد از انقلاب و قبل از انقلاب است،
وی گفت: قدیمیترها به یاد دارند قبل از انقلاب در محلهای که اکنون به نام پایتوپ معروف است، مردم با حفر زمین و با ساخت پناهگاههایی از سنگ و خاک، زندگی میگذراندند و این با شعار شاه که رسیدن ایران به دروازههای تمدن بود بسیار فاصله داشت.
این کارشناس تاریخی در پاسخ به این سؤال که برخی مقایسه ایران کنونی با آن زمان را مقایسهای صحیح نمیدانند افزود: ما ایران آن زمان را با خودش و کشورهای همترازش مقایسه میکنیم، یعنی با درآمدی که ایران در آن زمان از فروش نفت داشت و سطح طبقاتی که بین یک بالا شهرنشین در تهران و یک شخص معمولی در شهری مثل بجنورد داشت مقایسه میکنیم و یا ایران آن زمان را با ترکیه آن زمان مقایسه میکنیم، با این مقایسه به این نتیجه میرسیم که قبل از انقلاب عقبماندگیهای زیادی در شهرهای کشور شاهد بودیم.
پروان تصریح کرد: جنایت تنها در کشتار و شکنجه و تبعید خلاصه نمیشود، بلکه تعریف عامتر این است که ملت مسلمان ایران در دوره پهلوی از حقوق مختلفشان محروم بودند.
به همین پیشزمینه به گفتوگو با این تاریخدان و صاحب کتاب تاریخ انقلاب بجنورد نشستیم.
ابتدا خود را معرفی کنید و شرحی از اول انقلاب دهید
من بیژن پروان، دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام دارم، در ایام پیروزی انقلاب دروان مدرسه را سپری میکردم، از ماهها قبل از بهمن ۵۷ ناآرامیها و شعارنویسیها شروعشده بود، در مدارس هم جو کاملاً تغییر کرده بود، اعتصابها، تعطیلیها و اینچنین فضایی حاکم شده بود، مدیر مدرسه ما نیز یکی از روحانیون را برای آرام کردن فضا دعوت کرده بود که خوب تأثیری خاصی در ادامه کار نگذاشت.
مهر و آبان ۵۷ جامعه فرهنگیان تشکیلشده و با هماهنگی تهران اولین اعتصاب را اعلام کردند، قطعنامهای صادر شد و بعدازآن آبان و آذر در کنار سایر شهرها، حرکتهای شهرستان بجنورد با محوریت آیتالله حبیبالله مهماننواز، شکل گرفت، شعارها و هماهنگیها انجام شد، آذر ما نیز شدیدترین درگیریها رخ داد و شهید حسنآبادی اولین شهید انقلاب در بجنورد در ۱۲ آذر به شهادت رسید.
فضای شهر بجنورد چگونه بود
در شهر بجنورد جمعیت در بین میدان شهید و کارگر فعلی بجنورد تجمع میکردند، پسازاینکه آن روزها اعلام شد یک نفر شهید شد، همه برای تشییع و شرکت درحرکتهای احتمالی پس از شهادت شهید حسنآبادی، به منزل شهید رفتوآمد میکردند اما مراسم ترحیم با تدابیر شدید امنیتی بدون هیچگونه پرچم و پرده سیاه در منزل ایشان و هیچگونه نوایی از قرآن انجام شد و بشدت با هرگونه مراسمی برخورد شد.
چماق داران بعد از ۱۰ از روز این واقعه با پشتیبانی شهربانی برای ترساندن و جلوگیری از سایر تجمعات به بجنورد حمله کردند، منزل آیتالله مهماننواز به آتش کشیده شد و دومین نفر، شهید منصور حصاری نیز به شهادت رسید.
بعدازاین واقعاً برای حفظ جان آیتالله مهماننواز گه سردم دار جریان انقلاب در بجنورد بودند بهصورت شبانه و مخفیانه به روستای ارکان و منزل یکی از معتمدین منتقل شدند.
در خصوص کتاب تألیفی خودتان، به نام تاریخ اسلامی در بجنورد توضیح دهید
این کتاب تحت عنوان تاریخ انقلاب اسلامی در بجنورد، به سفارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی تألیف شده و برای این موضوع با یکی از همکاران من ارتباطی گرفته شد تا چنین پروژهای را انجام دهند که من هم در این کار حاضر شدم.
از سال ۷۷ بهصورت غیررسمی کار جمعآوری مستندات و مطالعات شروع شد و ۴ سال زمان برد زمان برد تا این کتاب به نتیجه برسد.
این کتاب تاریخ را از سال ۱۲۸۵ شمسی که وقایع مشروطه شامل میشود در بردارد و تا ۱۳۶۰ یعنی ۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی را شامل میشود.
اطلاعات برای تألیف این کتاب چطور بهدستآمده است
این کتاب با چند مدل جمعآوریشده است که پژوهش میدانی و استفاده از مطلعین و معتمدین محلی گام اول در این جمعآوری بود که در همین گام با بیش از ۸۰ نفر از اشخاص تأثیرگذار مصاحبه شده است.
البته این را باید توضیح دهم که بجنورد در آن زمان شامل شهرهای گرمه، جاجرم، مانه و سملقان و رازوجرگلان بود و تمام وقایع این شهرها نیز در این کتاب گنجاندهشده است، برای مصاحبهها به شهرهای مختلف اعم از مشهد، تهران و... سفر شده و با اشخاص مختلفی ارتباط گرفتهشده است.
بهعنوانمثال، از مصاحبهشوندگان خانلرقرهچولو نماینده ادوار مختلف بجنورد در مجلس پیش از انقلاب، مصطفی تبریزی نماینده اولین دوره مجلس بجنورد بعد از انقلاب، طاووسی که در نجف همدرس آقا مصطفی خمینی بودند و تا همین اواخر در دفتر نشر آثار امام مشغول به خدمت و اصالتاً بجنوردی بودند. عباس مظفر، نماینده اولین دوره مجلس بعد از انقلاب بجنورد، حجتالاسلام امامی فرزند شهید امامی که در جریان ملی شدن صنعت نفت در بجنورد به شهادت رسیدند ازجمله اشخاصی هستند که اطلاعات بسیار خوبی در اختیار ما گذاشتند.
در این رابطه با جریانهای سیاسی مختلفی هم مصاحبه شده و در کتاب گنجاندهشده است.
بررسی اسناد هم برای این کتاب صورت گرفته است؟
بله یکی از روشهای دیگر برای گردآوری اطلاعات این کتاب، روش سند پژوهی بود، حضور در مرکز اسناد انقلاب اسلامی که اسناد ساواک و شهربانی و گزارشهای ساواک بایگانیشده است.
همچنین به آرشیو اسناد وزارت خارجه مراجعه شده، در این محل آرشیوی از دوره قاجار و مکاتبات حکام محلی با دولت وجود دارد.
روشهای دیگری هم برای گردآوری اطلاعات استفادهشده است؟
یکی از روشهای دیگر بررسی روزنامههای قدیمی است، مانند روزنامههای موجود آستان قدس، برای این کار روزنامههای ۱۰۰ سال ورق زده شد و اطلاعات لازم جمعآوری شد.
ضمن اینکه از انقلابیونی که در مبارزه با رژیم شاه و در مواقع مختلف نقش داشتند مصاحبه گرفته شد و اطلاعاتشان گردآوری شد.
نکتهای در گردآوری این کتاب وجود دارد
علی رقم همه ضعفهایی که ممکن است کتاب داشته باشد، اما لزومی در این موضوع وجود داشت و بهعنوان کاری که در یک مقطع زمان باید انجام میشد و اگر زمان میگذشت منابع میدانی که همان اشخاص بودند را از دست میدادیم.
مثلاً خانلرخان قره چولو که اطلاعات بسیار خوبی از این منطقه به ما داد اکنون فوتشدهاند، مرحوم دلشاد که از ملی شدن صنعت نفت، اطلاعات بسیار ریزی را همراه داشتند و یا خانواده امامی و... که اگر در این کار تعجیل نمیشد این موارد را از دست میدادیم.
بهعنوانمثال در همان زمان با یکی از این منابع به نام آقای کاظمیان قرار مصاحبهای برای هفته بعد داشتیم اما هفته بعد متأسفانه فوتشده بودند.
به موضوع انقلاب برگردیم، شهرهای مختلف استان چگونه بودند
هستههایی در شهرهای مختلف وجود داشتند و نباید آنها فراموش شود، از شهرستان راز تا آشخانه سند وجود دارد، در اسفراین با محوریت حاجآقای نکونام نشستهای انقلابی برگزار میشد و در شیروان هم همچنین.
آیا اشخاص خاصی از مردم بجنورد و استان بهعنوان اشخاص تأثیرگذار در کشور حاضر بودند
در سال ۴۴ و ۴۵ در تهران جمعی را دستگیر کردند که سردسته آنها یک شخص بجنوردی بود، ایشان محمدکاظم موسوی بجنوردی فرزند حضرت آیتالله میرزا حسن بجنوردی از مراجع عراق، حزبی را تشکیل داده بودند به اسم حزب ملل اسلامی که در آن زمان سروصدای زیادی برپا کرد و این مسئله کمی نبود. حضرت آیتالله موسوی بجنوردی روابط نزدیکی هم با امام در نجف داشتند.
وضعیت شهر بجنورد راکمی تشریح کنید
شاهبیت حرکت انقلاب در این منطقه آذرماه ۵۷ بودند، چماق داران صادراتی که برای سرکوب و کشتن مردم به این منطقه اعزام میشدند که شدیدترین آن در ۲۳ آذر بود که شهر کاملاً تحت کنترل قرار گرفت.
بهعنوانمثال اخبار متعددی از مدرسه سلطانیه بجنورد (حوزه علمیه کنونی بجنورد) به گوش میرسید که اینجا ناآرام است. ساواک و شهربانی حساس شده بودند، ازجمله کسانی که ساواک به دنبالش بود و موفق هم نشد دستگیرش کنند مرحوم حجتالاسلام کاظم ارهامی بودند.
همچنین سندهای متعدد وجود دارد که علیه آیتالله مهماننواز که ایشان برای کشتارهای رژیم شاهنشاهی، اقدامات خاصی انجامشده بود مثلاً عید را تحریم کردند، حوزه را تحریم کردند و... که همین اقدامات باعث حساس شدن بیشازپیش ساواک بر روی ایشان شده بود.
در مورد پیوستن نظامیان نیرو هوایی شهرآباد بجنورد به مردم توضیح دهید
یکی از اقدامات جالبی که به تأسی از پیوستن همافران به انقلاب در بجنورد نیز صورت گرفت، پیوستن نظامیان نیرو هوایی شهرآباد بجنورد به انقلابیون بود، در روزهای نزدیک ۲۲ بهمن بود که خبر پیوستن نیرو هوایی شهرآباد به انقلابیون به گوش رسید، مردم بهشدت خوشحال شدند، نیروهای نیرو هوایی به سمت بجنورد حرکت کردند و خیل عظیمی از مردم بجنورد در چند ستون به استقبال آنها رفتند و افسران نیرو هوایی در مسجد انقلاب به سخنرانی پرداختند.
در ادامه آن اتفاقات و در بهمنماه جوانهای انقلابی تصمیم به خلع صلاح نهادها نظامی گرفتند، تصرف شهربانی بجنورد، یکی از این مکانها بود که با حضور مردم این مکان به تصرف انقلابیون درآمد.
بعدازآن ژاندارمری نیز با برافراشتن پرچم سفید اعلام صلح کردند و به مردم پیوستند و پس از پادگان بود که با محوریت آیتالله مهماننواز مردم وارد پادگان بجنورد شدند و این مکان هم به دست انقلابیون افتاد.
در خصوص احداث مقر آمریکاییها در مناطق ناوه و قزلقان توضیح دهید
صهیونیستها و آمریکاییها در منطقه ما جولان میدادند، در مناطق ناوه و قزلقان و ارتفاعات بابلند آمریکایی زیر کوه مقر داشتند و اتاقکهایی از سنگ ساخته بودند و با استقرار دستگاههایی حساس تحرکات روسها را شنود میکردند، همچنین هژبر یزدانی یک صهیونیست شناختهشده، کارخانه قند شیروان را خریداری کرد و خیلی از اراضی آباد منطقه سملقان را گرفت و ۱۶۰ کارگر مسلمان را اخراج میکند و کارگران بهایی را بهجای آنها استخدام کرد.
آمریکاییها بعدها اعلام کردند موقعیتی که ایران برای شنود شوروی برای ما ایجاد کرد هیچ جایی وجود دارد.
در خصوص سند زدن روستاها به نام شهناز دختر شاه توضیح دهید
سروان هنرور، نماینده شاهپور غلامرضا مقدار زیادی زمین نزدیک روستای گرکز و شاهپور حمیدرضا مقدار زیادی زمین در نوار مرزی اترک را تصرف کردند. روستای خرکی در مسیر مانه و رودخانه اترک پایینتر از عشقآباد که روستایی آباد و بزرگ با آب سرشار که امروز خرمدره(خرمده) گفته میشود را به نام شهناز دختر شاه سند کردند که بعدازآن زاهدی شوهر او برای فروش این اراضی به خراسانشمالی کنونی آمد.
تا سال ۱۳۴۱ و آغاز مرحله اول اصلاحات ارضی در منطقه هنوز آبادیهای زیادی ازجمله غازان غایه ، کلاته چنار، شورده، کوشکی، سویوخ سو، پرسی سو، کلاته قشون و.. در بخش رازوجرگلان به سازمان املاک و مستغلات پهلوی تعلق داشت.
اینها هر یک بهنوبه خود نوعی جنایت در حق مردم ایران و خراسانشمالی فعلی بوده است که مردم را از حقوق عادیشان منع میکردند.
انتهای پیام/ن/ی